سوتلانا الکسیویچ، برندهی جایزهی نوبل ادبیات، در یک گفتوگوی اختصاصی گفته است بعد از کمونیسم فکر میکردهاند همه چیز خوب خواهد شد اما مردم طعم آزادی را نچشیدند.
او در این گفتوگو از فشارهای زندگی در دورهی حکومت ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری فعلی روسیه میگوید و همینطور از چگونگی نوشتن کتاب «جنگ چهره زنانه ندارد» و بازتاب انتشار آن در روسیه حقایقی را بازگو میکند.
الکسیویچ میگوید: کتاب «جنگ چهرهی زنانه ندارد» اوایل دههی 1980 نوشته شد و تا سالها به دنبال ناشری بود تا مسئولیت چاپ آن را برعهده بگیرد اما بعد از انتشار آن در روسیه با استقبال زیادی مواجه نشد.
این نویسندهی برنده نوبل ادبیات، منبع الهامبخش خود برای نوشتن این کتاب را سرمقالهای میداند که در یکی از روزنامههای محلی در دهه 1970 خوانده بوده است.
الکسیویچ سال ۱۹۴۸ در شهر ایوانوفرانکیفسک در بلاروس به دنیا آمد. مادرش اوکراینی و پدرش اهل بلاروس بود. پس از پایان تحصیلاتش در دبیرستان به عنوان خبرنگار مشغول به کار شد. مقالهای که به گفته او منبع نوشتن کتاب «جنگ چهرهی زنانه ندارد» شد متنی بوده است دربارهی مهمانی بازنشستگی یک حسابدار و یک تیرانداز که 75 آلمانی را در سالهای جنگ کشته است.
الکسویچ بعد از خواندن این گزارش به دنبال زنانی میگشته که در ارتش اتحاد جماهیر شوروی در جنگ جهانی دوم جنگیدهاند. او میگوید قبل از این کتاب تنها یک زن در ادبیات جنگ وجود داشته است؛ یک پرستار که زندگی برخی ستوانهای قهرمان را نجات داده است اما زنانی که او روایتشان میکند همانند مردان تا عمق پلشتیهای جنگ فرو رفته بودند.
برنده نوبل ادبیات اضافه میکند زنانی که میخواستند راوی روزهای جنگ باشند از حقیقت خاطرات آن روزها شرمگین بودند و از او میخواستند داستانهایشان را به شیوهای متفاوت و قهرمانه توصیف کند.
او میگوید ولادیمیر پوتین پیروزی جنگ را به یک ساختمان ملی بلوکه تبدیل کرده که هرگونه پرسش در مورد تاریخ سیاهیها و سفیدیهای این پیروزی پرافتخار بدعت محسوب میشود و همین جا اهمیت شهادتها و گواهیهای زنان حاضر در جنگ که بیشرشان از دنیا رفتهاند دو چندان میشود.
به گفتهی او، کتاب «جنگ چهرهی زنانه ندارد» به موضوعاتی میپردازد که در شوروی تابو محسوب میشدند. جریان فکری غالب در روسیه این است که آثار او از ارزش روسیه و روسیها کم میکند.
چندی پیش نیز روزنامه گاردین از تعدادی از نویسندهها خواسته بود بهترین کتابهایی را که در یک سال گذشته خواندهاند برای تابستان امسال به مخاطبهایشان پیشنهاد بدهند.
در بین این نویسندگان جولین بارنز، نویسنده بریتانیایی، کتاب «جنگ چهرهی زنانه ندارد» سوتلانا اَلکسیویچ را که اخیراً به زبان انگلیسی ترجمه شده پیشنهاده داده بود.
کتاب «جنگ چهرهی زنانه ندارد» روایت الکسیویچ از روزگار و خاطراتِ زنانی است که در ارتش جماهیر شوروی در طول جنگ جهانی دوم جنگیدند و بعد از چند دهه کابوسها، تنهاییها و اضطرابهایشان را برای نویسنده روایت کردهاند. این کتاب را عبدالمجید احمدی با همین عنوان به فارسی ترجمه کرده و نشر چشمه آن را منتشر کرده است.
الکسویچ همچنین در گفتوگوی اخیرش گفته است دو پروژهی جدید در دست دارد، کتابی دربارهی عشق که به 100 روابط عاشقانه از نگاه زنان و مردانی میپردازد که به نوعی درگیرودار عشق هستند و دیگر کتابی درباره پیری و افزایش سن، خصوصاً حالا که خودش در آستانهی 70 سالگی است.
نظر شما