محمدرضا مرزوقی در کتاب «دی وی دی اسرارالغولان» به نوجوانان میگوید که غولها بعد از آزاد شدن کجا میروند.
مرزوقی در این رمان ماجرای سه نوجوان را مطرح میکند که یک دی وی دی پیدا میکنند. اما این دی وی دی معمولی نیست و غولی در آن گرفتار شده است و بچهها برای اینکه بتوانند غول را برهانند باید بتوانند رمز دی وی دی را پیدا کنند.
در بخشی از این رمان میخوانیم: «مرتضی با کمی تردید و خجالت سرتکان داد. احمد گفت: «اون هم میگه نه. دی وی دی رو بدین لطفا». یزدان با حیرت نگاهش میکرد و مرتضی از ترس نزدیک بود مشتش را توی دهانش فرو ببرد. از آن لحظههایی بود که رفتارهای عجیبی از احمد سر میزد و با هیچکس شوخی نداشت. عمورایان انگار متوجه شد شوخی ندارد، خیلی سریع دکمه خروج را زد و دی وی دی را داد دست احمد. احمد آن ر به دقت لای پلاستیک محافظ پیچید و گذاشت توی جیب بزرگ کاپشنش. دستش را به طرف عمورایان دراز کرد: «خیلی متشکریم کمکمون کردین. لطف شما رو جبران میکنیم.»
یزدان هم بلافاصله دستش را راز کرد: «اِ... حتما این لطف شما رو...»
عمورایان داد زد: «من هیچ لطفی نکردم که جبرانش کنین!»
محمدرضا مرزوقی در سال 1355 متولد شد. نخستین داستانش را در سال 1372 در مجله سروش نوجوان و نخستین کتابش با عنوان «عاتکه» را در سال 1380در نشر روشنگران منتشر کرد. از دیگر آثارش میتوان به «تل عاشقون»، «پسن شوم» و «بارداری بیهنگام آقای میم» اشاره کرد.
انتشارات هوپا، کتاب «دی وی دی اسرارالغولان» را در قالب 174 صفحه با شمارگان هزار نسخه و قیمت 140 هزار ریال منتشر کرده است.
نظر شما