کتاب «مدرنیته از نگاه دین» به قلم محمدتقی سهرابیفر از سوی موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر منتشر شد. معرفی مبانی و مولفههای فکری مدرنیته از منظر اندیشههای دینی، موضوع محوری بحث در این کتاب است.
بر این اساس، نویسنده کتاب «مدرنیته از نگاه دین» نیز از نگاه خود، با معرفی مبانی و مولفههای فکری مدرنیته از منظر اندیشههای دینی، نگاه انسان دینی به آرای بنیادین مدرنیسم را تبیین کرده است. در بخش آغازین این کتاب میخوانیم:
«با ورود مدرنیته به جوامع اسلامی، موضعگیریهای متفاوتی در قبال آن بهوجود آمد. سید جمالالدین اسدآبادی، محمد عبده و سید رشید رضا، در مصر درباره نحوه رویارویی اسلام با مدرنیسم به پژوهش پرداختند. تفسیر مادی و این جهانی از برخی معجزات و امور ماورایی که در تفسیر «المنار» به چشم میخورد، از نمونههای تاثر «المنار» از اندیشه مدرنیسم است. در ایران تضارب دو اندیشه در زمان مشروطه خودنمایی کرد و شخصیتهایی مانند مرحوم علامه نائینی، آیتالله بهبهانی و شیخ فضلالله نوری، آرای موجهی در چگونگی برخورد با مدرنیسم بیان کردند.»
کتاب حاضر در چهار بخش کلی با عنوانهای «جهانشناسی»، «معرفت»، «انسان» و «دین» تدوین شده است.
جهان از منظر مدرنیته و انسان دینی چگونه است؟
نویسنده در بخش نخست در قالب دو فصل به موضوعاتی همچون «جهان از نگاه مدرنیته» و «جهان از نگاه انسان دینی» پرداخته است. در این بخش و در صفحه 45 درباره «جایگاه انسان در جهان از نگاه مدرنیته» میخوانیم: «انسان مدرن خود را در اوج قله هستی میبیند. همهچیز برای او و زیر پای اوست تا او بر بلندای قله قرار گیرد. این باور در قالبهای اومانیسم، فردگرایی و جمعگرایی شکل یافته است. این اندیشه انسان را در عمل به این نتیجه میرساند که بهجای تغییر یا کنترل خود، به دنبال تغییر جهان بر محور اراده و خواست خود باشد.»
در ادامه مباحث در صفحه 71 درباره «جهان از نگاه انسان دینی» آمده است: «در نگاه دین، انسان بالاترین درجات ممکن را دارد. اما محوریت او بر جهان هستی،به شکلی که حتی دین و خدا بر محور او قرار گیرند، به هیچوجه با آموزههای دین سازگار نیست.»
جایگاه معرفت در مدرنیته و دین
مدرنتیه محصولی از دوره رنسانس است. این نوع تفکر گرچه تاکنون به حیات خود ادامه داده، اما با توجه به شکلگیری اندیشه دیگری به نام پستمدرنیسم در قرن بیستم، میتوان گفت مدرنیسم عمری چهارصد ساله دارد. اگر بخواهیم مبانی معرفتشناسی مدرنیسم را بشناسیم، باید این چهارصد سال را مطالعه کنیم.
دومین بخش کتاب در دو فصل به «معرفت از نگاه مدرنیته» و «معرفت از نگاه انسان دینی» اشاره دارد.
در صفحه 170 کتاب «نقش انسان در معرفت» اینگونه تبیین شده است: «این نکته انکارناپذیر است که آگاهیهای دریافتشده از عالم بالا همیشه ناب و بیشائبه نیست و خود انسان در شکلگیری آن آگاهیها نقش دارد. هرچه هست از عالم ماورا دریافت میشود؛ اما در عینحال، دریافتکننده علم رنگوبویی خاص به آن میدهد. این، از فکر برخی اندیشمندان دینی برداشت میشود. صدرالمتالهین با گره زدن معرفت انسان با هستی او، بر نقش اساسی انسان در معرفتهای خویش تاکید میکند. حکیم صدرا آرا و انظار گوناگون را به فاعل شناسا برگردانده و رد و انکار رایج میان صاحبان آرا را به جایگاه آنان در برابر تجلی حقیقت مرتبط میداند.»
مدرنیته و دین به انسان چگونه مینگرند؟
بخش سوم کتاب با محوریت «انسان» در قالب دو فصل به تبیین «انسان از نگاه مدرنیته» و «انسان از نگاه انسان دینی» اختصاص دارد.
در صفحه 224 کتاب درباره «انسانشناسیهای معاصر» میخوانیم: «انسانشناسی شکل گرفته در دوران معاصر، در حوزه تحقیقی خود با انسان در هر زمان و در هر مکان سروکار دارد و موضوع محوری آن فرهنگ است. با توجه به مفهوم عمیق و گسترده فرهنگ، این نوع انسانشناسی تلاش میکند پا از مرزهای جغرافیایی فراتر نهد و با فهم فرهنگهای دیگر، متوجه فرقها و شباهتها میان فرهنگها بشود. انسانشناسی مشاهدات خود را بدون تغییر و بدون ارزشگذاری، ثبت و ضبط میکند. انسانشناسان کوشش میکنند با استفاده از ابزار نوشتاری، صوتی و بصری، حیطه فرهنگی زندگی مردم را ترسیم و زمینه را برای اثرگذاری بر این حیطه آماده کنند. همچنین شناخت فرهنگ دیگران، موجبات نگرش نوین به خویش را فراهم میکند. انسانشناسی معاصر به زندگی مردم اعم از عوام و خواص، سنتی و نوین میپردازد.»
نگاهی به ماهیت دین زیر ذرهبین مدرنیته و انسان دینی
«دین از نگاه مدرنیته» و «دین از نگاه انسان دینی» موضوعات محوری بخش چهارم کتاب هستند.
«قلمرو دین در نگاه انسان مدرن (سکولاریسم)» سرفصلی در صفحه 343 کتاب است که در ذیل آن آمده است: «پر واضح است نگاه انسان مدرن به جهان هستی، نگاه دینی نیست. او مبدأ و معاد عالم را منتهی به خدا نمیداند. او طبیعت را آیت حق نمیبیند. دین در شغل، معاملات و مناسبات او نقشی ایفا نمیکند. انسان مدرن برای رسیدن به اهداف خود مانند تسلط بیشتر بر طبیعت و رفاه و برخورداری بیشتر، دین و باورهای دینی را مانعی بزرگ میبیند. به گفته ارنست رنان: «اعتقاد مومنین چون حلقهای پولادین به دور ذهنشان حصاری بسته است که نفوذ دانش را در آن غیرممکن میکند و آموختن و پذیرفتن هر فکر نویی را غیرمجاز میشمارد.» پس طبیعی است که مانع حضور دین در هرگونه امر اجتماعی باشد.»
نخستین چاپ کتاب «مدرنیته از نگاه دین» در 456 صفحه با شمارگان 300 نسخه به بهای 35 هزار تومان از سوی موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر راهی بازار نشر شده است.
نظر شما