بازرس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران و مدیرمسؤول انتشارات مجد در یادداشتی ضمن بیان راهکارهای بهبود وضعیت توزیع در عرصه کتاب گفت: از جایگاه و اهمیت توزیع همین بس که عدم موفقیت در توزیع، بدون شک توقف تولید را در پی خواهد داشت.
برای فائق آمدن بر دغدغه توزیع کتاب لازم است مراحل متعددی را طی کنیم:
مرحله اول: تحلیل دیدگاه
عنوان کتاب وجه مشترک محصولی است که در دستان چهار گروه قرار دارد. گروه نخست، پدیدآورندگانی هستند که اندیشه و هنر خویش را در محصولی به نام کتاب میدمند. (نوع نخست)
گروه دوم، ناشرانی هستند که با ذوق و اعتبار خویش، انتشار آن محصول را با عنوان کتاب، بر عهده داشته و آن را برای عرضه در بازار آماده میسازند. (نوع دوم)
گروه سوم، توزیعکنندگان هستند که جمع آنها را باید شامل عمدهفروشها یا پخشکنندهها و خردهفروشها یا کتابفروشها دانست. (نوع سوم)
و در نهایت کتاب نوع چهارم، کالایی است که توانسته به هر تقدیر خودش را به دست خواننده رسانده و دغدغههای اهالی فرهنگ را به سهم خود برطرف کند.
نگاه علمی و فرهنگی بر کتاب را باید محدود به نوع اول و دوم آن میکردیم و نباید میگذاشتیم کتاب نوع سوم اینچنین گرفتار ندانمکاری و بلاتکلیفی شود؛ این موضوع، کلید راهگشای معضل توزیع کتاب است که تاکنون مغفول مانده است.
مرحله دوم: تحلیل وضعیت
توزیع هر کالایی مهمترین و اساسیترین و سرنوشتسازترین مرحله بعد از تولید آن است. از جایگاه و اهمیت آن همین بس که عدم موفقیت در توزیع، بدون شک توقف تولید را در پی خواهد داشت. پس به سادگی میتوان استنباط کرد که تولید و توزیع در عمل همردیف هم هستند.
شرط اولیه موفقیت هر کالایی، کیفیت و مزیت آن است، کتاب نیز چنین است. کتابی که از جهت محتوا ضعیف باشد، هیچ مزیت دیگری نمیتواند موفقیت در فروش آن را تضمین کند. در شرایط موجود نیز کتابی که دارای محتوای مناسب و دارای مزیت باشد، چنانچه عوامل جنبی مانند ظاهر نامناسب یا قیمت نامتعارف و مانند آن به حدی قوی نباشد که مزیت اصلی محتوایی را تحتالشعاع قرار دهد، بهطور معمول از بازار مناسب برخوردار بوده و نه تنها انتشار آن برای ناشر، اقتصادی است که جبران زیانهای کتب دیگر را نیز میکند.
پس در کتاب نیز مانند کالاهای دیگر، عامل اصلی که کیفیت و مزیت باشد، بسیار تعیینکننده است و یکی از علل عدم موفقیت فروش و توزیع کتابهای موجود در بازار میتواند همین باشد. از جمله علل مثبت ذاتی کالا که ما آن را مزیت مینامیم، ظاهر مناسب و قیمت متناسب و رقابتی است.
مرحله سوم: ارائه راهکار
الف: افزایش ویترین کتاب
هر کالایی برای بهتر شدن وضعیت عرضهاش نیازمند افزایش سطح تماس با مشتری است. کتاب نیز از این قاعده مستثنی نیست. تعداد اندک کتابفروشیها در سطح کشور حکایت از مشکلات جدی در این بخش دارد. وقتی مشتریان کتاب باید از اقصی نقاط ایران به تهران مراجعه کنند تا کتابهایشان را خریداری کنند، چه توقعی میتوان از گردش مالی حوزه کتاب داشت؟
به نظر میرسد برای افزایش ویترین کتاب، مهمترین نقش را باید برای دولت در نظر گرفت. دولت در چند زمینه باید فعالانه حضور داشته باشد؛ تصویب کاربری فرهنگی، معافیت مالیاتی و بیمه و عوارض شهرداری، تخفیف در هزینههای مربوط به خدمات شهری از قبیل پست، آب، برق، گاز و مانند آن، اختصاص یارانه به مشتریان کتاب، اعطای وامهای کمبهره و بلندمدت، تبلیغات در رسانههای عمومی و مطبوعاتی، اجرای طرحهای کتابخوانی و مطالعه در مدارس، دانشگاهها، ادارات دولتی و مانند آن.
ارائه تسهیلات برای کتابفروشی و تأسیس آن باید به نحوی باشد که سرمایهگذاران در اقصینقاط کشور را به این امر ترغیب و دلگرم کند.
ب: ایجاد بورس کتاب در سطح کشور
متأسفانه ضعف مالی و کمی رونق اقتصادی در شغل کتابفروشی مانع از خوداتکائی در ایجاد بازار و بورس کتاب در مناطق مختلف تهران و شهرستانها شده است و برای رسیدن به این هدف باید مدیریت سازندهای از جانب اتحادیههای صنفی و با کمک دولت و شهرداریها اعمال شود.
ساخت مجتمعهای بزرگ فرهنگی که دارای فضا و پارکینگ مناسب و متشکل از کتابفروشیهای تخصصی در حوزههای عمومی، دانشگاهی، کودک و نوجوان، آموزشی، هنری و مانند آن، فروشگاههای نوشتافزار و لوازم مهندسی، فروشگاههای لوح فشرده کتاب، موسیقی و فیلم، گالری آثار هنری، سینما و سالن تئاتر و دیگر فروشگاههای مربوط به آثار علمی، فرهنگی و هنری باشد، علاوه بر تأثیرات فرهنگی در جامعه، میتواند بسیار درآمدزا نیز باشد.
به هر حال باید پتاسیل موجود در بازار کتاب جلوی دانشگاه تهران را به جاهای دیگر نیز اعم از مناطق دیگر شهر و استان تهران و بهویژه به شهرستانها منتقل ساخت تا ظرفیتهای موجود در بازار کتاب بدون هیچ مانعی مشخص شود.
ج: قیمت کتاب
نظام قیمتگذاری در کتاب و بهتبع آن، روش تخفیف دادن به عوامل توزیع و کتابفروشان دارای اهمیت زیادی است که باید مورد بازنگری قرار گیرد.
دو موضوع در نظام قیمتگذاری مورد تأکید است:
موضوع اول آن است که قیمت هر نوبت چاپ کتاب باید ثابت باشد. بنابراین نباید کتابی در تهران و شهرستانها دارای چند قیمت باشد. البته این بدین معنا نیست که لزوماً باید قیمت کتاب بر روی آن چاپ شده باشد بلکه تثبیت قیمت میتواند مانند دیگر کشورها توسط نرمافزار و سیستم به هم پیوسته فروش صورت گیرد.
موضوع دوم، نسبت بین قیمت تمامشده و قیمت پشت جلد است. حق مؤلف، هزینهها، سود ناشر و سود توزیعکننده و کتابفروش، هر کدام به نسبتی معین در قیمت پشت جلد لحاظ میشود.
د: دیگر امور مؤثر در توزیع
علاوه بر آنچه که در این یادداشت برای بهبود وضعیت توزیع بیان شد، لازم است به موارد دیگری نیز توجه شود:
فروش کتاب و بهعبارتی نقد شدن کتاب نیازمند زمانی طولانیتر از بسیاری از کالاهای دیگر است. بدین لحاظ باید در نظام توزیع به مهلتهای پرداخت توزیعکنندگان و کتابفروشان توجه شود.
کالایی که تولید شده و برای آحاد جامعه نیز جدید محسوب میشود نیازمند تبلیغ و اطلاعرسانی درباره مزیتها و کارکرد است.
هر کتابی نیز با توجه موضوع و محتوایش جدید محسوب شده و باید برای معرفی آن تبلیغات هدفمند صورت گیرد تا مخاطبان آن به وجودش پی برده و در صدد تهیه آن برآیند. تخفیفات فرهنگی در رسانه ملی و مطبوعات و استفاده از امکانات فضای مجازی با توجه به فراگیری آن در نسل جدید میتواند انجام تبلیغات را تسهیل کند.
یارانههای دولت نیز در صورتی که هدفمند بوده و در جای خود هزینه شود، میتواند بر رونق بازار کتاب تأثیرگذار باشد.
نظر شما