جعفری آذرمانی با اشاره به بیتوجهی شاعر به سیر شعر سپید در مجموعه شعر آزاد گفت: مجموعه «پریان ملیان» نمیتواند در تاریخنگاری شعر سپید جایگاهی داشته باشد، چراكه شاعر بدون توجه به این سیر و جریان، اشعار خود را سروده است.
مریم جعفری آذرمانی، شاعر و منتقد ادبی، درباره کتاب «قیامت قرمز» گفت: به نظر میرسد سودابه امینی، بعد از تجربه دو دهه شاعری، فعالیت وی از جنبهای سختتر و از جنبه دیگر راحت است. ذهن این شاعر به دلیل تجربهای که اندوخته دغدغهمند است و ادامه راه شاعری برای این دسته از شاعران دشوارتر است؛ البته از سوی دیگر همان تجربهها موجب میشود شاعر بتواند با زبان، كار كند و با توجه به این دو نكته میتوان این مجموعه را مجموعهای عجیب دانست.
وی ادامه داد: در مجموعه شعر «قیامت قرمز» شاعر تغزل را به معنی احساسات سطحی نمیبیند، بلكه همه تاثیرهایی را كه انسان میتواند از جامعه و پیرامون خود داشته باشد در غزلهایش ارائه میكند. وقتی دقیقتر نگاه میكنیم مجموعه «قیامت قرمز» ویژگیهایی دارد كه در دیگر مجموعهها نمیبینیم و شاعر هویتی از خود نشان میدهد كه باعث میشود آثارش با دیگر آثار متفاوت باشد.
جعفری آذرمانی اظهار کرد: هویت فراجنسیتی در این مجموعه وجود دارد؛ البته با خواندن برخی اشعار متوجه میشویم كه شاعر زن است و نگاه جزئینگرانه در شعر بازتاب دارد؛ اما از جهت فكر، این مجموعه فراجنسیتی است و دعوایی بر سر زن و مرد وجود ندارد.
این شاعر افزود: یكی از پر بسامدترین اتفاقات مجموعه «قیامت قرمز» اشاره به نام كوچک شاعر یعنی سودابه است. ایشان سودابه بودن نام خود را امری كهن میدانند و این موضوع به قدری برایشان تبدیل به هویت شده است كه به نظر میرسد شاعر میخواهد بازگردد و داستان سیاوش و سودابه را تغییر دهد. تعداد بیش از معمول ابیات به خودی خود دلیلی برای خوب یا بد بودن شعر نیست.
جعفری آذرمانی با اشاره به فضای سوررئالیستی برخی اشعار این مجموعه ادامه داد: اینگونه كاركردهای زبان و اینكه شاعر در شعر راحت سخن میگوید، میتواند به او كمک كند؛ در شعر معاصر ممكن است شاعران از کاربرد واژههای ساده بترسند؛ اما بهكارگیری زبان مناسب با توجه به فضایی كه در شعر ایجاد میكنیم، میتواند شعریت ایجاد كند.
وی ضمن اشاره به نمونههایی از فضای انتزاعی در اشعار سودابه امینی اظهار کرد: گاهی هم این تصاویر در كنار هم، فضایی انتزاعی و هم عینی ایجاد میكنند. خانم امینی از آن دسته شاعرانی هستند كه اشعارشان را برای ماندن و دیده شدن در آینده مكتوب میكنند و برای مخاطب جدی شعر مینویسند و توجهی به این ندارند كه مخاطب امروز چه میخواهد و چه موجی به راه افتاده است. البته اگر وزنها را تنوع بیشتری بدهند، باعث میشود مضامین و موضوعات هم تنوع پیدا كنند.
«پریان ملیان» در تاریخنگاری شعر سپید جایی ندارد
جعفری آذرمانی با اشاره به بیتوجهی شاعر به سیر شعر سپید در مجموعه شعر آزاد گفت: مجموعه «پریان ملیان» نمیتواند در تاریخنگاری شعر سپید جایگاهی داشته باشد، چراكه شاعر بدون توجه به این سیر و جریان، اشعار خود را سروده است. با برخی واژههای كهن كه در این مجموعه به كار رفته نتوانستم ارتباط برقرار كنم. البته متوجه هستم كه این مجموعه میتواند حماسی باشد و در شعر حماسی نیز این كلمات جای دارند؛ شاعر همچنین در جنگ زیست كرده است و به نوعی این مجموعه، میتواند زندگینامه شاعر هم باشد.
عبدالحمید ضیائی، شاعر و مدرس فلسفه نیز در سخنانی با اشاره به مولفههای هنرمندی در خالق آثار افزود: نخستین مولفه در هنرمندی تجربه هنری است؛ یعنی كسی كه به او شاعر میگوییم، واجد و دارای تجربه شاعرانه باشد. تجربه شاعرانه و هنری هم با تجربه دینی و عرفانی متفاوت است. دومین مولفه نیز سیر و سلوک هنری است كه با تعلیم و تربیت متفاوت است، چرا كه سیر و سلوک در شاعر تنها جنبه بیرونی ندارد و احوال درونی شاعر را هم شامل میشود. التزام به آموزههای شاعرانه نیز از دیگر مولفههاست.
وی ادامه داد: باید دید در دو مجموعه شعر «قیامت قرمز» و «پریان ملیان»، چقدر شاعر این سه ویژگی و مولفه شاعرانه را داشته است. من معتقدم التزام به آموزههای شاعرانه در آثار سودابه امینی قویتر است. نكته نقدی كه درباره كتاب «پریان ملیان» به ذهنم رسید این است كه تمام اشعار این كتاب الگوی ثابتگرامری دارد و زبانی بر كتاب مسلط است كه با دستور واحد بیتغییر است.
این کارشناس اظهار کرد: گاهی حتی میبینید كاربرد مفعول در تمام شعرهای این مجموعه یكسان است و بدون هیچ تغییر و تفاوتی به كار رفته است. اگر خانم امینی تمام اشعار را پشت هم مینوشت، مخاطب متوجه نمیشد كه در حال خواندن قطعات شعری متفاوت است. به لحاظ نحوی، شعرها احوالشان متفاوت است. همه این آثار شعر پایداری، شعر ضد جنگ و شعر صلح هستند. اما در هر كدام از اشعار، براساس احوال و اوضاعی كه در آن شعر سروده شده، توقع داریم زبان هم متفاوت شده باشد.
این شاعر و مدرس دانشگاه با توصیف کتاب «پریان ملیان» به اثری شاملووار ادامه داد: ردپای شاملو را در شعرها و بهویژه در نحو و گرامر گفتار میبینید. البته این شباهت، آركائیک نیزهست؛ هرچند در اشعار شاملو گاهی این باستانگرایی نحوی وجود ندارد؛ اما در اغلب اشعار كتاب خانم امینی این مساله دیده میشود. نه تاثیرپذیری از شاملو چیز بدی است و نه آركائیک بد است و هر دوی این دو نكته در یک دفتر شعر میتوانند نقاط قوت اثر باشند؛ اما اینكه تقلید به شكلی باشد كه نتواند منعكسكننده دغدغههای تقلید شده باشد، به نظر كپی ناقص و ناشیانه به حساب میآید.
ضیائی افزود: نكته دیگر «من غایب» شاعر در شعرها است. بسیاری از شعرها ممكن است خاطرات شخصی شاعر از جنگ باشند. منظور از «من غایب» تجربیات فردی است كه بعد از عنصر فردیت در جان شاعر جنبه عمومی پیدا میكند. باید دقت كنیم كه چقدر از منی كه شاعر صحبت میكند خاطرات شخصی است و چقدر تجربیات فردی كه فردیت شاعر بهعنوان شاعر و ناخودآگاه جمعی در آن دخالت دارد و ناخودآگاه فردی شاعر با ناخودآگاه جمعی همزبانی پیدا كرده است.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: بسیاری از اوقات دانش مانع شهود در ذهن شاعر میشود؛ در برخی شعرهای «پریان ملیان» این نكته مشاهده میشود. گاهی درک ما از هستی تحت تاثیر دستگاههای مفهومی كه خودمان ساختهایم قرار میگیرد و ما از فهم بیواسطه هستی محروم میشویم. امینی، منتقد بسیار موفقی است؛ تا وقتی این تئوریها مبنای شعر سرایی نشوند و یا اگر میشوند در شعر پنهان باشند. این یک حسن است؛ اما اگر قرار باشد به شكل آشكار و آوردن اسامی در شعر باشد، برای مخاطب آزاردهنده است.
ضیائی ادامه داد: نمیتوان با برخی اشعار این دو مجموعه ارتباط صمیمانهای برقرار كرد و مخاطب پس از خواندن شعر به این احساس نمیرسد كه بخشی از حرف دل خود را در شعر خوانده است.
این کارشناس اظهار کرد: نكته مهمتر غایب بودن عنصر جنسیت در هر دو كتاب است. نگاه فراجنسیتی را برای شاعر حُسن نمیدانم و معتقدم اگر فروغ فرخزاد شاعر بزرگی به حساب میآید به این دلیل است كه بنیانگذار مكتب مونث در شعر فارسی و نگاه زنانه به هستی، خدا و انسان را در شعر خود مورد استفاده قرار داده است. فمینیسم ادوار مختلفی در طول تاریخ تفكر طی كرده، اما هنوز در ایران به نخستین نحوه از تفكر فمینیسم اشاره میشود، در حالیكه پس از گذشت دو دهه، فمینیسم از حالت حقوقی و جنسیتی عبور كرده و به حوزه فمینیسم معرفت شناسانه و فلسفی كشیده شده است.
وی افزود: فمینیستهای امروز گفتهاند كه بحث ما جدا از برابری حقوق زنان و مردان است و فراتر از این است كه زنها برابر با مردان شوند. فمینیسم معرفتشناسانه به این معنا است كه باید به نوعی زنانهنگری به هستی داشته باشیم. به خداوند، هستی و انسان زنانه نگاه كنیم و این زنانهنگری یكی از عناصر غایب ، بهویژه در فرهنگ كشورمان است. اگر این تفكر وارد شعر شود، تصور میكنم تحولات بسیار جدی رخ میدهد.
ایثارگران دفاع مقدس زود برای مردم کهنه شدند
سودابه امینی نیز در ادامه گفت: برخی نقدها بسیار به من نزدیک بود و به طور مثال مریم جعفری آذرمانی توانست احساس من را برای سرایش برخی شعرها به خوبی درک كند. سرنخهای بسیاری گرفتم كه بر روی شعر خود مطالعه كنم و ببینم كه چه مسیری را طی كردهام و از این به بعد چه مسیری را باید بروم.
وی درباره استفاده از برخی واژگان كهن در مجموعه شعر آزاد خود افزود: برخی كلمات برای من است و احساس میكنم نمیتوانم از آن جدا شوم و این كلمات را دوست دارم و نمیتوانم به راحتی از این كلمات خداحافظی كنم. به مجموعه شعر «پریان ملیان» تعلق عاطفی دارم و اشعار این مجموعه را در حال و هوای خاصی سرودهام و شاید به همین دلیل نمیتوان این اشعار را از هم تفكیک كرد.
وی همچنین ادامه داد: كهنه بودن برخی كلمات و اشعار به دلیل معنا و مفهومی است كه در شعرها وجود دارد، چرا كه معتقدم رزمندگان و ایثارگران دفاع مقدس، خیلی زود برای مردم كشورمان كهنه شدند؛ علاوه بر اینكه به دوره اساطیر و افسانهها سفر كردم، سعی داشتم كهنهترین دوره را برای مخاطب نشان دهم و حتی تصور می كنم رزمندگان از این هم بیشتر كهنه شدهاند و این موضوع مهمترین چیزی است كه میخواستم در این كتاب بیان كنم.
نظر شما