سید محمد بهشتی در «نخستین نشست و هم اندیشی میراث مشترک نوروز؛ افغانستان» گفت: سوتفاهم بر سر این که مشاهیری مانند بوعلی سینا و مولانا به راستی متعلق به کدام کشور هستند از فراموشی پیشینه مشترک ما ناشی میشود.
وی در ادامه به روابط عمیق خانوادگی و همسایهها در دوران گذشته اشاره کرد و افزود: در دوران معاصر گویی کسی به یکباره دیواری بین این روابط کشیده است و به مرور زمان حتی اهل خانهها هم مناسبات عمیق گذشته خود را از یاد بردند.
نزدیک بودن خویشاوندی مردم کشورهای حوزه نوروز
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری افزود: بعد از فروپاشی شوروی، مردم ایران و تاجیکستان از این که در همسایگی آنها مردمی با زبان مشترک بودند، تعجب میکردند، چرا که سالها نقاط مشترک خود را با همسایههایشان فراموش کرده بودند. این فراموشیها در برخی موارد باعث ایجاد سوتفاهمهایی در دوران معاصر با کشورهای مشابه میشود.
وی با بیان این که همه آنچه در طی سالها و قرنها حاصل زندگی مشترک ما بوده، به شکل رویدادها، آیینها، شخصیتها، هنرها و غیره باقی مانده است، گفت: ما با مطالعه این موارد میتوانیم خودمان، فرهنگ و سرزمین مان را بشناسیم.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با تاکید بر این که همه این موارد نشانههایی از خویشاندی ما هستند، گفت: هرگز نقل نشده است، وقتی پدر مولانا از بلخ به قونیه رفت، حس خروج از سرزمین خودش را داشته باشد.
وی با اشاره به موارد فراوان مورد مناقشه گفت: با این حال در برخی موارد هم مناقشه ای وجود ندارد، همه دوست دارند دور سفرهای به نام نوروز جمع شوند که باید به همین نمونهها متوسل شد.
باید به نمونههایی که مورد مناقشه و سوتفاهم نیستند توجه کرد و در پرتو آنها کم کم نشان داد همه مواردی که امروز مورد مناقشهاند در اصل میتوانند موضوع پیوند باشند و میتوان به عنوان یک نشانه برای استحکام پیوندها از آنها بهره برد.
بهشتی با اشاره به دو سفر خود به کشور افغانستان گفت: در سفر به غزنه برای بازدید قبر سلطان محمود باید بلیط میخریدیم چرا که نگهبان معتقد بود ایرانیها خارجی هستند، در حالی که ما معتقد بودیم ایرانی ها در افغانستان خارجی نیستند.
وی افزود: اهل فرهنگ باید به ما کمک کنند که خویشاوندیهای خود را به یاد بیاوریم چرا که خویشاوندی ما بسیار نزدیک است.
اگر کشورهای حوزه نوروز متوجه ارزش این پیوند و خویشاوندی شوند، بسیاری از مشکلات موجود در منطقه حل خواهد شد.
پیام نوروز به جهان، صلح است
علیرضا حسنزاده، رییس پژوهشکده مردمشناسی با اشاره به تنوع فرهنگی و همزیستی اقوام در ایران گفت: در این جهان پر خشونت، ما مولانا، ابوریحان بیرونی، فردوسی و حافظ را داریم و پیام صلح ما را همه جهان میتواند بشنود.
وی با اشاره به پیام صلح نوروز، گفت: بعد از جنگ جهانی دوم، ملت های جهان تلاش بزرگی را برای تعریف تنوع فرهنگی آغاز کردند و حتی از جریانهای ادبی مفهوم چند صدایی برخاست.
حسنزاده با اشاره به حضور داعش در عصر حاضر گفت: تک تک ما ملتهای حوزه نوروز باید مجاهده بزرگی را شروع کنیم و وظیفه داریم که پیام صلح و گفتمان صلح را به جهانیان ارائه کنیم.
وی ابوریحان بیرونی را آغازگر مطالعات تطبیقی فرهنگی در دنیا دانست و گفت: مردمشناسی امروز، مردم شناسی چند صدایی است و مردمشناسها باید تنوع فرهنگی را نشان دهند.
کشورهای موزهای نوروز در اجلاس کشورهای آسیا
محیط طباطبایی، رییس کمیته ملی موزهها (ایکوم) از موافقت شورای عالی موزههای جهان با تشکیل زیر مجموعه گروه کشورهای موزهای نوروز در اجلاس کشورهای آسیا و اقیانوسیه که آبان ماه در ایران برگزار میشود، خبر داد.
وی با بیان این که ما امروز زبان فارسی دری خود را وامدار مردم بلخ هستیم، گفت: این زبان، زبان گویش پهلوی منطقه بلخ بوده و بعدها حکومت سامانیان باعث شد زبان رسمی و عمومی بسیاری از مردمان و دولتها و حتی دین مذهب شود.
وی با اشاره به شعار امسال ایکوم «گفتن ناگفتنیها در فضایی جدید» گفت: اشیا موزهای حقیقت را نشان میدهند و به همین دلیل بزرگترین دشمن این اشیا جباران تاریخ هستند. آنها آثار و حقایق تاریخی را از بین میبرند تا بتوانند توجیهی برای خود بیاورند.
رییس کمیته ملی موزهها (ایکوم) در ادامه به تخریب موزهها، اشیا و مجسمههای تاریخی توسط داعش و طالبان اشاره کرد و افزود: نه فقط بخش کالبدی بلکه میراث ناملموس هم از هجوم این گروه ها در امان نیست.
محیط طباطبایی یکی از مهمترین میراثهای غیرملموس را نوروز عنوان کرد و افزود: این میراث مشترک با حفظ تنوع فرهنگی پیوند دهنده همه ماست تنوع فرهنگی که جزیی از ذات و ویژگیهای فرهنگ ایران است.
وی نوروز را روایتگر یک حقیقت تاریخی عنوان کرد و گفت: نوروز مانند ریسمانی است که ما را به گذشته و حقیقت خودمان پیوند می دهد و ارمغان آن صلح و همزیستی است.
نوروز نقطه مشترکی در آسیا
سخنران بعدی نشست عطایی آشتیانی، معاون مرکز اسناد فرهنگی آسیا بود که شناسایی فرهنگ های مختلف آسیا به یکدیگر را یکی از مهمترین اهداف این مرکز عنوان کرد و افزود: با توجه به تنوع فرهنگی این منطقه، باید اشتراکهای بنیادی برای ایجاد این شناخت ایجاد شود.
وی با اشاره به ابعاد مختلف آیینها از جمله انگیزه، بینش، رفتارها و مناسک گفت: برای رسیدن به صلح باید اشتراکات را در حوزه انگیزه و اندیشه و مناسک و رفتار دستاویز قرار دهیم و نوروز قویترین پایگاه در این زمینه در حوزه آسیاست.
صلح و دوستی در منطقه به پشتوانه اشتراک های فرهنگی
در ادامه نشست پرزیوند، رییس کانون بینالمللی نوروز با تاکید بر لزوم توجه به ارتباطات میان فرهنگی گفت: نوروز فقط یک جشن نیست، بلکه از خرده فرهنگ های جوامع مختلفی تشکیل شده است که امروزه آن را گرامی میدارند.
وی با اشاره به اشتراکهای فرهنگی و زبانی ایران و افغانستان گفت: این اشتراکها میتواند روزنهای باشد برای پیوند کشورهایی که در گستره نوروز قرار دارند تا در سایه آن صلح و دوستی در منطقه روز به روز بیشتر شود.
دستهای پشت پرده و نابودی فرهنگها
محمد سرور مولایی، استاد پژوهشگاه علوم انسانی با اشاره به حرام اعلام کردن برگزاری مراسم نوروز توسط طالبان گفت: زمانی که فرهنگی تهدید میشود افراد به شناخت و دفاع از آن برمیخیزند و در افغانستان هم طالبان نتوانست نوروز را از زندگی مردم حذف کند و حتی فتوای آنها باعث حیات مجدد نوروز شد.
او یادآور شد: نوروز با آبادی، امنیت و صلح همراه است و طالبان با هیچ کدام از این مفاهیم آشنا نبود.
وی با اشاره به این که در پس پرده طالبان و داعش و سایر گروه های مشابه، دست پنهانی وجود دارد که به دنبال نابودی فرهنگ ها و پیوستگی آنها اعم از تاجیک، افغان، هندو و ... است، نسبت به ازبین رفتن زبان و فرهنگ هشدار داد.
مولایی تاکید کرد: باید بار دیگر ریشههای فرهنگی آداب و رسومی مانند نوروز را به جوانانی که به دنبال جنگ و نابسامانی کشور آن را فراموش کردهاند، بیاموزیم.
بلخ خاستگاه اصلی جشن نوروز
در ادامه نشست شوکت محمدی شاری، محقق در زمینه نوروز در افغانستان گفت: بلخ خاستگاه اصلی جشن نوروز است، شهری که در اوستا چهارمین شهر اهورایی و شهری با پرچمهای بلند و افراشته تعریف شده است.
وی در ادامه به برگزاری جشنهای دیگری در افغانستان مانند جشن آغاز سال تحصیلی، جشن دهقان و جشن گل سرخ اشاره کرد و گفت: در افغانستان به جای هفت سین، هفت میوه از میوههای خشک تهیه و سر سفره نوروزی قرار میدهند.
محمدی شاری یکی از آیینهای رایج افغانستان را عید مرده عنوان کرد و گفت: شب 29 اسفند، 29 رمضان و 9 ذیحجه برای خشنودی مردگان غذا میپزند و فیتیله روشن میکنند.
در پایان نشست از اندیشمندان افغانستان تقدیر شد.
نظر شما