کتاب «یادداشتهای جااُفتاده» دربرگیرنده زندگینامه اسمعیل دمیرچی، پیشکسوت صنعت چاپ از سوی خانه کتاب منتشر شد.
از جمله این بزرگان، استاد اسمعیل دمیرچی است که از ابتدای جوانی تاکنون با همتی والا و بهگونهای شگفتانگیز، نشر کتاب کشورمان را بسیار مدیون خود کرده است. دمیرچی مردی است از قبیله چاپ، آشنا با صنعت چاپ از حروفچینی تا صحافی، که آرمانهای خاکسترشده بسباری از علاقهمندان به این صنعت را محقق کرده است، مردی که بزرگ شده مکتب مرتضی نوریانی و بسیاری از بزرگان چاپ این سرزمین است. چاپ را میفهمد، نشر را میشناسد و با تاریخ آن در این سرزمین آشناست. از چاپ سنگی گرفته تا چاپ سربی همه را خوب میفهمد، دمیرچی تجسمی از سنگ چاپ و ذوب سرب است. نوردی که صحنهها و سختیهای فراوانی از چاپ را درنوردیده و در این تاریخ چون حروف سربی بارها چیده و بارها ذوب شده است، دمیرچی هویتی است پایدار از هویتهای پایدار مردان چاپ و نشر این کشور.»
جملات بالا برگرفته از مقدمه کتاب «یادداشتهای جااُفتاده» است. این بخش از کتاب به قلم مجید غلامیجلیسه، مدیرعامل خانه کتاب به رشته تحریر درآمده است.
«تولد و محیط کودکی»، «سیر پیشرفت خط و طراحی حروف»، «سابقه حروفریزی»، «گارسه و لوازم حروفچینی سنتی»، «چاپخانه خواندنیها»، «ماشینهای حروفچینیسُربی»، «حروفچینی الکترونیکی»، «مشهد مقدس و سرنوشت»، «تهیه گزارشها و مأموریتهای مختلف»، «تاریخچه چاپ و انتشار در جهان و ایران»، «مختصری از خدمات صنفی»، «افسانه چاپخانهدار شدن»، «روزنامه کیهان و بازنشستگی زودرس» و «تأسیس موزه صنعت چاپ» بخشهای مختلف این اثر را تشکیل میدهند.
در بخشهایی از این کتاب میخوانیم: «کار کلیشهای که منحصر میشود به یکبار حروفچینی هر صفحه از کتاب و تهیه کلیشه برای یکدست کردن آن و استفاده(چاپ) مجدد از آن. این روش تا ابتدای دهه 50 در بعضی از چاپخانههای مجهز موجود بود. در این ایام (ابتدای قرن هفدهم در اروپا) به علت افزایش انتشارات در زمینه ادبیات بهندرت اتفاق میافتاد که یک کتاب چندین بار چاپ نشود. بنابراین، در قرن هجدهم طبیعتاً صاحبان چاپخانهها به این فکر افتادند که فرمهای حروفچینیشده کتاب را پس از چاپ کتاب نگهداری کنند، چون در چاپ سری پی در پی کتابهای همسان مورد استفاده واقع میشد؛ و نخستین کسی که این نوع چاپ کلیشهای را آزمایش کرد، زرگر اسکاتلندی «ویلیام گد» بود که کوششهایش در این زمینه به حدود سال 1720 بازمیگردد.
گرچه تلاشهای او نتیجه دلگرمکنندهای نداشت اما زمانی که «لرد استانهوپ» اصلاحاتی در چاپ کلیشهای انجام داد، ارزش علمی آن آشکار شد. او در آغاز قرن نوزدهم تعدادی (کتاب مقدس) تورات به روش کلیشهای در چاپخانه دانشگاه کمبریج چاپ کرد.
در سال 1342 در چاپخانه دانشگاه فردوسی مشهد کتابی را به روش کلیشهای چاپ کردیم. این کتاب به نام «ارداویرافنامه» به قلم مرحوم دکتر رحیم عفیفی در 250 صفحه بود که به خط پهلوی نوشته و تحریر کرده بودند و چون ما حروف پهلوی نداشتیم تا آن را بچینیم، آقای دکتر عفیفی خود مجبور شدند که آن را بنویسند و از روی نوشته ایشان هر صفحه کلیشه شد و بعد به چاپ رسید.»
خانواده اسمعیل دمیرچی در سال 1315 بود که از قزوین به تهران مهاجرت و در خیابان سپه، روبهروی موزه ایران باستان خانه بزرگی از آقای عبدالله فتورهچی اجاره کردند. پدرش علی جلال دمیرچی، فرزند استاد علینقی و مادرش زهرا، فرزند محمد بود. اسمعیل دمیرچی در تاریخ اول اسفندماه 1316 شمسی در محله سنگلچ از بخش 4 تهران از نیستی به هستی آمد و متولد شد. در 12 مهر 1342 با فهیمه عزیزی مقدم آذربایجانی، متولد دهم اسفندماه 1319 تهران، ازدواج کرد. سه فرزند دارد به نامهای سنبله متولد سال 1343، سوسن متولد سال 1345 و محسن متولد سال 1349 در تهران.
نخستین چاپ کتاب «یادداشتهای جااُفتاده» اثر اسمعیل دمیرچی، با شمارگان 500 نسخه، در 736 صفحه، به بهای 500 هزار ریال از سوی خانه کتاب راهی بازار نشر شده است.
نظر شما