سه‌شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۰
فلاحی: «گلوک» اختلاف فلسفه تحلیلی و قاره‌ای را پایان داده است/ «فلسفه تحلیلی چیست؟» در پی تعادل بین ملاک‌هاست

اسدالله فلاحی، پژوهشگر حوزه فلسفه در نشست نقد و بررسی کتاب «فلسفه تحلیلی چیست؟» گفت: «هانس یوهان گلوک» در کتاب خود به اختلافات بین فلسفه تحلیلی و قاره‌ای پایان بخشیده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست نقد و بررسی کتاب «فلسفه تحلیلی چیست؟» اثر «هانس یوهان گلوک» با ترجمه یاسر خوشنویس (سه‌شنبه 31 فروردین) با حضور مترجم اثر، حسین شیخ رضایی و اسدالله فلاحی از پژوهشگران حوزه فلسفه در نشر ترجمان برگزار شد.
 
فلاحی گفت: کتاب «فلسفه تحلیلی چیست؟» تمامی اختلافات در تعاریف فلسفه تحلیلی و قاره‌ای را پایان داده است. نویسنده در این کتاب دفاع تمام عیاری از فلسفه تحلیلی به دست داده است.
 
وی اظهار کرد: «گلوک» این کتاب را در فلسفه تحلیلی نگاشته است. نویسنده در این اثر یک تعریف از فلسفه تحلیلی ارائه می‌کند و در مرحله بعد نقیض آن تعریف را پیش‌روی خواننده قرار می‌دهد و به سراغ تعریف دیگر می‌رود.

فلاحی ترجمه کتاب حاضر را روان و مطلوب دانست و ادامه داد: من با کار ترجمه آشنا هستم و البته با دشواری‌های آن نیز سروکار دارم. کتاب‌هایی که ترجمه می‌شوند یا فهرست اجمالی دارند یا دارای فهرست تفصیلی هستند اما بهتر است که مترجمان و ناشران به این امر توجه کنند که باید هر دو فهرست در کتاب گنجانده شود. این کتاب نیز دارای فهرست اجمالی است اما فهرست تفصیلی ندارد.
 
این پژوهشگر حوزه فلسفه ادامه داد: یکی از اقدامات اساسی و مطلوب در این اثر این است که در حاشیه صفحات معادل انگلیسی و فارسی واژگان گنجانده شده است.

متدلوژی فرافلسفه همان متدلوژی فلسفه است

حسین شیخ رضایی دیگر سخنران نشست نقد و بررسی کتاب «فلسفه تحلیلی چیست؟» بود. وی اظهار کرد: گلوک این اثر را در حوزه «فرافلسفه» نوشته است. علیرغم این عنوان پرطمطراق، سلسله پرسش‌هایی را درباره این رشته طرح کرده است. نویسنده در این کتاب سوال می‌کند که تعریف و مرز فلسفه تحلیلی چیست؟ پرسش جالبی که گلوک در فصل‌های ابتدایی مطرح می‌کند این است که وقتی از فرافلسفه حرف می‌زنیم از چه روشی باید استفاده کرد؟

وی ادامه داد: نکته‌ای که نویسنده در این کتاب به آن پرداخته این است که متدلوژی فرافلسفه همان متدلوژی فلسفه است. البته این نظرگاه گلوک جای مناقشه و بحث دارد، هرچند که نویسنده به دنبال تعریف جامع و مانع از فلسفه تحلیلی است.

به گفته شیخ رضایی، نویسنده در اثر خود برخلاف دیگر آثار درباره منشا فلسفه تحلیلی بحث نمی‌کند بلکه به تعریف فلسفه تاکید دارد. روش این کتاب برقراری تعادل و تعامل بین ملاک‌ها است.
 
وی ادامه داد: یکی از استراتژی‌های نویسنده ارائه یک تعریف خوب و مناسب و سپس دیدگاه نقیض آن و رفتن به سراغ یک تعریف دیگر است. وی در پاره‌ای از مواقع از ملاک «شباهت‌های خانوادگی» ویتگنشتاین نیز استفاده کرده که البته ملاک چندان قابل قبولی نیست و در ادامه برای رفع این مانع از ملاک‌های دیگر نیز سود برده است.
 
شیخ رضایی، فصل هفتم این اثر را قابل اعتنا دانست و گفت: وی در این فصل به این موضوع تاکید دارد که نمی‌توان این‌طور تصور کرد که فلسفه تحلیلی به تاریخ و سیاست بی‌اعتنا است یا به امور ارزشی سیاست نمی‌پردازد.
 
وی در ادامه به سازوکار «جامعه‌شناسی معرفتی علمی» و «جامعه‌شناسی معرفتی فلسفی» پرداخت و افزود: فیلسوفان به دلیل این‌که اعتقاد دارند در آرای خود مستقل و در پی استدلال هستند به «جامعه‌شناسی معرفتی فلسفی» انتقاد دارند. این موضوع به مذاق فیلسوفان فارغ از نحله‌های آنها خوش نمی‌آید. زیرا تصور می‌کنند که بسیار مستقل عمل می کنند در حالی‌که آنها نیز وابسته به شرایط هستند.
 
کتاب با یک سوال ساده «چیستی» آغاز شده است

یاسر خوشنویس در ادامه نشست به چگونگی ترجمه و محتوای کتاب اشاره کرد و گفت: این کتاب نیز مانند سایر آثار از یک سوال ساده «چیستی» آغاز شده است. نویسنده در این اثر تلاش می‌کند تا به خواننده بگوید که فلسفه تحلیلی آن چیزی نیست که تا به امروز از آن تعاریفی ارائه شده است. وی اعتقاد دارد، که ما در تعریف به دنبال «ذات» هستیم، در حالی‌که در متافیزیک «ذات» وجود ندارد اما در فلسفه علم «ذات» وجود دارد مانند ذات آب.
 
وی در ادامه اظهار کرد: کتاب‌های تخصصی نیازمند ویراستار تخصصی نیز هستند، البته این موضوع محل دعوای ناشران است زیرا برخی ناشران وجود ویراستاران تخصصی را نمی‌پذیرند.

«فلسفه تحلیلی چیست؟» در 426 صفحه، شمارگان 500 نسخه به بهای 26 هزار تومان از سوی نشر ترجمان منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها