کتاب «تاریخ امپراتوری عثمانی» تالیف محمدتقی امامیخویی است که در سطوری از آن درباره زمینههای بیداری شعور ترکی آمده است: «وجود اقلیتهای مختلف در مجلس و درخواست جدایی تمام اقلیتهای عثمانی، اتحادچیان را به سوی ناسیونالیسم ترکی سوق داد و زمینه زنده شدن شعور ترکی در میان آنها را فراهم کرد.»
کتاب شامل هشت فصل است که سرفصلهای آن عبارتند از «آناتولی از ورود سلجوقیان تا تشکیل دولت عثمانی»، «تشکیل دولت عثمانی(از تاسیس تا اقتدار)»، «دولت عثمانی در دوره رکود و توقف»، «عصر اصلاحات»، «جنگ جهانی اول و فروپاشی»، «تشکیلات اداری، نظامی و علمی»، «فرهنگ، هنر و ادبیات» و «تحولات فکری».
فهم تاریخ معاصر بدون توجه به تحولات عثمانی
پشت جلد کتاب در شرح محتوای آن آمده است: «شناخت دولت عثمانی به عنوان طولانیترین سلطنت/ خلافت اسلامی از جهات مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فکری و فرهنگی حائز اهمیت است. فهم تاریخ اسلام میانه و معاصر بدون توجه عمیق و جدی به تحولات عثمانی میتوان گفت غیرممکن است. ضمن اینکه فهم و درک صحیح و عمیق از تاریخ ایران نیز بدون توجه به مهمترین همسایه غربی آن یعنی عثمانی/ ترکیه، که در قرون متمادی دارای مناسبات مختلف مخصمانه و دوستانه بودهاند و مثبت و منفی بر تحولات و تغییرات جوامع یکدیگر اثر گذاشتهاند، امری است محال.
اثر حاضر به قلم یکی از استادان برجسته عثمانیشناسی ایران، در قالب متنی درسی، با تاکید بر محورهای اصلی و اساسی، میکوشد تصویری جامع از تاریخ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فکری و فرهنگی دولت عثمانی ارائه کند.»
مولف در معرفی ترکان در چند جمله در مقدمه کتاب مینویسد: «ترکان یکی از اقوام قدیمی و پردوام تاریخ بودهاند که به علل مختلف، سرزمین مادر خود آسیای مرکزی را ترک کردند و در قارههای آسیا و اروپا و افریقا پراکنده شدند. این قوم با این حرکت، نقش مهمی در تاریخ ایفا کردند که آنها ارا از سایر اقوام دنیا متمایز کرده است. در سایر ملیّتها به سبب زندگی در یک اجتماع مشخص، بررسی و تحقیق در مورد آنها در هر زمان امکانپذیر است، ولی بررسی دقیق وضع زندگی ترکان، به علت مهاجرت مداوم از راههای گوناگون و ساکن شدن در قلمروهای مختلف، آسان نیست. بیشتر مورّخان، سرزمین اصلی و اولیه ترکان را حوالی کوههای آلتایی در آسیای مرکزی ذکر میکنند که کوچ مداوم ترکان، از این منطقه به دیگر نقاط دنیا صورت گرفته است.»(ص2)
«آناتولی از ورود سلجوقیان تا تشکیل دولت عثمانی» در فصل نخست جای گرفته که در شرح آن با اشاره به دولت سلجوقیان در ایران و تعامل آنها با ایرانیان میخوانیم: «دولت سلجوقیان پس از شکلگیری در خراسان، تشکیلات اداری خود را در این محیط مسلماننشین با تکیه بر وزرای ایرانی و با رسومات عالمان ایران اسلامی تنظیم کرد و منظمترین دوره را در زمان آلبارسلان ملکشاه، یعنی در دوره وزارت خواجه نظامالملک داشته است که امور مملکتی در پنج دیوان حلوفصل میشد، ولی سلجوقیان نیز مانند سایر حاکمیتهای ترک، تجزیه و به حکومتهای مختلفی نظیر عراق، خراسان، کرمان، سوریه و آناتولی تقسیم شدند و به طور مستقل به حکومت پرداختند.»(ص18)
در ادامه این مجال درباره برخی رسوم نفوذ کرده در طریقتهای ترکان آمده است: «رسوماتی چون بوسیدن سم اسب، خر، قاطر و همچنین به پشت زدن و بریدن موی سر در میان اخیان و شوالیهها وجود داشت. این رسومات قبل از خلافت الناصر گسترش یافته بود و در زمان الناصر اصلاحاتی در سازمان اخیان صورت گرفت. در آسیای صغیر صنعتگران محلی حامی اخیان بودند و در قرن سیزدهم اکثر قلمروهای دنیای اسلام به وسیله طریقتهای صوفی پر بود. این طریقتها تجمع خود را در زاویهها و خانقاهها دایر میکردند. تمام افراد ثروتمند عادی اعم از تاجر، شیخ و عالم و ارباب حرفه و حتی افراد بیکار و سرگردان وارد این گروهها میشدند. پس از ضعیفشدن حکومت مرکزی، این گروهها نقش فعالی در شهرها برعهده گرفتند و وارد بازی سیاسی شدند و تحت فرماندهی رئیس فتیان که غالباً از جوانان تشکیل شده بودند، در تشکیل امپراتوری عثمانی نیز نقش قابل توجهی داشتند. حکام و امرا از این جوانان بهعنوان محافظ خود استفاده میکردند.»(ص47)
تأسیس چاپخانه و اهمیت به اندیشه در دوران لالهها
عنوان فصل دوم «تشکیل دولت عثمانی(از تاسیس تا اقتدار)» است که مولف در آن با اشاره به اصلاحات در عثمانی مینویسد: «سیاست نظامی سلیمان قانونی در زمان جانشینان او به سستی گرایید، بهگونهای که اجرای پروژههای درخشان سوکولو محمدپاشا با توجه به شرایط آن روز، مشکل شد و فقط روی کاغذ باقی ماند. از جمله این پروژهها یکی حفر کانال سوئز و توجه به سیاست امپراتوری عثمانی در دریای هند و دیگری حفر کانال دن به ولگا بود، اما به دنبال قدرتگیری روسیه و تصرف شهرهای غازان، استراخان درصدد کنترل راههای تجاری آسیا به اروپای شرقی برآمد که با این کار از ارتباط آسیای مرکزی با امپراتوری از طریق کانال شمال خزر، جلوگیری میشد و رفتوآمد حجاج آسیای مرکزی از راه شمال دریای خزر را با مشکل مواجه میکرد. از دیگر اهداف مهم عثمانی، حفر کانال رودخانه دن به ولگا به منظور رساندن آذوقه به دریای خزر برای اقامت طولانی در ایران در جنگ با صفویان بود، اما نتوانست در حفر این دو کانال موفق شود.»(ص83)
«دولت عثمانی در دوره رکود و توقف»در فصل سوم گنجانده شده که در سطوری از آن درباره دوران لالهها میخوانیم: «عثمانیها از سال 1699 م (1111ق) به بعد، تحت تأثیر عقبنشینی مداوم خود در اروپای مرکزی، فتوحات خود را ترک کردند و به تعقیب دگرگونیهای اروپا پرداختند. آنها با اعمال سیاست آشتیجویانه، به منابع تکنیک و فرهنگ برتر اروپا روی آوردند و وارد دوران مشهور لالهها شدند. در این دوره، همان تکنیک، در صنعت، معماری و ادبیات نیز از تحولات جدید اروپا تأثیر پذیرفتند.
دوران لالهها را میتوان به دلیل تأسیس چاپخانه، انجام بعضی از کارهای جدید، بها دادن به علم و اندیشه، مطرح شدن علل گوناگون عقبماندگی چون عدم توجه به قوانین، بیعدالتی، سپردن کارهای دولتی به دست نااهلان و توجه نکردن به علوم و اندیشههای جدید، آشنا نبودن با تکنیکهای نظرامی میدان نبرد، بینظمی در ارتش، متداول شدن رشوهخوار، بهکارگیری ثروت دولت در کارهای غیرمعقول، بیخبری ابراهیم متفرقه، مسیحیِ مسلمانشده و سایر روشنفکران، آغاز یک دگرگونی جدید در تاریخ امپراتوری به حساب آورد؛ زیرا در آن دوره، عثمانی برای اولین بار به سوی غرب رو آورد.»(ص103)
فصل چهارم به «عصر اصلاحات» اختصاص دارد که مولف درباره عثمانی و مساله شرق آورده است: «مساله شرق عنوانی سیاسی است که اولین بار در کنگره وین در سال 1815م (1230ق) پس از شکست ناپلئون، برای تثبیت رمزهای اروپا، به وسیله الکساندر اول امپراتور روسیه مطرح شده و نظر اعضای کنگره را به افراد تحت نفوذ عثمانی جلب کرد و سپس در میان سیاستمداران و مورخان متداول شد، ولی منشأ تاریخی آن بسیار قدیمی است. ریشه اصلی این مسئله، در گسترش دنیای اسلام به سوی غرب، شروع جنگهای صلیبی از سوی غرب برای پس گرفتن اراضی از دست داده، قدرتگیری مجدد دنیای اسلام به وسیله ترکان و پیشروی آنها تا قلب اروپا نهفته است.»(ص130)
«جنگ جهانی اول و فروپاشی» در فصل پنجم بررسی شده که دربار فعالیتهای مصطفی کمال آمده است: «بیداری حس ملی و مجهز شدن آنها، در شهرهای سامسون، سیواس، ارزروم و طرابزون گسترش یافت. در این زمان، متفقین مصطفی کمال را مأمور انحلال ارتش و جمعآوری اسلحهها کرد. مصطفی کمال پس از اعزام به سامسون، علاوه بر اینکه به خلع سلاح اقدام کرد، مردم را نیز به مقاومت ملی و عزت دعوت کرد. عملکرد مصطفی کمال بعد از مدتی موجب نگرانی دولتهای ائتلاف شد و برای برگردان او، بابعالی به تکاپو پرداخت. با فشار استانبول، مصطفی کمال از مأموریت خود عزل و از نظامیگری خارج شد.»(ص163)
فتح استانبول، یک انقلاب بزرگ در معماری را رقم زد
فصل ششم «تشکیلات اداری، نظامی و علمی» نام گرفته که مولف در شرح اتاق آورده است: «درباره کلمهای است که از قرن دهم میلادی (چهارم هجری) در میان ترکان متداول شد. این کلمه در میان حکومتهای ترک مغول، جایی است که حکام با خاندان خود، برای رسیدگی به کارهای دولت به سر میبرند. در میان ترکان قبل از اسلام، به جای دربار، عنوان سرای و اتاق به کاربرده میشد. در میان حکام مسلمان ترک قراخانیان، غزنویان، سلجوقیان و عثمانیان، علاوه بر سرای، از عنوان اتاق نیز استفاده میشد. در کنار حرم، تخت و اتاقِ قبول نیز دیده میشد. حدودا در زمان قراخانیان در تمام دولتهای مسلمان، تشکیلات سرای، اصول تشریفات و قوانین جهت اداره آنها وجود داشت. این قوانین مربوط به رسومات، قبل از سرای ترکان و قوانین دولتهای اسلامی شکل گرفته بود.»(ص173)
در ادامه همین سطور در شرح تفاوت آئین کشورداری عثمانی با ایران میخوانیم: «اصولا آیین کشورداری عثمانی با تفاوتی اندک، ادامه راه و رسم معمول در ایران بود؛ زیرا آنها از چند راه سنتهای ایرانی را گرفته بودند. نخست آنکه دولت عثمانی وارث سلجوقیان روم بود؛ هنگامی که خاندان سلجوقی دولت خود را در روم بنا نهادند، پیش از آن، در ایران با فرهنگ ایرانی خود گرفته بودند. وزیران، دبیران و دیوانسالاران آنها نیز ایرانی بودند. از طرف دیگر، پادشاهان عثمانی خود را وارث خلافت بغداد میدانستند و دستگاه خلافت هم از نظر آداب و رسوم دیوانی و کشورداری، ادامه سنتهای دولت سسانی بود که این سنتها از راه بغداد به استانبول رسیده بود.»(ص200)
مولف «فرهنگ، هنر و ادبیات» را در فصل هفتم گنجانده و در رابطه با معماری عثمانی مینویسد: «در عثمانی، معماری از سایر هنرها بیشتر مورد توجه بود که مواد اصلی بناها از داخل آناتولی تأمین میشد. معماری عثمانی امتزاج معماری بیزانس با شرق بود. عثمانی با فتح بورسه، آنجا را پایتخت خود قرار داد و از امکانات بیزانس برای احداث معماری پایتخت استفاده کرد. با فتح استانبول، یک انقلاب بزرگ در معماری اتفاق افتاد. در این زمان، در معماری عثمانی به تقلید از معماری ایاصوفیه، از کلیساهای گنبددار استفاده شد. عثمانی در هنر معماری از بیزانس و در تزئین داخلی و منارههای مساجد از هنر ایران، سوریه و مصر استفاده کرد؛ مانند یشیل جامی (مسجد سبز) که معماریاش تقلید از ایران بوده است.»(ص217)
ناسیونالیسم ترکی، زمینه زنده شدن شعور ترکی
«تحولات فکری»در فصل هشتم قرار گرفته که در سطوری از آن درباره شکلگیری جمهوری ترکیه میخوانیم: «پس از شکست عثمانی در جنگ جهانی اول و متلاشی شدن امپراتوری، آتاتورک مجادله خود را آغاز کرد و دولت جدید ترک را با تکیه بر شعار انقلاب فرانسه، چون ملتپرستی، مساوات و حومت لائیک بنیاد نهاد و در سال 1923 م (1341ق) جمهوری ترکیه جدید پایهگذاری شد. اتحادچیان ابتدا سیاست عثمانی را دنبال نمیکردند، ولی وجود اقلیتهای مختلف در مجلس و درخواست جدایی تمام اقلیتهای عثمانی، اتحادچیان را به سوی ناسیونالیسم ترکی سوق داد و زمینه زنده شدن شعور ترکی در میان آنها را فراهم کرد.»(ص242)
مولف نتیجهگیری خود را در صفحات پایانی کتاب جای داده و درباره دلایل شکلگیری جمهوری ترکیه مینویسد: «استبداد عبدالحمید موجب عکسالعمل روشنفکران و طرفداران مشروطیت شد؛ بهخصوص جمعیت عثمانیان جوان به هیچوجه حاضر نبودند آزادیهای به دست آمده را از دست بدهند؛ بههمین دلیل پس از برقراری محدودیتهای سیاسی و اجتماعی، به خارج از کشور فرار کردند و با انتشار روزنامههای مختلف، به مبارزات خود علیه عبدالحمید ادامه دادند. عبدالحمید نیز در اثر فشار روشنفکران داخلی و سلطهگران خارج و انباشته شدن جمعیت در مرز قلمروهای از دست رفته، برای حفظ و بقای عثمانی، مساله اتحاد عالم اسلامی را مطرح کرد و از تمام دولتهای اسلامی خواست در مقابل فشار دول مسیحی با او همکاری کنند، ولی روشنفکران بانفوذ ارتش، با یک کودتا عبدالحمید را کنار گذاشتند و محمد رشاد را جایگزین او کردند.»(ص248)
کتاب «تاریخ امپراتوری عثمانی» تالیف محمدتقی امامیخویی در 255 صفحه، شمارگان 500 نسخه و به قیمت12 هزار تومان از سوی انتشارات سمت به چاپ رسیده است.
نظر شما