کتاب «راهنمای کتیبههای فارسی میانه» نقد و بررسی شد
بهرامی: زبان کتیبههای سنگی، موجز، بیپیرایه و خشک است
عسکر بهرامی در نشست نقد و بررسی کتاب «راهنمای کتیبههای فارسی میانه (پهلوی ساسانی)گفت: کتیبهها به دلیل سنگی بودن و محدودیت فضایی، برای انتقال مطالب به زبانی خشک، بیپیرایه و موجز پناه میبردهاند، همچنین ویژگیهای کتیبههای سنگی، مصون ماندن آنها از تحریف و دستکاری است.
مصون ماندن از تحریف و دستکاری ویژگی کتیبههاست
بهرامی به اهمیت تاریخی کتیبهها اشاره کرد و گفت: کتیبهها اساسا با هدف اطلاعرسانی و ارائه اطلاعات روز به نگارش درمیآمدهاند و علاوه بر این با هدف ثبت اطلاعات برای آیندگان در انظار عمومی قرار میگرفتند؛ لذا میتوان آنها را از منابع دست اول تاریخی برشمرد.
وی افزود: کتیبهها به دلیل سنگی بودن و محدودیت فضایی، برای انتقال مطالب به زبانی خشک، بیپیرایه و موجز پناه میبردهاند و همین امر سبب شده که نگارندگان بهندرت از صنایع ادبی بهره ببرند و حتی القاب و عناوین شاهانه نیز، در حداقل ممکن مورد استفاده قرار گیرند. این مساله اگرچه از نظر زبانی، ارزش کتیبه را زیر سوال میبرد اما صورت زبانی آن زمان را ثبت و سبک کتبیهنگاری را معرفی میکند.
این عضو هیات علمی بنیاد دایرهالمعارف اسلامی ادامه داد: از دیگر ویژگیهای کتیبههای سنگی، مصون ماندن آنها از تحریف و دستکاری است. در مقام مثال، واژه گرشا به لقب کیومرث که در نسخه کاغذی نخست ابوریحان آمده، بعدها با این استدلال که گرشا به معنی کوه است، این اسم را دچار دستکاری و به کوشا مبدل کرده است. لذا از ویژگیهای برجسته کتیبههای سنگی، مصون ماندن از چنین استدلالها و گاه خطاهاست.
بهرامی بیان کرد: زبان موجز و به اصطلاح تلگرافی این کتیبهها و همچنین کم بودن تعداد آنها، سبب میشود که بهویژه در مورد دستور زبان کتیبههای عصر باستان، با مشکلاتی مواجه باشیم اما در مورد عصر میانه، حضور کتابهایی که با دستور زبان کتابی میانه به نگارش درآمدهاند، یاریگر درک کتیبههای سنگی این دوره است.
وی عنوان کرد: به نظر میرسد که بهجای توضیحات مفصل درباره تاریخ ساسانی، اگر اطلاعات مبسوط تری در مورد کتیبهها، بهویژه کاشفان آنها و محتوا و سیر قرائتشان، ارائه میشد، اثر از غنای بیشتری برخوردار بود. همچنین برخی واژههای موجود در متن با واژهنامه یکسان نیست. علاوه بر اینکه اعرابگذاری برخی کلمات با توجه به ماهیت آموزشی کتاب، میتوانست آن را بیشتر قابل فهم سازد.
شناخت کتیبهها و دوری از جهل فرهنگی
شهیدی، عضو هیات علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در ادامه نشست، شناخت زبانهاي باستانی را به نوعی با هویت ایرانی گره زد و خاطر نشان کرد: بعضا در فضای مجازی دیده میشود که گروهی با انگیزههایی خاص، انتخاب نام ایران برای محدوده جغرافیایی که امروزه ایران نامیده میشود به دوران پهلوی نخست یا زمان صفویه نسبت میدهند در صورتی که آگاهی از همین کتیبهها، نشاندهنده این مهم است که نام ایران با تلفظ «اِران» به معنای آزادگان، به هزارههای دورتر میرسد و ربطی به دوران معاصر ندارد.
وی همچنین از تقسیمبندی نمادین زبان فارسی به سه دوره باستان، میانه و نو یاد کرد و افزود: اگرچه این تقسیمبندی، نمادین است و نمیتوان فرآیند زبانی جامعه ایران را منفک به سه دوره دانست اما زبان فارسی میانه، دربرگیرنده دوره دوم ساسانی تا چند سده پس از دوره اسلامی و حدودا زمان روی کارآمدن یعقوب لیث صفاری است. همچنین از نکات جالب توجه در کتیبههای این دوره، استفاده از نامهای عربی چون محمد و عباس است که برخلاف تصور رایج، کتیبهها را از انحصار نامهای شاهان و خسروان ساسانی، بیرون میآورد.
این عضو هیات علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران ادامه داد: از نقاط قوت کتاب راهنمای کتیبههای فارسی میانه، واژهنامه مفصل آن است، چرا که با وجود تلاشهای علمی استادی چون دکتر عریان و دکتر اکبرزاده در حوزه فارسی میانه، تاکنون واژهنامهای گسترده در این حوزه منتشر نشده بود؛ کمااینکه اندکی تلاش بیشتر میتواند واژهنامه این کتاب را به اثری مستقل تبدیل کند.
شهیدی در پایان نیز ضمن قدردانی از جعفریدهقی در ارجاع دادن به متون و مقالات فارسی تاکید کرد: بسیاری از آثار منتشر شده علمی داخلی در سالهای اخیر و با وجود قرائتهای جدید، در غرب اقبال چندانی نداشتهاند و روندی که مولف در معرفی و استفاده از آنها در پیش گرفته، میتواند اهمیت این آثار را برجسته سازد.
کتیبهها، انعکاس اعتقادات و مناسبات تاریخی
جعفریدهقی با بیان این نکته که کتیبههای سنگی ایرانی بهجا مانده از دوران میانه، عمدتا روی سنگها به نگارش درآمدهاند، گفت: جنس این دست کتیبهها، عاملی مهم در حفظ اطلاعات آنها و جلوگیری از تحریفشان قلمداد میشود و موارد بسیار نادری از تحریف را میتوان به آنها نسبت داد. همچنین زبان بهکار رفته در کتیبههای دوران فارسی میانه، از آن رو مهم به شمار میآیند که به کمک آنها میتوان تصویری روشن از تحولات زبان فارسی ارائه کرد که راهگشای محققان باشد.
وی افزود: محتوای کتیبههای فارسی از آنجایی که بازتابی از دوران خویش هستند، بهخوبی تاریخ اجتماعی عصرشان را منعکس میکنند، چرا که میتوان از رهگذر آنها، به اعتقادات، ادیان و مناسبات و رخدادهای تاریخی پی برد.
این پژوهشگر حوزه فرهنگ و زبانهای باستانی به توصیف بخشهای مختلف اثر خویش پرداخت و بیان کرد: بخش نخست کتاب برای آگاهی مخاطب از دورانی که کتیبهها به آن تعلق دارند، توصیف تاریخ ساسانی را مطمح نظر قرار داده است. در بخش دوم نیز مباحث زبانی کتیبهها مورد توجه قرار داده و به ویژگیهای دستوری آنها پرداخته شده است.
وی عنوان کرد: ویژگیهای دستوری زبان فارسی میانه در این کتیبهها از آنجایی دارای اهمیت هستند که گاه، اختصار در بیان (که از ویژگیهای کتیبههای سنگی است) باعث شده تا بسیاری از خصایص دستوری به بهانه آگاهی مخاطب از آنها، حذف شوند و ما امروزه با شکلی خاص از نگارش و قواعد نگارشی در فارسی میانه مواجه باشیم.
این مولف با نگاهی گذرا و موجز به طبقهبندی کتیبههای سنگی اظهار کرد: کتیبهها به انواع مختلفی تقسیمبندی میشوند. نخست کتیبههایی که به کتیبههای شاهان، معروف هستند و دربرگیرنده فرامین شاهان عصر خویش بهشمار میآیند. دوم آندسته از کتیبهها که به وزیران، بزرگان و مقامات سیاسی اختصاص دارند. کتیبههای دیگری نیز موجودند که با عنوان کتیبههای وقفی از آنها یاد میشود و رویداد یا حادثهای، بهانه نگارش آنها بوده است. همچنین میتوان از کتیبههای سنگ مزار هم یاد کرد که بر روی استودان یا مکان نگهداری استخوانهای جسد، نصب میشدهاند.
این استاد دانشگاه تهران با اشاره به شیوه نگارش کتیبهها عنوان کرد: کتیبهها ابتدا با مقدمهای آغاز میشوند که غالبا با نام خداوند یا اهورامزدا، همراه است. پس از آن نگارنده، به معرفی خویش پرداخته و در ادامه، مبحث مورد نظرش را در کتیبه، منعکس کرده است.
جعفریدهقی افزود: در این اثر، تنها کتیبههای سنگی، مورد توجه قرار نگرفته و دیوارنوشتهها، چرمنوشتهها و ظروف نیز موضوع این مطالعه بودهاند. همچنین در این اثر، نمونههایی از کتیبهها معرفی و در پایان کتیبه مفصلی، ترجمه و آوانویسی شده است. علاوه بر این در بخش پایانی این کتاب، واژهنامهای طراحی شده است که بهطور مفصل به واژگان آن دوره میپردازد.
وی درباره اهمیت واژهنامه اثر خویش افزود: از سال 1975 تاکنون که واژهنامه فلیپ ژینیو درباره واژگان فارسی میانه، منتشر شده است، کتیبههای زیادی و به تبع آن، واژگان جدیدی شناسایی شدهاند که میطلبید به واژهنامه مذکور اضافه شوند، لذا کتاب حاضر در این زمینه تلاش کرده است.
در پایان جعفریدهقی، به مشکلات چاپ چنین آثاری اشاره کرد و گفت: این اثر به دلیل استفاده از فونتهای مختلف و بهویژه آوانویسی، وقتی با حروف فارسی همراه میشود، معمولا خطاهای املایی و انشایی را دربردارد که روند چاپ آنها را با مشکل مواجه کرده و سبب میشود تا حتی بعد از چاپ هم با خطاهایی احتمالی روبهرو باشیم.
نظر شما