همایش «سعدی و کنفوسیوس» برگزار شد
مجتبایی: هنگام خواندن آثار کنفوسیوس احساس مطالعه آثار سعدی به من دست میدهد
فتحالله مجتبایی با اشاره به اولین برخورد خود با آثار و اندیشههای کنفوسیوس گفت: وقتی آراء و افکار کنفوسیوس را میخواندم احساس میکردم که در حال خواندن بوستان و گلستان سعدی هستم و گویا دقیقاً همان مطالب به سعدی الهام شده است.
فتحالله مجتبایی در این همایش طی سخنانی با اشاره به اولین برخورد خود با آثار و اندیشههای کنفوسیوس گفت: در اوایل دوران جوانی در دانشگاه هاروارد بودم که استادم از من خواست که مقایسهای درباره آراء ملکداری و آیینهای شاهی در چین انجام دهم و کتابی با عنوان «آنالکت» به من معرفی کرد و معتقد بود که این کتاب سرشار از افکار کنفسیوس است.
وی افزود: در واقع اولین برخورد من با آراء و افکار کنفوسیوس در آنجا اتفاق افتاد. جالب آنکه هرقدر که این کتاب را میخواندم و پیش میرفتم، احساس میکردم که در حال خواندن بوستان و گلستان سعدی هستم و گویا دقیقاً همان مطالب به سعدی الهام شده است و تمام برداشت خودم را از این اتفاق جالب در حاشیه کتاب مینوشتم که بعدها، یعنی چند سال پیش آنها را در مقالهای با عنوان «نیت و تربیت از دیدگاه کنفوسیوس» منتشر کردم.
این عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب پارسی در ادامه با اشاره به ارتباط ادبی کشور ما با مشرق زمین در دوران باستان گفت: در دوران صدر اسلام به علت وجود دو دین توحیدی در غرب (مسیحیت و یهودیت) بازار مبادلات ادبی از قبیل ترجمهها و کتابهای مختلف رواج داشته به طوری که منابع غربی ابتدا به زبان عربی و بعد به زبان فارسی برگردانده میشدند اما این ارتباط با مشرق زمین (چین و هند) وجود نداشته است.
مجتبایی افزود: در دوران پیش از اسلام این ارتباط بیشتر بوده؛ به طوری که وقتی داریوش سوم از دست اسکندر میگریخت به قصد چین بود که در نهایت در خراسان کشته شد. حتی دیدگاههای بسیاری وجود دارد که یزدگرد سوم را هم در مسیر چین میدانستند که او هم در نهایت به دست آسیابانی در مسیر شرق کشته شد. گذشته از آن در دوران ساسانی رفت و آمدهایی به چین وجود داشته که در برخی افسانهها به آنها اشاره شده است.
وی مسیر ورود دین بودایی به چین را از دو مسیر تبت و آسیای مرکز عنوان کرد و گفت: ایران و چین از این نظر نیز با هم ارتباطاتی داشتهاند و حتی بسیاری از مترجمان زبان سانسکریت به بودایی ایرانیان اشکانی بودهاند که در نواحی خراسان زندگی میکردند؛ طوری که در منابع آمده 170 اثر سانسکریت توسط ایرانیان اشکانی به بودایی ترجمه شده. حتی آثار مذهب ذن در ژاپن که اصل و ریشه آن در چین و هند بوده نیز توسط یک ایرانی اشکانی به زبان چینی ترجمه شده است.
نظر شما