پنجشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۴ - ۰۷:۰۰
محمدی: مطالب کتاب «درآمدی بر تاریخ‌نگاری ایرانی-اسلامی» سردرگم است/ پرداختن به چهار تاریخ‌نگار در قرن‌های مختلف

ذکرالله محمدی، دانشیار دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) قزوین در نشست نقد و بررسی کتاب «درآمدی بر تاریخ‌نگاری ایرانی-اسلامی» گفت: کتاب دچار یک نوع گسست، آشفتگی، نبود انسجام و سردرگم است و در مقدمه روشن نیست هدف از تالیف این اثر، پرداختن به تاریخ‌نگاری ایرانی است یا تاریخ‌نگاری اسلامی؟! مقدمه ناشر کتاب با آشفتگی‌های عجیبی دست به گریبان است!

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست نقد و بررسی کتاب «درآمدی بر تاریخ‌نگاری ایرانی-اسلامی» نوشته دکتر ابوالفضل رضوی با سخنرانی دکتر پروین ترکمنی آذر، دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، دکتر ذکر‌الله محمدی، دانشیار دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) قزوین و مولف اثر چهارشنبه 16 دی‌ماه در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. دبیری این نشست را محمد بی‌طرفان بر عهده داشت.

طرح مطالب کتاب به شکل جزیره‌ای

ذکرالله محمدی گفت: اگر از من بپرسند کتاب «درآمدی بر تاریخ‌نگاری ایرانی-اسلامی» چه نوع کتابی است؟ می‌گویم کتابی است که دچار یک نوع گسست، آشفتگی، شتاب، نبود انسجام و سردرگمی در شکل صوری، فکری و محتوایی است؛ کتابی که تناقض و تضاد فراوانی دارد و همین امر باعث شده که مولف نتواند موضوع را جمع کند و در پایان اثر یک نتیجه‌گیری ارائه دهد.
 
وی افزود: همچنان که اشاره کردم آشفتگی‌ها در همه حوزه‌های اثر دیده می‌شود. به نظر می‌رسد دلیل این همه آشفتگی می‌تواند شتاب در انتشار کتاب باشد؛ شاید این شتاب از سوی موسسه‌ای باشد که کتاب را در قالب یک پروژه به مولف سفارش داده است. از این رو اگر بخواهیم کتاب را قضاوت کنیم مطالعه مقدمه‌ای که ناشر (پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی) بر کتاب نوشته تا اندازه‌ای ما را با دلیل آشفتگی این اثر مواجه می‌کند. البته مقدمه مولف نیز چندان از انسجام و متن پرمحتوایی برخوردار نیست. از طرفی در مقدمه کتاب روشن نیست که هدف از تالیف این اثر، پرداختن به تاریخ‌نگاری ایرانی است یا تاریخ‌نگاری اسلامی؟! بنابراین مقدمه کتاب نیز از آشفتگی‌های عجیبی دست به گریبان است!
 
این عضو هیات علمی دانشگاه بین‌المللی قزوین ادامه داد: به نظر می‌رسد که آرزو و هدف موسسه سفارش‌دهنده کتاب پرداختن به تاریخ‌نگاری اسلامی است و لذا در قسمتی از مقدمه ناشر بحث از انقلاب اسلامی و اهداف آن است و سطوری به اهداف موسسه اختصاص داده شده است. همچنین بخشی به رزومه مولف و بالاخره بحث اظهارنظر غیرعلمی درباره تاریخ‌نگاری تحلیلی و مسلط شدن تاریخ‌نگاری روایی.
 
محمدی در بخش دیگری از سخنانش با تاکید بر نقد شکلی کتاب بیان کرد: در برخی صفحات به بعضی واژه‌ها دقت نشده برای نمونه مولف به بحثی از روزنتال اشاره دارد و می‌گوید: «در دنیای اسلام این جریان وجود دارد» اما رضوی در کتاب به این شکل سخن روزنتال را آورده: «در فرهنگ اسلامی ما اندیشه تاریخ‌نگاری نداریم» اینجا باید بگویم فرهنگ اسلامی با دنیای اسلامی بسیار متفاوت است. همچنین کلمه «گفتمان» در بسیاری از صفحه‌های کتاب به کار می‌رود؛ گاهی این واژه را در معنای مذهب استفاده می‌کند و می‌گوید گفتمان معتزله و یا آنها را جزء خرده گفتمان مطرح می‌کند. گاهی نیز گفتمان را به عنوان یک فضای فکری، رویکرد و رهیافت به کار می‌برد. در حالی که این اصطلاحات به هیچ وجه با گفتمان همخوانی ندارد. در برخی صفحات به ابن واضح اشاره می‌کند در حالی که ما ابن واضح نداریم و یعقوبی مطرح است و ابن واضح جد سوم این مورخ است.
 
وی اظهار کرد: به طور کلی دو سوم کتاب حاوی اقتباس‌های مستقیمی است که مولف آن‌ها را در کتاب گنجانده است. به عبارتی تمام مقدمه‌های مصححان و افراد شاخص مانند محمدرضا شفیعی‌کدکنی و دیگران را پی در پی خلاصه و آنها را در کتاب مطرح می‌کند که این رویکرد باعث می‌شود گاهی 10 صفحه متوالی از کتاب «زیست‌نامه مقدسی» را در اثر خود جای دهد. باز هم باید بگویم در مطالب کتاب آشفتگی و شتاب وجود دارد و برخی مطالب آن نیز به صورت جزیره‌ای مطرح شده، بنابراین نتیجه این نوع تالیف این است که در هنگام مطالعه آن ده‌ها بار با تعریف تاریخ‌نگاری مواجه می‌شویم.

اثر فاقد تحلیل پایانی است!

پروین ترکمنی‌آذر در ادامه این نشست با طرح یک پرسش از مولف گفت: آنچه در مطالعه کتاب برایم پرسش‌برانگیز بود، انتخاب یعقوبی، گردیزی، مقدسی و ابن‌فندق به عنوان چهار مورخی است که رضوی به آنها پرداخته است؟ مساله این است که باید در انتخاب این مورخان شباهت‌هایی به لحاظ زمانی، مکانی، روش تاریخ‌نگاری یا نگرش‌های تاریخی وجود داشته باشد که به نظرم این نزدیکی میان آنها وجود ندارد. از منظر زمان هر کدام آنها متعلق به قرنی هستند؛ یعقوبی در قرن سوم، گردیزی پنجم، مقدسی چهارم و ابن قندق در قرن ششم می‌زیستند.
 
وی افزود: اگر بخواهیم آنها را از منظر مکان و زادگاه رصد کنیم، از این منظر نیز متفاوت هستند. همچنین به لحاظ روش‌های تاریخ‌نگاری نمی‌توانیم بگوییم دقیقا مختلف اما فرق‌هایی با هم دارند؛ مثلا گردیزی به تاریخ تطبیقی پرداخته که دیگران به آن وارد نشدند. برخی از آنها تاریخ تحلیلی را ارائه کردند که در نوشته‌های سایرین کمتر دیده می‌شود. از طرفی نگرش‌های آنها با هم فرق دارد. یعقوبی شیعه معتزله، مقدسی سنی معتزله است و گردیزی سنی ماتریدی و ابن فندق سنی است که بیشتر به معتزله نزدیک است.
 
این دانشیار پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و علوم انسانی بیان کرد: از آنجا که بحث ما حیطه تاریخ‌نگاری است من به بیان تفاوت مذاهب مورخان موردنظر مولف پرداختم. زیرا در قرن سوم تا هفتم معرفت دینی بسیار مطرح است و تاثیر نگرش مورخان بر روش‌های تاریخ‌نگاری غیرقابل انکار است و این نگاه در جای جای تاریخ قابل مشاهده است. در این برهه اختلاف‌نظرهای کلامی و فقهی معتزله و اشاعره در تاریخ‌نگارهای آنها قابل لمس است. از نظر موضوعی نیز مورخان موردنظر کتاب با توجه به «تاریخ یعقوبی»، «تاریخ گردیزی» و «تاریخ مقدسی» تاریخ عمومی به شمار می‌آیند که به تاریخ قلمرو اسلام پرداختند. از سویی «تاریخ ابن فندق» یک تاریخ محلی است. بنابراین ما چگونه می‌توانیم چهار مورخ را جمع‌بندی کنیم. به ویژه این که رضوی با توجه به بخش نظری آغاز کتاب درباره بررسی تاریخ‌نگاری این مورخان در پایان اثر تحلیلی ارائه نمی‌دهد.  

ناشر دخالتی در پررنگ کردن تاریخ‌نگاری اسلامی ندارد

رضوی در پایان نشست در پاسخ به انتقادهای ناقدان گفت: خانم ترکمنی‌آذر در آغاز نقد اشاره کرد که وادی تاریخ‌نگاری امری سهل و ممتنع است که بنده باید بگوییم دشوار و ممتنع شاید درست‌تر باشد. اما درباره نقد آقای محمدی معتقدم که کمی درباره مقدمه و ناشر کتاب بی‌انصافی کرد. باید یادآوری کنم که برایم سخت بود که سراغ ناشر خصوصی بروم تا این کتاب را پنج سال بعد منتشر کند و در پایان 10 درصد از بهای پشت جلد آن را به من پرداخت کند.

وی در بخش دیگری از سخنانش عنوان کرد: درباره دخالت ناشر در پرداختن به تاریخ‌نگاری اسلامی یا ایرانی باید بگویم ناشر هیچ دخالتی در این اثر از لحاظ خط دادن در پررنگ کردن تاریخ‌نگاری اسلامی نسبت به ایرانی نداشت. به نظرم مطلب غیرمعقولی در مقدمه ناشر نیز وجود ندارد و به اعتراف خود ناقدان تقریبا 200 صفحه از کتاب تاریخ‌نگاری ایرانی است. بنابراین این تعداد صفحه با محتوای تاریخ‌نگاری، سخن ناقد را درباره دخالت ناشر نقض می‌کند.
 
این عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی اظهار کرد: بنده تلاشم بر این بوده که اثری در حیطه تاریخ‌نگاری ایرانی اسلامی ارائه دهم، البته ابن اثر با کمبودهایی همراه است؛ هر چند برای همه انتقادهای ناقدان پاسخ دارم و در حوزه علوم انسانی به رویکرد پارادایمی معتقدم و برای این پارادایم نیز تعریف دیگری نمی‌کنم تا نگویند چرا خرده گفتمان، مذهب و ... به کار بردید. منظورم از پارادایم برداشت‌های مشترک دسته‌ای از علما، اندیشمندان و... است که در درون یک حوزه مکتبی خاص فعالیت علمی انجام می‌دهند، این حوزه ممکن است دانشگاه، پژوهشگاه یا یک رویکرد قاره‌ای باشد. از این رو ما بر اساس اینکه چه تعریفی از موضوع ارائه می‌کنیم، طبق آن تعاریف جلو می‌رویم.
 
رضوی بیان کرد: در صفحه نخست مقدمه عرض کردم که منظور از گفتمان در این برداشت شرایط موجود، روح غالب و البته شرایط حاشیه‌ای و به اصطلاح خرده گفتمان‌های تاثیرگذار در سیر تحولات و فرهنگی جامعه در آن عصر است که با توجه به دستاوردهای آن تاثیرگذار است. بنابراین از قبل تعریف گفتمان را ارائه کردم.

در پایان این نشست به سخنرانان لوح یادبودی از سوی مسئولان خانه اندیشمندان علوم انسانی اهدا شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها