چهارشنبه ۸ شهریور ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۰
سرگردانی «دشمن آینده»

دنیایی که «هادی خورشاهیان» در «دشمن آینده» ساخته است نمی‌توان در یک خط توصیف کرد. داستان کتاب هم به سادگی قابل تعریف نیست؛ مخاطب با کتابی عجیب مواجه است که شیوه روایتی ناآشنا اما پرکشش دارد.

به گزارش خبرگزاری کتاب  ایران (ایبنا)، سارا اسلامی: آدم‌هایی که در وهله نخست مشخص نیست زنده‌اند یا روح؛ خوابند یا بیدار، واقعی‌اند یا تخیلی، روانی‌اند یا مجرم، دکتر روان‌شناسند یا بازجو ... آن‌ها شخصیت‌های  عجیبی هستند که هر کدام از دل داستانی غریب‌ بیرون می‌آیند و به قصه‌ای غیرقابل‌باورتر اما جذاب منتهی می‌شوند. این اثر را نشر چشمه در مجموعه کتاب‌های قفسه قرمز منتشر کرده‌ است. ناشر آثار عرضه شده در این این قفسه را ساختارگرا، جریان‌گریز و ضدژانر توصیف می‌کند. چاپ نخست «دشمن آینده» در بهار 1396، در ۲۰۳ صفحه و با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه، به بهای ۱۷هزار تومان به بازار نشر آمده است.
 
تازه‌ترین اثر خورشاهیان شروعی غافلگیرکننده دارد. ویژگی‌ای که در بخش‌های دیگری از کتاب نیز تکرار می‌شود و هر بار اتفاق‌ و داستان‌های جدید، مخاطب را شگفت‌زده می‌کند. شخصیت اصلی داستان فردی چندشخصیتی است. این شخصیت تصور می‌کند در زمان‌ها و جهان‌های موازی، ماجراهای مختلفی را تجربه کرده است. او گاهی ایلیاد، پسر بیست  ساله‌ای است که همه عمرش را در خواب گذرانده، گاهی در قالب مانی آرمانی، کارگردان فیلم‌های عاشقانه مدرن فرو می‌رود، گاهی سنگی می‌شود که از آتشفشان کوه پمپئی به جا مانده و سنگ صبور مردم است. او حتی ممکن است الهه، همسر مانی یا الهام، عروسک جاندار او هم باشد و زمانی نیز در می‌یابد شخصیت‌هایی در وجودش زندگی می‌کنند که خودش هم آنها را نمی‌شناسد.
این شخصیت‌های متعدد در زمان‌های مختلف زندگی می‌کنند؛ گاهی هزاران سال عمر کرده‌اند و در دنیاهای موازی، تجربه‌های عجیب و طنزآلودی را پشت سر گذاشته‌اند. خورشاهیان در ابتدای رمانش آورده است: «کتابی را که تو داری می‌خوانی، ما زندگی کرده‌ایم.» او چندین بار در طول کتاب، به صورت مستقیم وارد داستان می‌شود و با مخاطب سخن می‌گوید؛ سخنانی که گاه جدی و گاهی طنز است. البته همان حرف‌های جدی هم در خدمت طنز جاری در تار و پود «دشمن آینده» هستند.
 
خواننده این اثر با دنیای مالخولیایی مواجه است که مفاهیم مختلفی از جمله روان‌شناسی، فلسفه، جنگ و وطن‌پرستی و از همه‌ مهم‌تر مرگ و دنیای موازی و مشابه آن؛ خواب را با هم درآمیخته است. شخصیت‌های «دشمن آینده»، در تاریخ و زمان تکثیر می‌شوند و در سه جهان موازی بیداری، مرگ و خواب سرگردانند. برخی حوادث و کارهای آنها که به نظر می‌رسد چند ساعت طول کشیده، ماه‌ها یا حتی سال‌ها ادامه داشته است.
 
در بخشی از داستان به افسانه هزار و یک شب اشاره می‌شود. ساختار این رمان شباهت زیادی به آن دارد. ایلیاد یا مانی آرمانی، دو روی اصلی شخصیت نخست کتاب، به صورت مداوم از داستانی به داستان دیگر در حرکت هستند. آن‌ها در یک مکان و زمان زندگی عادی دارند و خانواده تشکیل داده‌اند اما در مکان‌ها و زمان‌های دیگر در اقیانوس قدم می‌زنند، از دل جنگ سر در می‌آورند، به غاری چندین هزار ساله می‌روند، درگیر ماجرای عجیب  دوازده تکاور نظامی در یک آسایشگاه روانی می‌شوند و ... بارها جایی که تصور می‌کنیذ داستان آنها به پایان رسیده و وارد روال عادی زندگی شده‌اند، داستان دیگری از دل ماجرای پیشین خارج می‌شود و این دور تا پایان کتاب با بروز شخصیت‌های مختلف ادامه می‌یابد.
 
نویسنده در خلال یا پایان این قصه‌ها، تردیدی را ایجاد می‌کند که آیا اتفاقات آن واقعا برای شخصیت‌ها رخ داده است یا همه ماجرا کابوس و تخیلات آنهاست؛ شاید هم خاطرات و رویاهای اشخاص دیگری است که یک رویابین آنها را می‌بیند یا هذیان‌ها و توهم‌های یک بیمار روانی است.  حتی کل ماجرا می‌تواند قصه عجیبی باشد که پدری غیرعادی برای دختر خردسالش تعریف می‌کند یا نوشته‌های دفتر خاطرات مادری که می‌خواهد پسرش از سرگذشت باورنکردنی او مطلع شود. شک و تردید در مورد ماجراهایی که در کتاب می‌گذرد، شخصیت‌های داستان و حتی خود نویسنده، تا صفحه پایانی کتاب هم ادمه دارد. «دشمن آینده»، اثری پست‌مدرن و چند لایه است بدون‌شک ارزش خوانده شدن دارد.
 
در پشت جلد این کتاب آمده است: «هادی خورشاهیان داستان‌نویسی پرکار است و در آثار داستانی‌اش از روایت‌های خاص و عجیبی استفاده می‌کند که برآمده‌اند از ذهن چندسویه‌اش. رمان دشمن آینده، تازه‌ترین نوشته او، نیز با چنین مشی و سازمانی نوشته شده است. رمان، داستانی خطی به مفهوم مصطلحش ندارد و درباره سکرات مرگ است به نوعی. گروهی از آدم‌های متفاوت و خاص که در مکانی نامتعارف و برزخ‌گونه کنار هم جمع‌ شده‌اند و تکلیف‌شان با بودن یا نبودنشان مشخص نیست. در این فضا ما روایت‌هایی از هرکدامشان می‌خوانیم و البته تنش‌ها و حرکت‌هایی که دارند. خورشاهیان که دلبسته ادبیات کلاسیک ایران است با استفاده‌ از پاره‌ای مفاهیم شناخته‌شده این ساختار، تلاش کرده بازخوانی‌ای مدرن انجام دهد از مفهوم حرکت برای رسیدن به امر جاودان‌کننده، با استفاده از فصل‌های کوتاه که هرکدام نقشی می‌زنند و آدم‌های متفاوتش مسیر را می‌سازند. برای همین رمان دشمن آینده را می‌توان روایتی دانست از اضطراب مردن و این‌که این نویسنده خراسانی تلاش کرده با حرکت در میانه امر ذهنی و عینی به واقعیتی برسد که در رمان او تحقق پیدا می‌کند. برای مخاطب این رمان، تعقیب این وضعیت‌ روایی به نتایجی قابل تأمل می‌رسد. نتایجی که شاید پیش‌بینی‌نشده هم باشند.»
 
هادی خورشاهیان سال 1352 در گنبد کاووس به دنیا آمد. او مدرک کارشناسی ادبیات فارسی و کارشناسی‌ارشد زبان‌شناسی همگانی دارد. در کارنامه این نویسنده و شاعر، چاپ چندین عنوان کتاب در حوزه کودکان، نوجوانان و بزرگسالان دیده می‌شود از جمله رمان‌های الفبای مردگان، دختری که نبود، آیدای شگفت‌انگیز و من کاتالان نیستم، مجموعه‌ داستان سودابه سیاوش را کشت و نمایشنامه سرباز و مرز. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها