مباحث معرفتشناختی در حوزه معرفتشناسی دینی اثر مستقیمی دارد، به همین دلیل در کتاب «مبانی معرفتی عصر جدید و پسامدرن (با نظری به جایگاه دین در آن)» مولف تلاش میکند تا جایگاه معرفت دینی را براساس نظام معرفتی عصر پست مدرن مورد بررسی قرار دهد.
در بخشی از پیشگفتار این کتاب میخوانیم: «از مهمترین مسائل در زندگی بشر مساله شناخت و ادراک است که در طول تاریخ، همواره جزء مهمی از دغدغههای اندیشمندان و فیلسوفان را به خود اختصاص داده است. پرسشها در مورد شناخت در دورههایی که فعالیت فلسفی پیشرفت کرد، به شکل گرایش خاص درآمده است و بحثهای فلسفی در مورد شناخت، به حوزه مستقلی تبدیل شده است که موسوم به معرفتشناسی است. این بخش از فلسفه پرسشهایی را در مورد شناخت مطرح میسازد که پاسخهای متفاوت فیلسوفان به آن سبب شد تا مکاتب فلسفی و معرفتی مختلفی به وجود آید.»
در تالیف کتاب حاضر هدف، توصیف و تحلیل مبانی معرفتی در دو دوره زمانی متفاوت، عصر مدرن و پست مدرن به طور اختصار است. اگرچه بحث از شناخت در یونان باستان مطرح بود و علیرغم اینکه فلسفه در یونان باستان جنبه جهانشناسی و وجودشناختی داشت اما این مساله هیچگاه به معنای غفلت از بحثهای معرفتشناختی در یونان باستان نیست.
مساله شناخت در فلسفه عصر جدید به وسیله دکارت، جان لاک، کانت و دیگران در کانون توجه قرار گرفت و میتوان گفت از آن زمان تاکنون شناخت و شناختشناسی در مرکز دغدغه فلسفه و فیلسوفان قرار گرفته است. البته معرفتشناسی در فلسفه انتقادی کانت به ذهنشناسی تمایل بیشتری نشان میدهد و در نظام معرفتی خود پایههای تفکر پستمدرن را فراهم کرد. قرن بیستم در اندیشه فلسفی غرب، زمان ظهور دوره جدیدی از حیات فکری است که به عصر پست مدرن موسوم است.
این دوره صرفاً یک دوره زمانی متفاوت نسبت به عصر جدید نیست بلکه در بسیاری از جنبهها با عصر جدید تمایز دارد. از مهمترین تمایزات میان این دو دوره تفاوت آنها در نگرش و تفسیر از معرفت و مفاهیم محوری پیرامون آن مانند صدق، حقیقت و عقلانیت است که در کنار برخی تفاوتها دیگری سبب ظهور جهانبینی متفاوتی نسبت به دوره جدید میشود.
معرفت و معرفتشناسی، مبناگروی در معرفتشناسی، معرفتشناسی در عصر جدید، نظام معرفتی در عصر پست مدرن و دین و نظام معرفتی در پست مدرن عناوین فصول پنجگانه این کتاب را تشکیل میدهند. در فصل نخست مفهوم معرفت و معرفتشناسی موضوع بحث است و در فصل دوم تلاش میشود تا یکی از مفاهیم مهم در معرفتشناسی به ویژه در عصر جدید یعنی مبناگرایی مورد بحث و بررسی قرار گیرد. فصلهای سوم و چهارم به ترتیب مبانی نظام معرفتشناختی در دو دوره عصر مدرن و پست مدرن را دنبال میکند. در پایان، فصل پنجم جایگاه معرفت دینی را عهدهدار است.
از آنجا که مباحث معرفتشناختی در حوزه معرفتشناسی دینی اثر مستقیم دارد در این کتاب مختصر و در فصل پایانی، مولف کتاب تلاش میکند تا جایگاه معرفت دینی را براساس نظام معرفتی عصر پست مدرن مورد بررسی قرار دهد.
کتاب «مبانی معرفتی عصر جدید و پسامدرن (با نظری به جایگاه دین در آن)» با شمارگان هزار نسخه در 120 صفحه به بهای 7 هزار تومان از سوی سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
نظر شما