شنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۶ - ۱۵:۵۸
وفی انبانی از کلمات در چنته دارد

مرجان صادقی نویسنده به مناسبت اهدای جایزه ادبی «لیت‌پروم، لیبراتور» به فریبا وفی یادداشتی را در اختیار خبرگزاری کتاب ایران قرار داد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)مرجان صادقی: نویسنده‌ها قصه‌شان را با یک ایده شروع می‌کنند یا مضمون‌ فکرشده‌شان را با پلاتی نصف‌ونیمه شروع می‌کنند؛ شبیه این‌که زنی می‌خواهد متفاوت باشد. اگر کارهای فریبا وفی را خوانده باشید کم‌وبیش به عمقی که دغدغه ذهنی نویسنده است پی برده‌اید.
 
در مورد «رویای تبت» این مضمون اجتماعی با فضاسازی درخور به‌دنبال می‌کشدتان. اگر بتوانیم به‌جای فضاسازی حال‌وهوای درونی و روحی را بنویسیم شاید بهتر قابل درک باشد. نویسنده بلد راه است و می‌تواند در کسوت دختری فرو برود که دغدغه عشق دارد، یا زنی که کمبودش را در زندگی‌اش حس می‌کند و برایش می‌جنگد؛ امّا نه جنگی که پر سروصدا باشد و یا برای شناساندنش باید بر کوس کوبید. جنگی آرام و پیوسته بین خود و زندگی و آدم‌های قصه.
 
ما راوی داستان‌های وفی هستیم. تک‌تک می‌توانیم رویدادها و کنش‌های انسانی را در قالب داستان درک کنیم و تجربیاتشان روی ذهن‌مان سنگینی کند و همین خصلت در داستان‌های او طمع کشف قصه و کشف‌وشهود را در ما صدچندان می‌کند. در رمان«پرنده‌ی من» ما زنی هستیم که روزمرگی و مناسبات تکراری با آدم‌ها خسته‌اش کرده، لازم است خواسته و حال‌وهوای خودمان را به داستان اضافه کنیم؟ به زعم من نه، چراکه داستان همه چیز را در بر دارد و حرف اضافی نمی‌زند، قصه پرت ندارد و همزبان با ماست.
 
در«بعد از پایان» رمز و رازی وجود ندارد و درک جهان داستانی با کدهای آشنایی که داده سخت نیست. ما نشانه‌هایی در این رمان با آثار سابق پیدا می‌کنیم که برایمان آشناست، انگار به حیاط خلوتی سر زده‌ایم که در آن مدتی زیست کرده‌ایم. نویسنده جهان‌بینی خاص خود را دارد و به‌نرمی به خورد خواننده می‌دهد بی‌آنکه اضافه‌ای داشته باشد و توی ذوق بزند.
 
با این مقدمه بردن جایزه لیت‌پروم آلمان برای رمان«ترلان» تعجب‌آور نیست. این رمان با قصه‌ای که برخلاف باقی کارهای نویسنده فضایی ناآشنا دارد امّا تعداد مخاطبانی که کار را خوانده و به آن رای داده‌اند قابل‌توجه بوده است.
 
رمان «ترلان» درباره زندگی دو دختر جوان است که به دنبال یافتن شغل سر از آموزشگاه پاسبانی درمی‌آورند؛ محیطی خشن و ناآشنا. پر از فرمان‌های نظامی و قوانین دست‌وپا گیر. محیط آموزشگاه با دخترانی که هر کدام از شهری آمده‌اند سطر به سطر نشان داده می‌شود. راوی رفته‌رفته با داستان‌های هر کدام آنها آشنا می‌شود و در کنارش داستان خودش را هم دارد. او می‌خواهد نویسنده شود اما نوشتن با آن محیط در تعارض است. ترلان در پی حل این تعارض است و در کش و قوس ماجراهای داستان به خواست درونی خود نزدیک‌ می‌شود.
 
وفی فرصت و البته صبر داشته که عیناً و جزء‌به‌جزء فضاسازی کند و کلمات مناسب را برای حال‌وهوای درونی راوی و چیزهایی که ما نه به عنوان یک عکس بلکه حرکتی آهسته مثل فیلم دنبال می‌کردیم، بنویسد. گویی مطمئن است مخاطبی دارد که این جزء‌نگری را لازم دارد حتی اگر در جایی خرق‌عادت تلقی شود. کسی که تبحر در فضاسازی و شناساندن کنه آدم‌ها یکی از سلاح‌هایی‌ست که انبان تجربیاتش در اختیارش قرار می‌دهد. انبانی از کلمات مناسب، دنیای به‌ظاهر ساکن و روبه جمود و غلیان‌های درونی آدم‌ها.
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها