کتاب «بهار کردی، نقشه جدید خاورمیانه» تاریخ کردها را طی یکصد سال اخیر در ترکیه، سوریه و عراق ترسیم میکند در حالی که حرکت آنها را به سوی یک جامعه منسجم سیاسی نیز نشان میدهد.
کتاب از چهار بخش «خیانت»، «تجاوز»، «پیشرفتها» و «مخاطره و فرصت» تشکیل شده است.
داستان امیدوارنهای از پیشرفت و تحول برای کردها
پشت جلد کتاب آمده است: «کتاب بهار کردی، انقیاد کردها را از سوی قدرتهای عرب و عثمانی و... در طول یک سده به کاوش مینشیند و نشان میدهد چرا کردها از مردمانی قربانی در حال تحول به سوی یک جامعه منسجم سیاسی هستند. دیوید فلیپ در این کتاب فروپاشی و شکنندگی عراق را پیشبینی کرده و استدلال میکند که استراتژی آمریکا و منافع امنیتی این کشور را از طریق همکاری و مساعدت با کردها در جایگاه خاکریزی در مقابل داعش و افراطگرایی اسلامی به هم رسیدهاند. این اثر افکار عمومی را تشجیع میکند تا به گونهای انتقادی عصر پسااستعماری را مورد مداقه قرار داده و بیعدالتی و ناکارآمدی دولتهایی را که توسط قدرتهای بزرگ آن عصر تاسیس شدند، بشناسند.»
در مقدمه کتاب میخوانیم: «کردها، اکنون در یک تقاطع تاریخی قرار گرفتهاند، این کتاب نیز راوی داستان سرگذشت آنهاست. پژوهشگران فراوانی از مساله کرد و خاورمیانه مطلعند. اما در مقایسه با من، شمار اندکی از آنها با سابقهای طولانی درگیر مسائل مرتبط به کردها بودهاند. قلیلی از این پژوهشگران از تجربه کاری من با کردها، همگام با اطلاع از خطوط حزبی و کشورهای مختلفی که در آنها زندگی میکنند، برخوردارند؛ و شمار اندکی از این پژوهشگران در مقام یک پژوهشگر، کنشگر و یک مقام سیاسی رسمی به سان من درگیر این مساله بودهاند، این صفحات، راوی تاریخ تراژیک خیانتبار و داستان امیدوارنهای از پیشرفت و تحول برای کردهایی نیز هستند که آماده تحقق بخشیدن به حقوق و آروزهای ملیشان برآمدهاند.»(ص10)
مولف در بخش نخست با عنوان «خیانت» آورده است: «میدان نفتی «بابه گُرگُر» در شمال کرکوک در اکتبر 1927 کشف شد. جریان نفت این میدان فوران کرده و به مدت 9 روز نفت و گاز آن به صورت غیرقابل کنترل در حال فوران بود. میدان نفتی کرکوک یکصد کیلومتر طول و 12 کیلومتر عرض داشته و با تخمین مقادیر عظیم ذخیره نفت و گاز از کرکوک به موصل امتداد دارد. در زبان کردی «بابه گُرگُر» به معنای پدر شعلههای آتش شناخته شده است. کشف این میدان نفتی سرآغاز دوره تراژیک از استثمار را برای کردها رقم زد.»(ص47)
کرکوک قدس کردستان و جداییناپذیر از آرمان ملی
«تجاوز» در بخش دوم جای گرفته که در رابطه چگونگی دعوای داخلی سوریه میخوانیم: «تیم فوتبال قامیشلی در 12 مارس سال 2004 میزبانی یک مسابقه فوتبال را در «دیرالزور» بر عهده داشت. استادیوم مملو از حامیان کرد بود. طرفداران عرب سنی از دیرالزور نیز در استادیوم حضور داشتند. همراه با اوج جنگ عراق، عربهای دیرالزور شعارهایی را در حمایت از صدام حسین سر دادند. کردها نیز در مقابل شعار زندهباد کردستان را سر داده و جُرج بوش را تحسین کردند. خشونت در جایگاه تماشاگران شروع شد. پلیس از گاز اشکآور و ماشینهای آب پاش برای فرو نشاندن اعتراضات مردم و شلیک هشدار هوایی استفاده کرد. حتی قبل از شروع بازی 9 جوان کُرد کشته شده بود.»(ص114)
بخش سوم با نام «پیشرفتها» به برخی شهرهای مهم کردها در عراق اشاره میکند: «از نظر کردها، کرکوک قدس کردستان بوده و از آرمانهای ملی آنها جداییناپذیر است. هیچ سیاستمدار کردی نمیتواند خارج از مدعاهای تاریخی کردها نسبت به کرکوک به مذاکره و گفتوگو دست زند. دیگر عراقیان نیز از پذیرش الحاق کرکوک به حکومت اقلیم کردستان امتناع میورزند.»(ص130)
مولف در ادامه با اشاره به حفر خندق در اقلیم کردستان آورده است: «در آوریل سال 2014 حکومت اقلیم کردستان در راستای ممانعت از ورود و خروج مردم و کالا در حدفاصل روژآوا و اقلیم کردستان دست به حفر خندق زد. بعدها طول این خندق به هفتادکیلومتر، سه متر عرض و دو متر عمق رسید. حکومت اقلیم کردستان توضیح داد که در این خندق در راستای اهداف امنیتی حفر شده است.»(ص302)
کُردها؛ نمیخواهیم گروگان یک ناشناخته باشیم
«مخاطره و فرصت» در بخش چهارم جای گرفته که در سطوری از آن میخوانیم: «کردها در پی اطمینان از این نکته بودند که به عنوان تجزیه کنندگان عراق شناخته نشوند. بارزانی تاکید کرد که «ما عامل فروپاشی عراق نیستیم این دیگران هستند که در پی انجام چنین کاری هستند. نمیخواهیم گروگان یک ناشناخته باشیم. حکومت اقلیم کردستان مایل به مشارکت در مذکراتی حول تشکیل یک حکومت برآمد. اما بارزانی تصریح کرد که او رهبری فرایندی را نمیپذیرد که منافع ملی را یکپارچگی عراق نماید.»(ص319)
کتاب «بهار کردی، نقشه جدید خاورمیانه» دیوید الفیلیپس با ترجمه آزاد حاجیآقایی در 241 صفحه، شمارگان یکهزار نسخه و به بهای 25 هزار تومان از سوی انتشارات رامان سخن منتشر شده است.
نظر شما