رمان «لیلو» نوشته محمدرضا آریانفر که به سرگذشت ادیسهوار سربازی ایرانی میپردازد، به ناشر سپردهام.
وی درباره این رمان توضیح داد: در رمان «لیلو» ماجرای سربازی عاشق را روایت کردهام که ادیسهوار به دیدار یارش در شهر تسخیر شده خرمشهر میرود.
این داستاننویس برگزیده حوزه دفاع مقدس با بیان اینکه حدود 30 درصد رخدادهای این کتاب مبنای واقعی دارد، افزود: معمولا آثارم را در گفتوگو با مراجع اصلی و بر مبنای مشاهدات خودم خلق میکنم.
وی درباره دلیل نامگذاری کتاب با عنوان «لیلو» توضیح داد: «لیلو» عنوانی است که به نوعی از درختهای نخل در استان خوزستان اطلاق میشود. این درخت قامتی بلند و کشیده دارد و شخصیت اصلی داستان این کتاب فردی بلند قد است. من در این کتاب کوشیدم کمی با نام «لیلو» بازی کنم.
نگارنده «مکث روی ریشتر هفتم» درباره نحوه پرداخت به داستان «لیلو» گفت: شخصیت اصلی داستان برخلاف سایر سربازان که برای مرخصی رفتن دلایلی واهی میآورند، با صراحت میگوید که برای دیدن نامزدش مرخصی میخواهد که اتفاقا با درخواست وی موافقت میشود.
آریانفر ادامه داد: از سوی دیگر نامزد او که دختر عمویش است، به دلیل اختلاف بین پدر و عمویش حق دیدار با شخصیت اصلی داستان را ندارد اما به هر حال او موفق میشود که نامزدش را ببیند و درست در همین لحظه بمباران منطقه آغاز میشود و برای مخاطب آشکار نیست که آیا پسر جان میسپارد یا دختر. من این را بر عهده مخاطب گذاشتهام.
وی گفت: کار نوشتن و اصلاح رمان «لیلو» سال 1392 به پایان رسید و از همان زمان در اختیار ناشر است.
پیش از این، از محمدرضا آریانفر دفتر شعرهایی با عنوان «جهانی ایمنتر از تبسمهای تو نیست»، «سهمی از همه ترانهها» و... و همچنین نمایشنامههایی با عنوان «دو روایت جامانده»، «نقل آخر»، «زهور» و... منتشر شده است. نخستین رمان او «رقص با طوفان» نام دارد. «بانوی مه» نیز رمان دیگری از این نویسنده است که از سوی نشر آموت به چاپ رسیده است.
نظر شما