دوشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۲
مجموعه 36 جلدی «مشهورترین داستان‌های کارآگاهی جهان» به دست نوجوانان رسید

انتشارات ذکر مجموعه 36 جلدی «مشهورترین داستان‌های کارآگاهی جهان» نوشته آرتور کانن دویل را با ترجمه سید حبیب‌الله لزگی برای نوجوانان منتشر کرد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مجموعه مصور معماهای پلیسی نوجوان با عنوان «مشهورترین داستان‌های کارآگاهی جهان» نوشته آرتور کانن دویل با ترجمه سید حبیب‌الله لزگی به تازگی از سوی انتشارات ذکر برای نوجوانان منتشر شده است.
 
این مجموعه شامل 36 جلد است که در قالب چهار کتاب چاپ شده و هر کتاب شامل 9 داستان است و ماجراهای شرلوک هلمز را روایت می‌کند. شرلوک هلمز مشهورترین کارآگاه در ادبیات داستانی انگلستان است.
 
ماجراهای شرلوک هلمز
نخستین مجموعه با عنوان «ماجراهای شرلوک هلمز» شامل جلدهای اول تا نهم است. در بخشی از این مجموعه می‌خوانیم: «خالق آن «آرتور کانن دویل» چشم‌پزشک بود. ماجراهای شرلوک هلمز سهم مهمی در مجموعه کتاب‌های ادبیات کلاسیک جهان دارد. دویل شخصیت هلمز را از شخصیت یک جراح اهل «ادینبورو» به نام «جوزف بل» الهام گرفت. بل می‌توانست با دیدن ظاهر مردم از شخصیت درونی آنها آگاه شود. شرلوک هلمز، با دید تیز و شم کارآگاهی قوی خود، زودتر از دیگران به قلب معماهای جنایی می‌رسد و «دکتر واتسون» پزشک بازنشسته ارتش، بهترین یار و یاور هلمز در این ماجراها است. این دو همراه هم و با حل معماهای پیچیده و مبهم جنایی و تسلیم جنایت‌کاران به دست عدالت، به نسل‌های مختلف خوانندگان این داستان‌ها لذت می‌بخشند.
«دو شب بعد،‌ از پنجره به بیرون نگاه کردم و دیدم سگ گنده‌ای در تاریکی قدم می‌زند. می‌دانستم سگ آقای روکاستل است. پیشخدمت خانه، آقای تولر، تنها کسی است که می‌تواند سگ را کنترل کند. او شب‌ها زود می‌خوابد و هیچ‌کس جرئت ندارد پایش را بیرون بگذارد. یک روز از جلوی اتاق قفل شده،‌ رد شدم. دیدم در اتاق باز است از روی کنجاوی وارد شدم و میزی را دیدم که چندین کشو داشت. تصمیم گرفتم از اتاق بیرون بروم که با آقای روکاستل روبه‌رو شدم...»
 
معماهای شرلوک هلمز
مجموعه دوم با عنوان «معماهای شرلوک هلمز» شامل جلدهای دهم تا هجدهم است. در بخشی از این مجموعه می‌خوانیم: «هر سه وارد حیاط شدند. هلمز نگاهی به رد پاها انداخت و گفت: «من شک دارم که قاتل بعد از ارتکاب قتل دوباره از همین راه برگشته باشد.» بعد از طریق در پشتی وارد اتاق مطالعه شدند. همان جایی که آن جنایت مخوف به وقوع پیوسته بود. هملز میزی را که در اتاق بود، بررسی کرد. بعد به سراغ گنجه رفت. وقتی خراش روی قفل گنجه را دید از تعجب فریاد کشید! خراش تازه بود و به نظر می‌رسید در هنگام وقوع قتل ایجاد شده باشد. هلمز گفت: «حتماً زن وارد اتاق شده و می‌خواسته چیزی از گنجه بردارد. در همان حال که مشغول باز کردن قفل بوده، آقای اسمیت سر می‌رسد و زن از دیدن او هول می‌کند. با عجله کلید را از قفل خارج می‌کند و روی قفل خش می‌اندازد. بعد به سراغ میز می‌رود،‌ کارد را از توی کشو برمی‌دارد و آن را ناگهانی و از پشت سر وارد گردن آقای اسمیت می‌کند.» هلمز آشپز را صدا کرد و از او پرسید: «چه کسی کلید قفل روی گنجه را دارد؟ آیا این یک قفل ساده است؟» آشپز گفت: «کلید در اختیار پروفسور است و قفل بسیار محکم و گران‌قیمت است.»...»


 
پرونده‌های شرلوک هلمز
«پرونده‌های شرلوک هلمز» عنوان سومین مجموعه است که شامل جلدهای 19 تا 27 است. در بخشی از این مجموعه می‌خوانیم: «هلمز عادت داشت که معماهای جنایی را کشف کند و افتخار آن نصیب اسکاتلندیارد شود. هلمز به بازرس گفت: «باید به لاویشام برویم و خانه آقای جوسیه امبرلی را بگردیم. شاید بتوانیم جنازه‌ها را پیدا کنیم. شما مجوز ورود به خانه را گرفته‌اید؟» بازرس گفت: «بله. همین حالا سه مأمور پلیس در آن خانه منتظر ما هستند.» هلمز، دکتر واتسون و بازرس سوار قطار لاویشام شدند و با کالسکه به خانه آقای جوسیه امبرلی رفتند. هلمز چنان در خانه حرکت می‌کرد که انگار سال‌ها ساکن آن بوده است. بازرس که نمی‌توانست بوی شدید رنگ را تحمل کند،‌ این نکته را بر زبان آورد. هلمز گفت: «وقتی واتسون به این‌جا آمد و گزارش داد که آقای جوسیه امبرلی مشغول رنگ کردن خانه است،‌ اولین جرقه در ذهن من زده شد. با خودم فکر کردم شاید به این دلیل خانه را رنگ می‌زند تا بوی دیگری به مشام نرسد و کسی مشکوک نشود. در ضمن من تحقیق کردم که آقای جوسیه امبرلی واقعاً به تئاتر رفته است یا نه...»
 
داستان‌های شرلوک هلمز
چهارمین جلد این مجموعه با عنوان «داستان‌های شرلوک هلمز» نیز شامل جلدهای 28 تا 36 است. در بخشی از این مجموعه می‌خوانیم: «یکی از گوش‌ها متعلق به یک خانم است. چون لاله گوش برای گوشواره سوراخ شده است. اما گوش دیگر آفتاب‌سوخته و مردانه است. امروز جمعه است. بسته روز پنج‌شنبه ارسال شده. پس یا چهارشنبه و یا سه‌شنبه آن‌ها را بریده‌اند. اما چرا جعبه را برای دوشیزه سوزان فرستاده‌اند؟ تا آزارش بدهند؟ پس باید دوشیزه سوزان بداند گوش‌ها مال چه کسانی است. اگر می‌دانست، شاید پلیس را خبر نمی‌کرد. بنابراین دوشیزه سوزان صاحبان گوش‌ها را می‌شناسد. اما هنوز نتوانسته آن‌ها را شناسایی کند. من باید چند سؤال از او بپرسم.» هلمز به داخل خانه رفت. لسترید عازم اداره پلیس شد. هلمز گفت: «دوشیزه سوزان، شما دو خواهر دارید؟ نه؟» دوشیزه سوزان جواب داد: «بله.» هلمز توضیح داد که عکس او و دو خواهرش را روی طاقچه دیده است. دوشیزه سوزان گفت: «سارا و مری.»...»
 
انتشارات ذکر مجموعه 36 جلدی «مشهورترین داستان‌های کارآگاهی جهان» را در قالب 144 صفحه با شمارگان هزار نسخه و قیمت 190 هزار ریال برای هر جلد منتشر کرده است.
 
برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید به نشانی زیر مراجعه کنید

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها