نشست «سیاست خارجی ایران و ژئوپلتیک منطقه خلیجفارس» برگزار شد
ربیعی: رسالهام را درباره سیاست نیکسون و دیدگاهش به خلیجفارس نوشتهام/ مساله دنیا با خلیجفارس و پرونده هستهای ایران
حسین ربیعی، مولف کتاب «خلیجفارس و نقش استراتژیک تنگه هرمز» در نشست «سیاست خارجی ایران و ژئوپلتیک منطقه خلیجفارس» با اشاره به رساله دکتری خود که در حیطه سالهای 1970 و سیاستهای نیکسون نوشته شده به تشریح تنهایی استراتژیک ایران در منطقه خلیجفارس پرداخت.
ربیعی با اشاره به رساله دکتری خود که در حیطه سالهای 1970 و سیاستهای نیکسون نوشته شده، گفت: اگر به رفتارهای دیپلماتیک آن زمان توجه کنید سفرهای بسیاری در منطقه خلیجفارس انجام میشد. محمدرضاشاه به کشورهای همسایه رفت و آمد بسیاری داشت و دیدارهای متعددی با مقامهای بلندپایه عربستان، اردن، مراکش، مصر دیدارهای انجام داده و رابطه دوستانهای با آنها برقرار کرده بود. در حالی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی رفت و آمد با کشورهای حوزه خلیجفارس به شدت کاهش پیدا کرد
وی افزود: هدفم از این مقایسه نشان دادن مقصر نیست بلکه میخواهم بگویم رفت و آمد دپیلماتیک با کشورهای همسایه ضرورت دارد و به نظرم نخستین گام این است که رفت و آمد مقامهای طراز نخست افزایش پیدا کند، در این صورت است که زمینه رفت و آمد مردم منطقه نیز افزایش پیدا خواهد کرد و میزان ارتباط ما با کشور عربستان تنها به سفر حج محدود نخواهد شد.
مولف کتاب «خلیجفارس و نقش استراتژیک تنگه هرمز» با اشاره به تنهایی استراتژیک ایران در منطقه خلیجفارس بیان کرد: دکتر فرازمند در توضیح این مساله میگوید چون امنیت ایران وابسته به امنیت منطقه نیست و کشوری مستقل است، بنابراین دچار تنهایی استراتژیک نیست. من با همه نظر وی موافق نیستم زیرا این امنیت وجه تدافعی دارد و در دفاع کردن از خود به کشور یا قدرتی وابسته نیستیم اما بخش دیگری از سیاست خارجی یا کنشگری هر کشوری در مناطق پیرامونی خودش، بحث دوستی است. زیرا صرفا نمیخواهیم امنیت برقرار کنیم و بگوییم ما به هیچ کشوری وابسته نیستیم و کشور مستقلی هستیم.
ربیعی افزود: زمانی پیش میآید که قصد داریم در یک منطقه نفوذ و در سیاست و بازارش مشارکت کنیم و برخی کشورها را با خود همراه کنیم. همانطور که در بحث یمن به ائتلاف امارت با عربستان اشاره شد و کشور دیگری با عربستان همراهی نکرد اما مشاهده کردید زمانی که تصمیم به قطع رابطه با ایران گرفت تعدادی از کشورها (هر چند کوچک و بیاهمیت در منظر سیاست خارجه ما) با این کشور همراهی کردند و ما نتوانستیم چه به لحاظ دیپلماتیک یا با بهرهگیری از ابزار دیگر، فشاری بیاوریم و مانع این اقدام شویم.
وی در بخش دیگری از سخنانش بیان کرد: در منطقه خاورمیانه و در پیرامون خلیجفارس در سالهای اخیر و به ویژه پس از حملهای که به برجهای تجارت جهانی صورت گرفت و پس از آن فروپاشی رژیم صدام از سوی آمریکا روی داد، باعث شد یکی از سه قطب قدرت پیرامون خلیجفارس از بین برود و نوعی خلا قدرت پیش بیاید و پشتگرمی که عربها به رژیم عراق داشتند به طور کلی از میان رفت و شاید نوعی احساس تهدید برای کشورهای بزرگ و کوچک عرب منطقه ایجاد شد.
ادبیات رسانههای جهان عربستان را نشانه گرفته
فرازمند در ادامه این نشست با طرح پرسشی گفت: در نگاه جهانی، در حال حاضر مهمترین مشکل خلیجفارس چیست؟ آیا مساله ایران است یا ایران و عربستان و نوع مناسباتی که میان این دو است؟ یا مساله سومی وجود دارد؟ اگر شما به گذشته نه چندان دور نگاه کنید در همه تحقیقها، سفرها و مناسبات احساس میکنید که در نگاه نخست مساله دنیا با خلیجفارس، پرونده هستهای ایران بود. لذا در همه مناسبات سیاسی و دیپلماتیک تمرکز بر این مساله وجود داشت.
وی افزود: پس از اینکه در مذکرات هستهای نشانههایی دال بر حل شدن این مساله از طریق گفتوگو پیدا شد، شاهد هستیم که در محافل سیاسی به شکل دیگری به مساله خلیجفارس نگاه میشود. از یک سال پیش تا به امروز مساله دنیا در منطقه خلیج فارس نوع مناسبات ایران و عربستان سعودی شده است. اگر در ادبیات مقامهای سیاسی دنیا و منطقه توجه کنید همه میگویند باید رابطه ایران و عربستان سعودی متحول شود و امکانات به سوی آرامش و کاهش تنش پیش برود اما باید بگویم به تدریج به سمتی حرکت میکنیم که دیگر مساله دنیا با خاورمیانه ایران و نوع مناسباتش با عربستان سعودی نیست. آیا میتوانم بگویم مساله دنیا در حال حاضر و در آینده خود عربستان سعودی است؟
این مدیرکل خلیجفارس وزارت امور خارجه عنوان کرد: اگر به ادبیاتی که در کل دنیا در رابطه با منطقه خلیجفارس منتشر میشود، نگاهی گذرا بیندازیم خواهیم دید که عربستان سعودی در محور این ادبیات قرار دارد. سیل بیسابقه انتقادها و هجوم تبلیغاتی به آن از زمان شراکت استراتژیکش با آمریکا در سال 1945.م که با دیدار سمبلیک ملک عبدالعزیز و رزولت آغاز شد، در حال افزایش است. این فضا تنها محدود به رسانهها نیست بلکه انتقاد از عربستان از سوی بسیاری از دولتمردان و شخصیتهای رسمی در حال افزایش است.
فرازمند ادامه داد: از عربستان به عنوان شیطان خاورمیانه یاد میشود و این تعبیر چند روز پیش در قلم فرید ذکریا نیز به کار رفت. از دولتمردان سعودی به عنوان خطرناکترین شخصیتهای دنیا نام برده میشود. میتوانید این تعابیر و الفاظ را در مقالات ماههای گذشته روزنامه ایندیپندت مشاهده کنید. به مرد کلیدی عربستان نیز، عنوان خطرناکترین مرد جهان را میدهند.
در پایان این نشست به پرسشهای حاضران پاسخ داده شد.
نظر شما