جمعه ۲۰ آذر ۱۳۹۴ - ۰۸:۰۰
گزارش‌های ساواک از مبارزات آیت‌الله دستغیب در منبر مسجد جامع، نو و سیاوشان/ اعتراض شهید دستغیب به وضعیت فرهنگی و مذهبی شیراز

20 آذر 1360 برابر با سالروز شهادت آيت‌الله سيدعبدالحسين دستغيب، امام جمعه شيراز است. به همین مناسبت سراغ مجموعه کتاب «سیر مبارزات یاران امام خمینی در آئینه اسناد به روایت ساواک» رفتیم. در این اسناد سخن از صراحت‌لهجه و شجاعت این روحانی مبارز است که در شیراز نهضت امام خمینی(ره) را پشتیبانی و حمایت می‌کرد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- 20 آذر 1360 برابر با سالروز شهادت آيت‌الله سيدعبدالحسين دستغيب، امام جمعه شيراز است. وی بر اثر انفجار بمب در 72 سالگی از سوی سازمان مجاهدين خلق (منافقين) به شهادت رسيد.

شهید دستغیب از روحانیون مبارزی است که در اسناد ساواک از فعالیت‌های وی بسیار سخن به میان آمده است. اگر مجموعه کتاب‌های «سیر مبارزات یاران امام خمینی در آئینه اسناد به روایت ساواک» را که تا کنون 17 جلد از آن منتشر شده  ورق بزنید در هر جلد از این مجموعه اوراقی را که از وی نام برده شده خواهید یافت. در این اسناد سخن از صراحت‌لهجه و شجاعت این روحانی مبارز است که در شیراز نهضت امام خمینی(ره) را پشتیبانی و حمایت می‌کرد.

به مناسبت سالروز شهادت آیت‌الله دستغیب بر آن شدیم تا صفحاتی از مجلدهای مجموعه کتاب «سیر مبارزات یاران امام خمینی در آئینه اسناد به روایت ساواک» را مرور و از میان جلد پنجم، هشتم و نهم اسنادی را منعکس کنیم.

شرطه‌ها در عراق مردم را به نماز دعوت می‌کنند!

در جلد نهم سندی با موضوع «سید عبدالحسین دستغیب فرزند محمدتقی» گنجانده شده که در آن آمده است: «پیرو 11822/ه 1 4/4/37 ساعت 2200 روز 3/4/37 نامبرده بالا در مسجد جامع پس از خواندن دعای کمیل روی منبر اظهار داشته مردم امروز روز غربت اسلام است و جوان‌ها باید در مساجد اجتماع کنند و شعار اسلامی بدهند آنها می‌خواهند که شما به‌طرف سینما و مراکز فساد بروید و نام خدا را از یاد ببرید آنها جشن هنر را می‌آورند ولی ما توجهی به اینها نداریم و به جشن آنها نمی‌رویم و به‌سوی خدا می‌رویم و دیگر نمی‌دانند با این روش دین اسلام را ضعیف کنند و اضافه کرده در عراق شرطه‌ها مردم را به نماز دعوت می‌کنند و خودشان هم نماز می‌خوانند ولی در اینجا در دالان مسجد می‌ایستند و نماز نمی‌خوانند حالا نماز که هیچ. حتی از سینما رفتن و غیره هم جلوگیری نمی‌کنند در خاتمه دعا کرد خدایا مراجع تقلید را نگهدار. خصوصا آیت‌الله خمینی را که مردم سه بار صلوات فرستادند ساعت 23:15 تعدادی از مردم ضمن خروج از مسجد در محوطه شاه‌چراغ مبادرت به فرستادن صلوات بر خمینی نمودند که بلافاصله وسیله مأمورین آماده متفرق گردیدند و از اجتماع مجدد آنان در خیابان‌ها جلوگیری به‌عمل آمد.» (ص 243)

نگاهی به سند فوق حاکی از اعتراض شهید دستغیب به شرایط فرهنگی و مذهبی شیراز است. در این حال وی وضعیت ایران و عراق را از منظر به جا آوردن امور مذهبی مانند نماز تشریح می‌کند و نسبت به برگزاری جشن هنر شیراز معترض است.

کلماتی که مستمعین منبر دستغیب را تحریک می‌کرد

در سند دیگری که از همین مجلد انتخاب شده باز هم آیت‌الله دستغیب در منبر مسجد جامع شیراز به بیان مطالب انتقادی درباره دولت و مسائل مذهبی در کشور پرداخته است. در این سند با موضوع: «مسجدجامع شیراز» می‌خوانیم: «روز پنجشنبه 1/4/37 آقای سید عبدالحسین دستغیب روی منبر مسجد جامع شیراز در حضور عده‌ای حدود 300 نفر ضمن صحبت پیرامون مسائل مذهبی علیه دولت ایران نیز مطالبی عنوان نمود که چند نفر از مستمعین با گفتن کلمات صحیح است سایرین را به گفتن این کلمه تحریک می‌کردند افراد شناخته‌شده که مطالب سیدعبدالحسین دستغیب را تأیید می‌کردند عبارت است از محمدعلی انتظارالمهدی و شخص دیگری به نام حاجی (صاحب قنادی نیایش واقع در خیابان احمدی محله سردزک که خود وی در مغازه به‌کار اشتغال ندارد) پس از خاتمه سخنرانی آقای دستغیب چند نفری که شناخته گردیدند و از جمله کسانی هستند که در جلسات مذهبی منزل آقای دانش پیش‌نماز مسجد سیاوشان شیراز نیز شرکت می‌کنند دست به تظاهرات زده‌اند.» (ص 245 )

مرور مطالب دو سندی که ساواک هر دو را از حضور دستغیب در مسجد جامع شیراز گردآوری کرده به نکات جالب توجهی برمی‌خوریم. نخست تاریخ دو سند نشان از این دارد که این روحانی به شدت از سوی ساواک کنترل می‌شود. دیگر این‌که تعداد افراد حاضر در جلسه‌های وعظ دستغیب حکایت از محبوبیت وی در میان مردم شیراز دارد.

                                 

قرائت اعلامیه‌ای درباره مرجعیت در مسجد نو

در سند زیر با نام «عبدالله شهبازی» برمی‌خوریم؛ تاریخ‌نگاری که در گزارش ساواک به تلاش وی در امضاء اعلامیه‌ای در حمایت از مرجعیت امام خمینی (ره) اشاره شده است. این سند از جلد پنجم نقل شده و در آن درباره «عدم هماهنگی بین دستگاه‌های انتظامی و امنیتی استان فارس» آمده است: «محترما معروض می‌دارد: شهربانی کل کشور طی بولتن مورخه 25/3/49 اعلام داشته پس از درگذشت آیت‌الله حکیم تبلیغاتی که به نفع خمینی انجام شده بنا به تحریک و فعالیت غیرمحسوس شیخ صدرالدین حائری و برادرش شیخ محمدصادق حائری بوده که توسط ایادی خود به‌ویژه عبدالله شهبازی فرزند حبیب انجام گرفته به‌طوری‌که در تاریخ 13/3/49 شهبازی اعلامیه‌ای در مورد مرجعیت خمینی در مسجد نو قرائت آن را برای تأیید و امضا نزد عبدالحسین دستغیب برده است. مراتب جهت روشن شدن چگونگی موضوع به ساواک فارس منعکس پاسخ واصله حاکیست شیخ صدرالدین حائری و شیخ محمدصادق حائری از روحانیون ناراحت شیراز می‌باشند. عبدالله شهبازی دانش‌آموزی است که به علت شرکت در جلسات متشکله مذهبی با دو نفر روحانیون فوق ارتباط داشته. در مسیر افکار آنها فعل و انفعالاتی می‌نماید. ساواک مزبور اضافه نموده است که سه نفر اشخاص بالا فعالیت غیرمحسوس دارند بدون این‌که مدرکی ارائه شود به نظر می‌رسد گزارش‌دهنده به علت استنباطاتی که بر اساس سوابق سه نفر مزبور دارد اظهار نظر نموده است و در مورد اعلامیه مورد بحث نیز اضافه کرده با تماس با روحانیون حاضر در جلسه همان تاریخ انتشار شایعه،‌ صدور و امضا و انتشار اعلامیه‌ای را در مسجد نو تکذیب نموده و مورد تأیید هم قرار نگرفته است.» (ص 331)

از لابه‌لای اطلاعاتی که این سند به ما می‌دهد، درمی‌یابیم که روحانیون عمده شیراز تحت نظر هستند و ساواک به طور محسوس آنها را مدنظر قرار داده و رفت و آمدها را کنترل و از آنها به عنوان روحانیون ناراحت یاد می‌کند. در عین حال شهبازی نیز برای آنها عنصر شناخته شده‌ای است.

زجری که از توهین نارشید روزنامه اطلاعات کشیدم!

«اظهارات عبدالحسین دستغیب» آخرین سندی است که از جلد پنجم کتاب «سیر مبارزات یاران امام خمینی در آئینه اسناد به روایت ساواک» که مدنظر قرار گرفته است. عکس‌العمل آیت‌الله دستغیب، از مطالبی که درباره امام خمینی(ره) در روزنامه اطلاعات منتشر شده در این سند با جزئیات ذکر شده است. وی در حمایت از امام می‌گوید: «ساعت 20:40 روز 22/10/2536 سید عبدالحسین دستغیب فرزند محمدتقی ضمن سخنرانی مذهبی در مسجد جامع شیراز اظهار نموده اگر کسی منکری را ببیند و او را نهی نکند گناه کبیره انجام داده است، در این مملکت اگر کسی نهی از منکر کند، مجرم است، از اول این هفته خدا می‌داند چقدر زجر کشیده و خون دل خورده‌ام از موقعی که روزنامه اطلاعات را به دستم دادند و این فجایع را دیدم، یک نفر به نام محمد رشید به قول من نارشید در روزنامه اطلاعات مطالب زننده و توهین‌آمیزی به مرجع تقلید ما آیت‌الله خمینی (صلوات مردم) که مرجع تقلید میلیون‌ها مسلمان شیعه در سراسر جهان است، نموده بود در صورتی‌که قانون ایران می‌گوید اگر کسی به مرجع تقلید توهین کند، از یک تا سه سال زندانی دارد. آخر این روزنامه به سراسر جهان می‌رود و مردم جهان چه می‌گویند؟ آیا مسلمانی در این کشور وجود ندارد؟ چطور این شخص به خود جرأت چنین کاری داده که این همه توهین و افتراء به مقام یک مرجع بزرگ وارد نموده است؟ (ص 311)
 
مرور اسنادی که در این گزارش آمده نشان‌دهنده این است که ساواک از مدت‌ها قبل روحانیون را تحت کنترل داشته و مجالس سخنرانی آنها را رصد می‌کرده، به طوری که از کوچک‌ترین ارتباطات آنها اطلاع داشته است. از طرفی روحانیون نیز با خطابه‌ها و سخنرانی‌های خود اعمال رژیم پهلوی را نقد می‌کردند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها