«امر روزمره در جامعه پسا انقلابی» در فرهنگسرای اندیشه نقد شد
فیاض: باید تاریخ را به داستان تبدیل کنیم/ کاظمی: پیکانِ لوکسِ وارداتی چطور انقلابی شد؟
عباس کاظمی، نویسنده کتاب «امر روزمره در جامعه پسا انقلابی» و ابراهیم فیاض به عنوان کارشناس در هشتاد و چهارمین نشست کتاب و اندیشه فرهنگسرای اندیشه به نقد این کتاب پرداختند و نگاه جامعه انقلابی ایران در دهه شصت و نقش اشیا در این جامعه را بررسی کردند.
این کتاب شامل سه بخش است که بخش اول، به معرفی تئوریها و نظریاتی که کتاب بر اساس آن بنیان گذاشته شده است میپردازد؛ در بخش دوم مبحثی تحت عنوان «زندگی سیاسی اشیا در ایران انقلابی» چندین شی مثل پیکان، صف، ویدئو، شلوار جین، کراوات و... آمده و تاریخ دهه شصت معرفی میشود. در بخش سوم و آخر هم ویژگیهای جامعه متاخر ایرانی به تفصیل مورد کنکاش قرار گرفته است.
دوست داشتم مردم خودشان را تحلیل کنند
عباس کاظمی، نویسنده کتاب «امر روزمره در جامعه پسا انقلابی» با اشاره به اینکه 5 سال برای نوشتن این کتاب وقت گذاشته است، تصریح کرد: این کتاب نمایشگاه امسال چاپ شده و به چاپ دوم رسید. مخاطبانی که کتاب را خوانده بودند، از خاطرات دیگرشان برای من میگفتند. خاطراتی که عموماً از پدر و مادرشان بود. من همیشه به مخاطبانم میگفتم که هدفم این بوده که بعد از خواندن کتاب به فکر واداشته شوند و به نوعی خودشان، کتاب خودشان را بنویسند و تحلیل خودشان از جامعه را ارائه کنند. به طور کلی میخواستم هنر قصهگویی راجع به دوره خاصی از تاریخ معاصر را زنده کنم.
وی افزود: کتاب من، قصهای است که میتواند در سر هر بازاری نقد شود؛ از رشتههای مهندسی و هنر و علوم سیاسی هم میتوانند در کنار جامعهشناسان این کتاب را نقد کنند.
کریمی در ادامه نسبت به بخشبندی کتاب توضیحاتی ارائه کرد و گفت: بخشهای مختلف کتاب هر کدام مستقل است و در عین حال مکمل بخشهای دیگر است. بخش اول به نوعی دستهبندی نگاه جامعهشناسان به اشیا است که برخی نگاهی انتقادی به آن دارند و مثل تلویزیون و تلفن همراه که میگویند ما را از زندگی جدا میکنند، به نوعی ریشه در نگاه مارکس دارد که به کالا، هویت داده و به نقش آن در زندگی رویکردی منفی دارد. نگاه دومی که در بخش دوم اشاره شده، چیزها به مثابه فضا هستند و از نگاه والتر بنیامین این فرصت به ما داده شده که جهان مدرن را بفهمیم و امکانات جدید برای تعاملات اجتماعی را درک کنیم.
تفاوت نقش موبایل در جامعه ایرانی و آمریکایی
نویسنده کتاب «امر روزمره در جامعه پسا انقلابی» با اشاره به نگاه متفاوت به زباله گفت: از نظر ما، زباله وسیلهای بی مصرف است که به درد نمیخورد! اما از نظر کسی که این زبالهها را جمعآوری میکند، بسیار هم ارزشمند است و آنها با بازیافت و تفکیک زبالهها آنها را به زندگی روزمره بازمیگرداند. خیلی از چیزها که در زندگی ما هست، مثل زباله با آنها برخورد میکنیم و آنها در یک چرخهای به زندگی ما بازمیگردند و در این بخش درباره حیات اجتماعی اشیا به تفصیل صحبت کردهام.
این جامعهشناس ادامه داد: اشیا در هر جامعهای وضعیتی متفاوت دارند. به عنوان مثال موبایل در جامعه ایران با جامعه آمریکا کاملاً نقشی متفاوت دارد. حتی در ایران هم تلفن همراه نقشی که در شهر تهران و برای جوان تهرانی ایفا میکند یا نقشی که در یک شهر کوچکتر و به عنوان مثال برای جوان سنندجی ایفا میکند، کاملاً متفاوت است و از این حیث، اشیا در هر جامعه مستقل از جامعه دیگر هستند. همانطور که شلوار جین در آمریکا و ایران دو سرنوشت کاملاً متفاوت دارد.
وی افزود: موبایل در جامعه ایرانی برای دختران ایرانی نقش همدم را بازی میکند ولی در جامعه فردگرای ژاپن چنین نقشی ندارد. نقش دوست برای زنان خانهدار است و شبکه اجتماعی بانوان را تقویت میکند ولی برای اقشار دیگر نقشی متفاوت دارند.
خودروی پیکان چگونه شخصیت انقلابی پیدا کرد
کاظمی در ادامه با اشاره به خودروی «پیکان» گفت: برای این تفاوت زندگی اشیا در جوامع مختلف، پیکان مثال خوبی است. این خودروی خارجی را ما به هیچ وجه به عنوان یک شی بیگانه و یا وارداتی نمیبینیم. از نظر ما خیلی هم ایرانی بود و ویژگی ما ایرانیها را هم داشت. حال نداشت که راه برود، آن قدر که ادعا میکرد، قابلیت نداشت. در حالی که همین پیکان، در دهه چهل یک خودروی وارداتی لوکس از انگلستان بود و بعد از انقلاب، مسئولین ما بعد از انقلاب به جای پژو، پیکان سوار می شدند و به این ترتیب پیکان شخصیتی انقلابی هم پیدا کرد!
نویسنده این کتاب از پراکندگی به عنوان تکنیک نگارش کتاب که تحت تاثیر والتر بنیامین نوشته شده، گفت: در کتاب بخشهای جدا از هم را آوردم که گاهی اصلا با هم مرتبط نیستند مثل کراوات و پیکان و کنکور و شلوار جین؛ که این مباحث به هم ربطی ندارند. عنصر دوم کنارهم گذاری این مباحث بیربط است که مثل پازل به شکل جدید سرهم شکل میگیرند. عنصر سوم هایپرلینک است؛ مثل دیکشنری که شما اگر کلمه خانه را سرچ کنید، شما به مباحث مرتبط با آن موضوع مانند منزل و اتاق لینک میشوید. در این کتاب تمام مباحث و موضوعات به این شکل، با یکدیگر در ارتباط هستند و به هم ارجاع میشوند.
این جامعهشناس با ذکر اینکه تجربه زندگی در پیش از انقلاب ندارد، درباره تجربیات زندگی در دهه شصت گفت: هدفم این بود که به سراغ گذشته دور نروم، به دورههایی پرداختم که گذشته نزدیک است؛ دوره خاصی که هم انقلاب شد و هم جنگ شد. دورهای که پر از تناقضهایی بود که یک روز به یک نفر احسنت میگفتیم و روز دیگر آن شخص ضدانقلاب میشد. میخواستم به آن روزها بپردازم و نگذارم خاطرات دهه شصت به زبالههایی تبدیل شود که دور ریخته میشوند. قصدم این بود که آن خاطرات را بازیافت کنم و کاری کنم دوباره دهه درس آموز و مهم و تاریخی شصت بازآوری شود و نسل جدیدی که آن دهه را ندیده، بتواند به درک آن شرایط برسد.
باید در تهران حیات را بسط دهیم
فیاض هم در ابتدای سخنانش نسبت به محتوای کتاب «امر روزمره در جامعه پسا انقلابی» گفت: کاظمی به نوعی فرار از گذشتهای است که شاید دوستش نداشته باشد. فقط چهره تند و تیز انقلاب را دیده که سرعت بالایی داشته و در نقطه مقابل افرادی مانند من است که هم قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب را زندگی کردم. نسل کاظمی در ثبات و کُندی قبل از انقلاب نبوده و سکون وحشتناک آن دوران را درک نکرده است. نسل جدید ما هم دارد فرار به جلو میکند که از اتفاقات گذشته جلوگیری کند.
وی افزود: دکتر کاظمی میخواهد در این کتاب برعکس علوم اجتماعی گذشته، ارتباط سوژه و اشیا را دگرگون کند و از سوژه محوری انسان دور شود. نه فقط اشیا که نسبت به حیوانات هم چنین تفکری دارد. من به آقای قالیباف شهردار تهران گفتم باید در تهران بسط حیات ایجاد کنید؛ هر پارک و محلهای پر از حیوانات بی آزار باشد و زندگی جریان داشته باشد. خود مردم هم تا حدی در این مسیر در حال حرکت هستند و برای روباهها که از کوه به سمت شهر سرازیر شدهاند، غذا میریزند و کمکشان میکنند. نگاه نویسنده به جای انتزاعی، انضمامی است.
این جامعهشناس با اشاره به بسط زندگی در کنار معنا گفت: «امر روزمره در جامعه پسا انقلابی» مردمشناسی و جامعهشناسی مهمی است که همگام با روز است. کاهش فاصله سوژه و اُبژه است. فضای دیجیتال زمان و فضا را دارد از بین میبرد و باعث روزمرگی میشود. به همین دلیل کاری که در این کتاب انجام شده، رو به آینده است و در مقابله این زندگی روزمره حاصل از دیجیتالیزاسیون است.
باید تاریخ را داستان کنیم
فیاض گفت: کار این کتاب تاریخ فرهنگ نیست، تاریخ فرهنگی است. فرهنگی که باید به صورت تاریخی نگاه کرد و تاریخی که باید به آن فرهنگی نگاه کرد. نگاهی که تاریخ را به داستان تبدیل میکند. مثل داستان سریال «روزی روزگاری» که دقیقاً چنین کاری کرد. واقعا کاری که آقای احمدجو کار کرده، تاریخ فرهنگی است و اعجاز است. هنوز هم برای مردم جذاب است، چرا؟ چون تاریخ سوژه محور را به هم زده و به مردم عادی که تاریخ را ساختهاند میپردازد. اینجا میشود که پیکان و خیابان ولیعصر خودشان تاریخ میشوند.
وی با اشاره به فروپاشی اجتماعی و رشد فرهنگی تاکید کرد: جوانان و نسل جدید درس نمیخوانند؛ در حال شکستن این فضا هستیم. اجتماع ما که همیشه در حال رشد بود، به سمت فروپاشی میرود. فرهنگ هم به قدری نامعین است که واقعا مشخص نیست نسل بعدی به کدام سمت در حال حرکت است؟ به شدت برای ما مبهم است. کاری که این کتاب انجام داده، کمک به فهم فضای نامتعین دنیای دیجیتال و نسلی است که با این دیجیتال در حال بزرگ شدن است.
پیوند نسلهای گذشته و جدید
کاظمی، نویسنده کتاب نیز در پاسخ به مباحث مطرح شده توسط دکتر فیاض گفت: دوست دارم صحبتهای ایشان را تکمیل کنم. خیلی مهم است که ما بتوانیم تجربهها را به نسل جدید منتقل کنیم. زبان ما به شیوهای که در حال استفاده هستیم، قابل انتقال نیست.
وی ادامه داد: در حوزه دانشگاه این ممکن نبوده که جامعهشناسی با مردم حرف بزند و برای مردم صحبت کند. هدف من این بود که نسلهای مختلف که از هم جدا هستند، میتوانند حول برخی مباحث به هم پیوند بخورند و با هم اشتراک پیدا کنند.
کاظمی افزود: کتاب من حالتی بین رشتهای دارد؛ نه جامعهشناسی و نه تاریخ و نه فلسفه است اما در عین حال، تمام این رشتههاست. برای نسل جدید باید زبان میان رشتهای باشد که بتواند آدمها را به هم نزدیک کند.
فیاض هم در ادامه بر نقش اسطوره در بیان مفاهیم تاکید کرد و گفت: میخواهم بگویم در تاریخ شاید نشود زبان و زمان را عوض کرد اما در داستان میشود. جهان به شدت به جلو میرود، گسست ایجاد شد و حالا همه در حال بازگشت هستند. همه از خارج کشور در حال بازگشت به ایران هستند و دارد مُد میشود. حتی به شکل موقت برای تابستان! کسانی که رفتهاند به غرب، ولو برای مدت کوتاهی به کشور بازمیگردند و دم از وطن میزنند.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه این بازگشت جایی برای تحلیل جامعهشناسی دارد، تصریح کرد: این بازگشتها را باید برای مردم تعریف کنیم و به آنها کمک کنیم. البته در این مساله زنان نقش پررنگتری دارند. در جهان همیشه مردها رو به پیشرفت و مدرن بودند اما حالا نقش زنان پررنگ تر شده و در مسائل محیط زیست و احیای طبیعت دغدغه بیشتری پیدا کردهاند. چون خاطره و حافظه و مفهوم مام وطن برای زن است. در این مقوله بازگشت نقش زنان بسیار اهمیت پیدا میکند.
وی در ادامه گفت: نسلها در حال رسیدن به همدیگر هستند. اگر نسلها به هم پیوند بخورند اتفاقات مهمی میافتد. مثل انقلاب که نسل گذشته و جدید با هم یکی شدند. الان هم بازسازی نسلی در حال اتفاق افتادن است و من امروز در پارک دیدم که نسل جدید دهه هشتادی ما برای عکس سلفی گرفتن در آغوش پدربزرگ هفتادو چند ساله خود رفت و درک کرده که برای احیای خودش، باید ارتباطش با نسلهای گذشته را تقویت کند.
جلسه نقد و بررسی کتاب «امر روزمره در جامعه پسا انقلابی» در فرهنگسرای اندیشه با پرسش و پاسخ حاضران به پایان رسید.
نظر شما