پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۶ - ۰۹:۱۰
شهریار پیامبر کلمات است

مریم مشرف: شعرهای مکتب شهریار در عین داشتن پیام ملکوتی، ما را هم با خود به یک فضای رویایی می‌برند و این تفاوت شعر شهریار با شعر حافظ است.

 به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، روز چهارشنبه (29 شهريور) آئین بزرگداشت استاد شهريار به مناسبت روز شعر و ادب پارسی از سوی گروه زبان و ادب پارسی خانه انديشمندان علوم‌انسانی با همكاری خانه كتاب در خانه انديشمندان علوم انسانی برگزار شد. مريم مشرف، بهادر باقری و اسماعيل تاجبخش در آئين بزرگداشت استاد شهريار، به‌عنوان سخنران حضور داشتند و در پایان برنامه استاد نويد مثمر، هنرمند موسيقی مقامی ايران اجرای زنده موسیقی داشت.
 
شهریار مدهوش و مقهور غزل‌های حافظ است
در ابتدای نشست بهادر باقری ضمن تقدیر از مسئولین برگزاری این بزرگداشت به بررسی ارتباط بین اشعار شعریار و حافظ پرداخت و گفت: شهریار حافظ را ختم شاعران می‌داند و معتقد است بعد از حافظ کسی نمی‌تواند شکوه و عظمت غزل را زنده کند. به همین خاطر در بسیاری از اشعارش به بزرگداشت منزلت شعری و معرفتی حافظ پرداخته است.
 
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: برخی از غزلیات شهریار در حال و هوای غزلیات حافظ سروده شده‌اند و شهریار در آنها از غزلیات حافظ تضمین آورده است. تا وقتی سایه حافظ روی اشعار شهریار افتاده، شهریار مدهوش و مقهور اشعار حافظ است و ما تخیل و قدرت شعری او را نمی‌بینیم.
 
این پژوهشگر در بخش پایانی سخنانش نمونه‌هایی از اشعار شهریار را خواند و تضمین‌هایی را که در این سری غزل‌ها از غزل‌های حافظ آمده برشمرد و افزود: البته شعرهای زیادی از شهریار امضای شعری او را دارند و در قلب و ذهن ما جا گرفته‌اند.
 
شهریار فرزند انقلاب مشروطه است
در بخش بعدی مراسم مریم مشرف درباره دووجهی بودن اشعار شهریار بیان کرد: مطلبی که بیشتر از هرچیزی در اشعار شهریار توجه مرا جلب کرد این بود که شهریار از طرفی محصول انقلاب مشروطیت است و در فضای رئالیستی بالیده است و از طرف دیگر خودش را در عرصه‌های شهودی و فضای ملکوتی می‌بیند. پس من نوعی دووجهی بودن در او و شعرش می‌دیدم.
 
وی افزود: شهریار مانند بهار، ایرج و پروین فرزند مشروطیت است. وقتی جمالزاده در سال 1300 مجموعه داستان «یکی بود یکی نبود» را نوشت، شهریار چهارده پانزده ساله بود. پس او از همان عنوان جوانی تحت تاثیر مکتب خردگرای عصر مشروطیت بود. نگاه شهریار متوجه اجتماع شده، به دردهای مردم توجه می‌کند و در شعرش این توجه به معضلات اجتماعی کاملاً مشهود است.
 
این استاد دانشگاه با اشاره به مقدمه دیوان شهریار ادامه داد: شهریار خود را شاعری در مکتب رمانتیک نامیده و می‌گوید به نظر من بهترین سبک شعری رمانتیک است. می‌دانیم که رمانتیک‌ها در یک عرصه تخیلی و فضای شهودی شعر می‌گویند و فضاهایی مانند سورئالیسم از درون مکتب رمانتیسیسم بیرون آمده‌اند.
 
این عضو هیئت علمی رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه تصریح کرد: از طرف دیگر شهریار فرزند مشروطیت است و تعداد زیادی شعر اجتماعی دارد. این تضاد من را واداشت که درباره شعر شهریار پژوهشی بکنم. با این‌که زبان ترکی‌ام خوب نیست، سعی کردم با کمک ترجمه‌ها علت این تضاد را بیایم.
 
این پژوهشگر همچنین چهار ویژگی اصلی را برای شعر شهریار از زبان خودش برشمرد: اول تخیل، دوم تصویرسازی رمانتیک، سوم زبان مردمی وچهارم قدرت نفود و تاثیر.
 
وی اضافه کرد: مهم‌ترین ویژگی تابلوسازی رمانتیک و استفاده از عنصر تخیل است. رمانتیک‌ها می‌خواستند طبیعت را با کمک تخیل تصویر کنند و المان‌های موجود در طبیعت را به شکل ایماژ درآورند. مثل کاری که عکاس می‌کند. با این تفاوت که شاعر از فضایی غیرواقعی که به شعر تزریق می‌شود عالمی رویاگونه و شهودی می‌سازد.
 
مولف «جستارهایی در ادبیات تعلیمی ایران» در ادامه خاطرنشان کرد: البته همه اشعار شهریار این ویژگی را ندارند ولی خود شهریار معتقد است اشعار رمانتیکش بهترین شعرهای او هستند و اسم آن را می‌گذارد مکتب شهریار. در مکتب شهریار تصویرسازی رمانتیک با کمک تخیل دیده می‌شود. شهریار در این اشعار یک عنصر شهودی و روح قدسی وارد می‌کند.
 
مولف «شیوه‌نامه نقد ادبی» با بیان اینکه شهریار در شعرهای خود به دنبال یک روح گمشده در طبیعت است، گفت: فضای شعری شهریار یک فضای کاملاً غیرشهری است بر خلاف شعرایی مانند نسیم شمال، بهار و ایرج. اما در شعرهایی که خودش آنها را مکتب شهریار نامیده، شهریار یک دید فراواقعی و شهودی دارد و به همین خاطر با رمانتیک‌ها هم‌مسلک می‌شود. شعرهای این مکتب در عین دادن پیام ملکوتی خود ما را هم با خود به یک فضای رویایی می‌برد و این تفاوت شعر شهریار با شعر حافظ است.
 
مترجم رمان «صخره برایتون» نوشته گراهام گرین با اشاره به جنبه اجتماعی شعر شهریار ادامه داد: ویژگی سوم و چهارم به این وجه شعری او برمی‌گردد. شعر شهریار گنجینه‌ای از اصطلاحات مردمی است. نیما تا این اندازه نتوانست به مردم نزدیک شود؛ شاید به خاطر زبان شعری‌اش. نیما و شهریار با هم ارتباط نزدیکی داشتند. خود شهریار می‌گوید من شعر «دو مرغ بهشتی» را تحت تأثیر شعر «افسانه» نیما سروده‌ام و اول این شعر نیز آن را به نیما تقدیم کرده است.
 
مولف «میراث مولوی، شعر در اسلام» در پایان یادآور شد: تنوع اشعار شهریار زیاد است. او در تمام گونه‌های شعری عصر خودش قلم زده است. شهریار خیلی جاها مثل پیامبر کلمات است و با قدرت از آنها در جای مناسب استفاده می‌کند.
 
شهریار شاعر محبت و عاطفه است
در بخش سوم این مراسم اسماعیل تاجبخش با اشاره به سابقه آشنایی خود با شهریار از سال 1356 تا زمان مرگش، گفت: نخستین چاپ‌های منظومه «حیدر بابایه سلام» شهریار قبل از انقلاب ممنوع بود. یادم است آن زمان هفت تومان به یک نفر دادم که حیدربابا را قاچاقی برای من تهیه کند. شهریار خوب می‌دانست که فهم هیچ اثری جز به زبان اصلی موفق نیست. این مجموعه ترجمه‌های زیادی دارد که بعضی از آنها ترجمه‌های خوبی هستند ولی روح اثر را منتقل نمی‌کنند.
 
این استاد ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی درباره منظومه «حیدربابایه سلام» گفت: این منظومه کلاً 121 بند دارد؛ 76 بند آن در جلد اول و بقیه در جلد دوم آمده است. «حیدربابایه سلام» به فارسی منظوم و منثور ترجمه شده است. جلد دوم بعد از سروده شدن عکس‌برداری شده و عین عکس‌ها روی کاغذهای کاهی آن زمان منتقل می‌شود. در مجموعه‌ی حیدربابا توصیف‌های دل‌انگیزی از طبیعت، مردم و آداب و رسوم رایج در گذشته‌های دور و دوران کودکی استاد شهریار را می‌بینیم.
 
مولف «نحو تحلیلی زبان فارسی» پس از خواندن بخش‌هایی از منظومه «حیدربابایه سلام» و ترجمه اشعار به فارسی، به چند ترجمه معتبر منظوم و منثور از این اشعار به زبان فارسی اشاره کرد و تاکید کرد: اگر بخواهید توصیف دقیقی از فضایی که در اشعار منظومه حیدربابا وجود دارد مشاهده کنید، مقدمه زیبا و رمانتیک دکتر بهروز ثروتیان را در ترجمه‌اش از این منظومه با نام «سلام بر حیدربابا» بخوانید.
 
این پژوهشگر ادبی با بیان این مطلب که شهریار غیر از حیدربابا اشعار ترکی دیگری با نام «مجموعه اشعار ترکی شهریار» دارد، افزود: یکی از بهترین اشعار این مجموعه شعری است که شهریار برای مادربزرگش نوشته است. خودش تعریف می‌کرد که وقتی بچه بوده و پدرش می‌خواسته به خاطر شیطنت‌هایش تنبیه‌اش کند همیشه به آغوش مادربزرگش پناه می‌برده. وقتی می‌میرد به شهریار می‌گویند مادربزرگت رفته کربلا و تا تو یک بار قرآن را ختم کنی برمی‌گردد. در این شعر به این موضوع اشاره می‌کند که قرآن را ختم کرده و مادربزرگش برنگشته است. این شعر شعر بسیار بااحساسی است.
 
مولف «گزیده قابوس‌نامه و سیاست‌نامه» همچنین درباره ارادت خاص شهریار به زبان ترکی آذربایجانی گفت: استاد شهریار معتقد بود که زبان ترکی آذری بهترین زبان برای بیان احساسات به بهترین شیوه است. معتقد بود که زبان ترکی نظیر ندارد و احساسات و افکار رمانتیک را جز با این زبان نمی‌توان بیان کرد. او می‌گفت اگر زبان ترکی با زبان‌های دیگر بیامیزد اصالت خودش را از دست می‌دهد.
 
وی افزود: البته این نکته جای تأمل دارد. من به عنوان یک معلم ادبیات فکر می‌کنم زبان ترکی آذربایجانی امروز، هرچند کلمات ترکی در آن زیاد است، اما روح حاکم بر آن روح زبان فارسی است.
 
تاجبخش در ادامه درباره علت ماندگاری و محبوبیت شعر شهریار گفت: محبتی که در شعر شهریار هست در شعر هیچ شاعر دیگری با این شدت و به این شکل دریاگونه دیده نمی‌شود. شهریار از نظر عاطفی بسیار قوی است. یک‌بار به دیدن استاد رفته بودم. به من گفت: دیشب داشتم غرق می‌شدم. پرسیدم چطور؟ گفت دیشب داشتم شعری در مورد دریا می‌گفتم. اگر مادرم نبود غرق شده بودم.
 
وی در پایان خاطرنشان کرد: ولی در نهایت نظر من این است که آنچه شهریار را شهریار کرده خود شعر شهریار است. حتی اگر شهریار به نبرد با حافظ نرفته بود، باز شهریار بود.
 
در پایان برنامه استاد نويد مثمر، هنرمند موسيقی مقامی ايران به اجرای زنده موسیقی پرداخت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها