مهران حبیبینژاد، مولف کتاب «آوای مهرآیین» درباره حاشیه پیش آمده در زمینه انتشار چاپ دوم این اثر گفت که مشکاتیان مخالفتی با انتشار این اثر نداشت و او مشتاق رفع ایرادات کتاب با مشارکت و همکاری خانواده مرحوم مشکاتیان است.
به گفته آوا مشکاتیان، مهران حبیبی نژاد نویسنده کتاب «آوای مهرآیین» نسخه اولیه را برای تأیید و بازبینی نزد پدر یعنی پرویز مشکاتیان آورده بود و آقای مشکاتیان هم وقتی دیده بود کتاب پر از غلط است، گفت که کتاب در شرایط انتشار نیست و نیازمند ویراستاری است.
چند روز بعد، منوچهر حسنزاده، مدیر انتشارات مروارید در این زمینه و موارد مطرحشده از سوی آوا مشکاتیان درباره کتاب «آوای مهرآیین» در رسانهها، گفت: ما بهعنوان ناشر این اثر، از ماهیت و نحوه گردآوری، اطلاع نداشتهایم. اساساً این مساله در حیطه وظایف ناشر نیست و مربوط به مسئولیتهای مؤلف است اما اگر به محتوای کتاب نگاه کنید، متوجه میشوید که این اثر بههیچوجه خود بافی مؤلف نیست؛ کما اینکه آقای حبیبی نژاد با زندهیاد پرویز مشکاتیان در تماس و گفتوگو بوده و این دو در انتشار اثر باهم توافق داشتهاند.
به همین دلیل بر آن شدیم تا حاشیههای پیش آمده برای این کتاب را از زاویه دید ضلع سوم این مثلث، یعنی مهران حبیبینژاد بررسی کنیم.
حبیبینژاد، نویسنده کتاب «آوای مهرآیین» درباره ویراستاری این اثر و سایر حاشیههای پیش آمده، به ایبنا گفت: من از سال ۸۵ کار جمعآوری و تنظیم این کتاب را شروع کردم. این تلاش تا سال ۸۶ ادامه پیدا کرد تا اینکه بهمنماه ۸۶ با آقای مشکاتیان تماس گرفتم و درباره چاپ کتابی با محوریت زندگی، آثار و اندیشههای ایشان گفتوگو کردم. آقای مشکاتیان به من گفتند این کار را حتماً باید ببینم. همان روز خدمتشان رفتم و پس از چند گفتوگو کتاب را به ایشان دادم تا تورق کنند. در همان گفتوگو، آقای مشکاتیان از من خواست تا مطالب کتاب، مدتی نزد ایشان بماند.
این نویسنده، افزود: من هم به آقای مشکاتیان گفتم که برای مددخواهی و کسب اجازه این کتاب را آوردم. بنابراین تا هر وقت میخواهید آن را در اختیار داشته باشید. آقای مشکاتیان بعداً به من گفتند که در برخی گفتوگوها با برخی خبرگزاریها و روزنامهها، پاسخهایی به سؤالات دادهاند که مفصل نبوده و حالا میخواهند، آن پاسخها را کاملتر کنند. با این توضیح، ویرایش نهایی این کتاب تا بهار ۸۸ طول کشید. همانطور که میدانید آقای مشکاتیان شهریور ۸۸ فوت کردند اگر حرفهایی که در این کتاب آمده است ازنظر آقای مشکاتیان قابل قبول نبود، قطعاً وقتی کتاب در اختیارشان بود، حذف میشد یا تغییر پیدا میکرد.
نویسنده کتاب «خسرو خوبان»،با ابراز بیاطلاعی از دلیل مخالفتهای آوا مشکاتیان برای انتشار «آوای مهرآیین»، افزود: خانم آوا مشکاتیان میگوید که پدرم قاطعانه با انتشار این کتاب مخالف بوده است. یا اینکه کتاب «آوای مهرآیین» به ویراستاری کامل احتیاج دارد درحالیکه هر وقت با منزل آقای مشکاتیان تماس میگرفتم و احتمالاً در آن زمان استاد در خانه نبودند و خانم آوا گوشی را برمیداشتند، من در مورد کتاب و مطالبش بهصورت تلفنی از ایشان، سؤال میپرسیدم اما ایشان میگفت که بههیچعنوان، در جریان کار نیست و انگار درباره مطالب کتاب هیچ اطلاعی ندارد.
وی در ادامه گفت: امروز میگویند که پدر درباره این کتاب با من (آوا) صحبت میکرد. در جایی گفته بودند، آقای حبیبی نژاد نزدیک نمایشگاه برای انتشار کتاب به خانه ما زنگ زد و پدر قاطعانه گفتند که این کتاب بههیچعنوان نباید چاپ شود. اگر آقای مشکاتیان با این انتشار این کتاب مخالف بودند، پس چرا 31 قطعه عکس رنگی خانوادگی در اختیار من قرار دادند. آقای مشکاتیان حتی درباره کار شدن بعضی عکسها در کتاب به من تأکید میکردند. البته بنا به قوانین موجود در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، با انتشار برخی از آن عکسها، مخالفت شد. از طرف دیگر، من چند عکس از جلسه ترحیم آقای مشکاتیان که آقای شجریان هم در آن حضور داشتند، در چاپ اول آوردم. خانم آوا در مورد این عکسها هم معترض بودند و جایی گفته بودند که من، دو روز بعد فوت پدرشان این کتاب را چاپ کردم. درحالیکه این کتاب ۴ آبان ماه ۸۸ یعنی در حولوحوش مجلس چهلم آقای مشکاتیان منتشر شد.
حبیبی نژاد با اشاره به دعوت چندبارهاش از خانواده آقای مشکاتیان درباره چاپ کتاب، عنوان کرد: پس از فوت مشکاتیان از هر راهی برای برگزاری جلسه حضوری با خانواده ایشان تلاش کردم اما موفق نشدم. آنها پس از مرگ آقای مشکاتیان، همهچیز درباره این کتاب را انکار میکردند. گفته بودند من هم آنها و هم آقای حسن زاده در نشر مروارید را دور زدهام.
نویسنده کتاب «آوای مهرآیین»، بیان کرد: فرایند جمعآوری و تدوین این کتاب برای من دو سال طول کشید. یکمیلیون و سیصد و اندی بابت حقالتحریر این کتاب دریافت کردم درحالیکه هزینه رفتوآمد و تمامی امور مربوط به آمادهسازی این کتاب را شخصاً انجام دادم. درباره این مبلغ هم بارها و بارها حتی به همایون شجریان گفتهام که بیایند و این حقالتحریر را از من بگیرند.
وی با تأکید بر اینکه شخصیتهایی مثل پرویز مشکاتیان، متعلق به همه مردم ایران هستند، اظهار کرد: هیچکس نمیتواند او، افتخارات و تجربیاتش را به نفع خود مصادره کند. هر کس این کتاب را خوانده به دلیل سطح مطالعات و فهم موسیقایی آقای مشکاتیان آن را تحسین کرده و جز ستایش و تمجید چیزی بر زبان نیاورده است. من بعد از چاپ این کتاب 7 سال صبر کردم در این مدت بارها و بارها تماس گرفتهام تا بتوانم جلسه حضوری با خانواده آقای مشکاتیان داشته باشیم اما این اتفاق تاکنون میسر نشد. در یکی از خبرگزاریها گفته بودند حبیبی نژاد برای سود اقتصادی و نفع مالی اقدام به انتشار این کتاب کرده است اما من درباره مبلغی که بهعنوان حقالتحریر این کتاب دریافت کردهام بهطور شفاف توضیح دادهام.
این نویسنده با اشاره به همکاریهای زندهیاد مشکاتیان در ارائه مدارک و دستنوشتههایش برای چاپ در کتاب «آوای مهرآیین»، افزود: دکتر داریوش صفوت در سال ۸۶ در بزرگداشتی که برای آقای مشکاتیان برگزارشده بود، دستنوشتهای آماده کرده بودند. آقای مشکاتیان این دستنوشته را به من دادند و گفتند آن را در کتاب قرار دهم در ضمن فریدون مشیری، برای ایشان فال حافظی گرفته بود که استاد مشکاتیان آن را هم برای چاپ در کتاب، به من دادند که هنوز در اختیار من است. بارها و بارها گفتم که بیایید و این امانتها را از من بگیرید اما هیچ فایدهای نداشته است.
حبیبی نژاد ادامه داد: اکنون هم امکان وجود ایرادات ویرایشی در کتاب را کتمان نمیکنم چون امکان بروز چنین اتفاقی در هر کتابی وجود دارد. بارها و بارها از آنها دعوت کردم تا بیایند و اگر نکتهای در کتاب وجود دارد که ممکن است شخصیت آقای مشکاتیان را خدشهدار کند، به من تذکر دهند تا ویرایش شود اما بههیچعنوان جلو نمیآیند. بارها گفتهام که اگر عکس، مطلب و یا ویرایش اشتباهی در کتاب انجامشده است به من بگویند.
نظر شما