گفتوگوی ایبنا با نویسنده کتاب «جمعیتشناسی سیاسی»
مهاجر: منابع مکتوب درباره جمعیتشناسی سیاسی اندک است/ نظریهپردازان، جنگهای آینده را بر سر آب میدانند
داریوش مهاجر، مولف کتاب «جمعیتشناسی سیاسی» میگوید: «از عمر این علم نزدیک به 30 سال در جهان میگذرد و علم جدیدی محسوب میشود.» به گفته وی، تحت عنوان جمعیتشناسی سیاسی میتوان تاثیرات تصمیمات سیاسی، جنگ، ژئوپلتیک و هیدروپلتیک را بررسی و این اطلاعات را در کنار هم گردآوری کرد.
آقای مهاجر در ابتدا بفرمایید که اساساً جمعیتشناسی سیاسی به چه معناست و به چه موضوعاتی میپردازد؟
موضوع جمعیت از هزاران سال پیش مورد توجه قرار داشته است؛ مثلا اگر به آثار افرادی چون افلاطون نگاه کنید میبینید که به مقوله جمعیت توجه کرده و طرفدار حد مناسب جمعیت بوده است. ارسطو و سیسرو نیز به این موضوع توجه داشتهاند. در ادامه نیز ابنخلدون به این موضوع اشاره کرده است اما با همه اینها، جمعیتشناسی سیاسی به عنوان یک علم، پدیدهای است که حدود 30 سال مطرح شده و بیش از چند دهه از عمر آن نمیگذرد. این علم تاثیرات جمعیت و سیاست را به صورت متقابل مورد بررسی قرار میدهد.
در تحولات امروزه مقوله جمعیت پررنگتر شده است. اگرچه همیشه جمعیت مهم بوده و جمعیت پرشمار به دنبال خود قدرت نظامی و اقتصادی داشته اما در کنار این مقوله محدودیتهای ناشی از جمعیت پرشمار نیز وجود داشته است. طی دو قرن از اواخر قرن هیجدهم و نوزدهم یعنی از سالهای 1750 تا 1950 جمعیت جهان دو برابر شده ولی بعد از آن رشد جمعیت بسیار گستردهتر بوده و عمدتاً این رشد در کشورهای اروپایی رخ داده است چون به دلیل توسعه صنعتی و پیشرفت بهداشت تعداد مرگومیرها کاهش یافته است.
بعد از 1950 میلادی این رشد جمعیت به سایر نقاط جهان انتقال یافت بنابراین همانگونه که گفته شد در قرن 18 و 19 رشد بهداشتی و توسعه فرهنگی درونزا بود و در انگلیس و فرانسه شکل گرفت و رشد کرد اما بعد از جنگ جهانی دوم پیشرفتهای بهداشتی به کشورهای جهان سوم هم رسید و نرخ رشد جمعیت در کشورها افزایش یافت و جمعیت جهان به یکباره از سه میلیارد نفر به بیش از 6 میلیارد نفر رسید و پیشبینی میشود این جمعیت در سال 2050 میلادی به 19 میلیارد نفر برسد.
تحولاتی که در حوزه سیاسی شکل گرفته این دو حوزه روی یکدیگر تاثیرگذار است برخی تاثیرات مستقیم و برخی غیرمستقیم است؛ جمعیت روی اقتصاد اثر میگذارد و اقتصاد هم روی سیاست تاثیرگذار است.
بخشی از کتاب شما به موضوع ارتباط جمعیت با آب میپردازد، با توجه به تهدیدات جدی درباره کمبود منابع آبی تحلیل شما در این باره چیست؟
اکنون با توجه با افزایش جمعیت و تغییرات آب و هوایی و خشکشدن منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا منابع آبی شیرین رو به کاهش است در حالی که مصرفکنندگان اضافه شدهاند اگر صد سال پیش انسانها ماهی یکبار حمام میرفتند اکنون روزی یکبار حمام میروند بنابراین پیشبینی میشود جهان در آینده با مسائل شدید هیدروپلتیکی مواجه شود. برخی نظریهپردازان جنگهای آینده را بر سر آب میدانند وقتی منابع آب کم شود تغییرات جمعیتی پیش میآید و افزایش مهاجرتها از روستا به شهر صورت میگیرد که این خود نیز موجب کاهش نیروی کار در روستاها و متقابلا کاهش کشاورزی میشود. بنابراین منابع غذایی کاهش مییابد در حالی که جمعیت اضافه شده است پس توازن بین غذا و رشد جمعیت بههم خواهد خورد.
ژئوپلتیک و قدرت چه ارتباطی میتواند با جمعیت داشته باشد؟
در مساله ژئوپلتیک و قدرت نیز شرایط به همین شکل است اکنون تجهیزات پیشرفته نظامی به وجود آمده ولی همچنان نیروی انسانی به لحاظ کمی و کیفی ستون اصلی هستند. اگر در سطح خاورمیانه کشور ایران را با عربستان مقایسه کنید اگرچه عربستان هواپیماهای بیشتری دارد اما ایران تانکها، کشتیها و قایقهای بیشتری دارد. همچنین جمعیت ایران تقریباً چهار برابر عربستان است و به همین دلیل در میان کشورهای قدرتمند از عربستان بسیار بالاتر است. در بحث قدرت نرم نیز چنین شرایطی حاکم است. از اواخر قرن بیستم اصطلاح قدرت نرم شکل گرفت و در قدرت نرم هم جمعیت نقش مهمی دارد چون بازیگران قدرت نرم انسانها با سرمایههای انسانی هستند. خوشبختانه ایران در این حوزه هم قدرتمند است. جامعه و سیاست بر یکدیگر اثرگذار هستند و به همین دلیل من در این کتاب سعی کردم یک مجموعه بسیار خلاصه گردآوری کنم.
آیا منابع مکتوب دیگری درباره جمعیتشناسی سیاسی در ایران موجود است یا خیر؟
پیش از این در حوزه جامعهشناسی سیاسی هیچ کتابی منتشر نشده است و همانطور که گفتم جمعیتشناسی سیاسی علم جدیدی است و در غرب هم اخیراً شکل گرفته است. گلدستون، استاد دانشگاه نیویورک و ژرار فرانسوا دومون، استاد دانشگاه پاریس در سال 2007 کتابی را در این حوزه منتشر کرده است اما منابع مشخصی در این باره در ایران وجود ندارد. درباره جمعیت اطلاعات صندوق جمعیت سازمان ملل مرتبط به اطلاعات ژئوپلتیکی، هیدروپلتیکی، امنیت غذایی، اقتصاد و... وجود دارد اما باید این اطلاعات در کنار یکدیگر گردآوری شده و ارتباطشان بررسی شود. در برخی دانشگاههای خارج از کشور این واحد درسی وجود دارد اما در ایران واحدی به نام جمعیتشناسی سیاسی نداریم و باید به آن پرداخته شود. جمعیت و اقتصاد، ژئوپلتیک و جمعیت، قدرت و جمعیت، آب و جمعیت، غذا و جمعیت و... عناوین فصلهای اصلی این کتاب هستند.
مخاطبان کتاب چه کسانی هستند؟
این کتاب میتواند مورد استفاده دانشجویان رشته علوم اجتماعی و به طور مشخص جمعیتشناسی و علوم سیاسی قرار گیرد. همچنین دستاندرکاران عرصه سیاست و برنامهریزان حوزه مختلف میتوانند از این کتاب استفاده کنند اما نقطه تمایز این کتاب در این است همانگونه که گفتم منبع مشخصی درباره آن وجود ندارد به طور مثال ممکن است کسی بخواهد درباره تاریخ ایران کتابی تالیف کند با منابع متفاوت مواجه شود اما اگر یک موضوع خاص از تاریخ را مشخص کند منبع خاصی برای آن وجود نداشته باشد.
یکی از بخشهای مهم کتاب به بررسی جنگ و تاثیرات آن بر جمعیت میپردازد، لطفا در این باره توضیحاتی ارائه کنید؟
جنگ به عنوان پدیدهای است که حاصل عوامل سیاسی است روی جمعیت اثر میگذارد به طور مثال پس از جنگ جهانی دوم جمعیت مردها در آلمان کم شد و به دنبال آن جامعه به تعدد زوجات تن داد چون جمعیت زنها چندین میلیون بیشتر از مردها بود اکنون نیز به دلیل مهاجرت مردان روستایی تعادل جمعیت به هم خورده و در 6 استان کشور تعداد زنان بیش از مردان است. وقتی در روستا زنان بیشتر از مردان باشند برخی کارهای کشاورزی که نیازمند قدرت جسمانی است تعطیل میشود و متقابلا روی منابع غذایی تاثیر میگذارد.
همه حوزههای مختلف جمعیت از ساخت و تغییرات در حوزه سیاست اثر میگیرد و تصمیمات سیاسی روی جمعیت اثر میگذارد. گاهی سیاستها روی افزایش و کاهش جمعیت تاثیرگذار است به طور مثال براساس تصمیمات دولتمردان آلمانی از جمله مرکل مهاجرت بیشتری در آلمان صورت میگیرد. بنابراین دو مقوله جمعیت و سیاست روی یکدیگر اثرگذارند.
نظر شما