کتاب داستان «بینادل» نوشته سید هاف ازسوی انتشارات کتاب نیستان راهی پیشخوان کتابفروشیها شد.
سید هاف در کتاب «بینادل» به روزگاران بسیار دور میپردازد، روزگاری که آدمها خانه نداشتند و در غار زندگی میکردند و داستان مردی غارنشین به نام بینادل را مطرح میکند که زندگی کردن در غار را زیاد دوست ندارد و از اینکه مجبور است هنگام خوابیدن سرش را روی سنگ بگذارد یا پرواز خفاشها در غار و ایجاد مزاحمتشان او را آزار میدهد و به همسایگانش میگوید باید به فکر جای راحتتری باشیم. او دلش میخواست گل و گیاه بکارد و بزرگ شدن آنها را تماشا کند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «آدمهای غارنشین آدمهای زمختی بودند. چماقی به دست میگرفتند و اینور و آنور میرفتند. بینادل هم زمخت بود و چماق داشت. اما دلش میخواست گل و گیاه بکارد و بزرگ شدن آنها را تماشا کند. دلش میخواست نقاشی بکشد. دلش میخواست با مردم مودب باشد. با جانوران هم مهربان بود.
آدمهای دیگر از این کار بینادل خوششان نمیآمد. به او میگفتند: «این کارها دیگر چیست؟ مثل غارنشینها رفتار کنی!»
انتشارات کتاب نیستان، کتاب داستان «بینادل» را در قالب 64 صفحه مصور رنگی با شمارگان هزار و 200 نسه و قیمت 140 هزار ریال منتشر کرده است.
نظر شما