جمعه ۱ آبان ۱۳۹۴ - ۱۰:۰۰
نامور مطلق: اگر تعزیه از دست برود، لال می شویم/ نخستین پژوهش درباره تعزیه به دستور امیرکبیر انجام شد

بهمن نامورمطلق، محقق و معاون صنایع دستی و هنرهای سنتی سازمان میراث فرهنگی کشور مهم‌ترین دلیل عدم پویایی و رشد تعزیه در دوره‌های اخیر را نبود پژوهش و نقد درباره این هنر دانست. به باور وی، پژوهش درباره هنر تعزیه به اندازه، تناسب و پیشینه این هنر در ایران نیست و به‌عبارتی پژوهش تعزیه از خود تعزیه عقب‌تر است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)ـ نمایش آیینی تعزیه یک هنر سنتی ایرانی است و پژوهش درباره این هنر امری ضروری است. پژوهشگران در حوزه تعزیه نیازمند حمایت‌های مادی و معنوی هستند و یکی از مراکزی که به‌طور بالقوه توانایی حمایت از این پژوهشگران را دارد، سازمان میراث فرهنگی کشور است. در ساختار اداری این سازمان معاونتی با عنوان «صنایع دستی و هنرهای سنتی» تعریف شده که مدیریت آن اکنون بر عهده بهمن نامورمطلق، نشانه‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی است. 

در حوزه آکادمیک، نامورمطلق به دلیل پیشرو بودن در زمینه مطالعات میان‌رشته‌ای در علوم انسانی مطرح است. در ادامه  گفت‌وگو ایبنا را با این پژوهشگر می‌خوانید.

در حوزه آکادمیک، نام شما به‌عنوان به عنوان یکی از منادیان مطالعات میان‌رشته‌ای در علوم انسانی مطرح است. آیا هنرهایی چون تعزیه نیز از رهگذر این مطالعات بررسی شده‌اند؟
در حوزه تعزیه خوشبختانه مطالعاتی از این دست انجام شده و چند تن از محققان و متفکران، مانند شیده احمدزاده و علی عباسی درباره نشانه‌شناسی تعزیه و... آثاری منتشر کرده‌اند. با این اوصاف این پژوهش‌ها نسبت به خود هنر تعزیه بسیار معدود است. پژوهش درباره تعزیه به اندازه و تناسب خود هنر تعزیه در کشور نبوده و به‌عبارتی پژوهش تعزیه از خود تعزیه عقب‌تر است. 

وضعیت تعزیه و اجراهای آن در دوره اخیر، بسیار بغرنج است. آیا این کمبود پژوهش‌ها می‌تواند دلیلی برای وضعیت نامناسب تعزیه باشد؟
حتما این‌طور است. مهم‌ترین دلیل عدم پویایی و رشد تعزیه در دوره‌های اخیر، نبود پژوهش و نقد درباره این هنر است. به‌طور کل اگر پژوهش در هنر نباشد، خلق و آفرینش هنر دچار کمبود معنا می‌شود. این‌که اکنون مشاهده می‌شود تعزیه به تکرار افتاده و دیگر اثرگذار نیست، به دلیل همین نبود پژوهش‌هاست. تعامل بین خلق و نقد در حوزه تعزیه موجب زایش و تنوع معنا در این هنر خواهد بود. انسان امروز سلیقه زیبایی‌شناختی‌اش فرق کرده  و نمی‌توان با فرم بیانی دویست سال پیش با او سخن گفت. 
با این اوصاف آیا پویایی تعزیه در دوره‌های گذشته، به دلیل پژوهش‌هایی بوده که در آن دوره‌ها انجام می‌شد؟ اگر آن اجراها همراه با پژوهش بوده، پس چرا اسمی از آنها در تاریخ هنر یا دیگر مکتوبات تاریخی نیست؟
شما از کجا می‌دانید که نیست؟ تعزیه در دوران قاجار در اوج پویایی خود بوده و در برخی منابع درج شده که امیرکبیر به گروهی برای پژوهش درباره تعزیه ماموریت داده بود. این جریان در کتاب «تاریخ ادبیات نمایش» با پژوهش و نگارش جمشید ملک‌پور درج شده است. همچنین می‌توان با بررسی تاریخ تحولات تعزیه در ایران، درباره پژوهش تعزیه در دوره‌های مختلف به یقین رسید. به‌عنوان مثال در برخی منابع تاریخی درباره خاستگاه تعزیه درج شده که در زمان آل‌بویه آیین صامتی شبیه به تعزیه انجام می‌شد و بعد در ادامه تعزیه تحول پیدا کرد. همچنین ما اکنون می‌دانیم که هر خرده‌فرهنگی در ایران تعزیه مخصوص به خود را دارد. این جریان‌ها نشان دهنده پژوهشی است که افراد مختلف در دوره‌های تاریخی در موضوع تعزیه انجام داده‌اند. می توان نتیجه گرفت افول تعزیه و انجماد معنایی آن در دوره‌های اخیر به دلیل انجام نگرفتن پژوهش‌های درخور درباره این هنر از سوی پژوهشگران است. 

به‌نظر شما فعالیت‌ برخی نهادهای فرهنگی در کشور که در شرح وظایف‌شان حمایت از مقوله پژوهش در هنر تعزیه وجود دارد، چیست؟
 ما به تعزیه نیاز جدی داریم. همان‌طور که عده‌ای با استماع روضه و مداحی می‌توانند عزاداری کنند، عده‌ای نیز فقط با تعزیه می‌توانند درباره عاشورا فکر کنند و به عمق واقعی آن پی ببرند. این نشان می‌دهد جامعه مسلمان و شیعه ایران به تعزیه نیاز دارد. از دست دادن تعزیه دقیقا به معنای از دست دادن نوعی از سخن ماست و بنابراین اگر تعزیه از دست برود ما لال می‌شویم. یکی از دلایلی که باعث شد ما در دوران اخیر نتوانیم برخی جوان‌ها را به دین و شعائر دینی جذب کنیم، همین بی‌توجهی به تعزیه و دیگر هنرهایی است که به مثابه نوعی از سخن عمل می‌کنند. بر این اساس ما باید در حفظ تعزیه بکوشیم و این حفظ و ثبت نیز همان‌طور که گفتم به حضور جدی نقد و پژوهش در کنار خلق نیاز دارد. با تمام این اوصاف نوع نگاه دولت‌ها در گذشته به تعزیه مناسب نبوده است. در هشت سال دولت قبلی هیچ حمایتی در زمینه هنرهای سنتی نشده بود. در آن دوران این هنرها بسیار ضربه خورده و تخریب شدند. هنرهای سنتی باید باعث افتخار و مباهات ما باشد، چرا که هویت هنری ما در گرو این‌هاست.

اکنون که معاونت صنایع دستی و هنرهای سنتی بر عهده شماست، وضعیت چگونه است و آیا نسبت به دوره گذشته تغییری کرده است یا خیر؟
ما در معاونت صنایع دستی و هنرهای سنتی سازمان، حتی یک گروه هم به اسم هنرهای سنتی نداریم، چه برسد به اداره کل! و در این میان خود درک کنید که چه بلایی ممکن است برای تک‌هنری به اسم تعزیه بیاید. یکی از آرزوهای من این است که در ساختار سازمان میراث فرهنگی، یک اداره کلی به اسم هنرهای سنتی تعریف و طراحی شود. اگر این اتفاق رخ بدهد، این اداره کل پشتیبان پژوهش‌های حوزه تعزیه خواهد بود. من با مسئولان بالاتر دولتی، نه صرفا رئیس سازمان میراث، درباره تاسیس این اداره کل مدام صحبت و درخواست کردم. هم‌اکنون در زیرمجموعه سازمان، پژوهشکده هنرهای سنتی داریم که آن هم فقط به سفال و نساجی می‌پردازد. 

مسئولان فرهنگی در دوره‌های قبل به اهمیت هنرهای سنتی واقف نبودند. من پس از قبول مسئولیت، دو طرح درباره توسعه هنرهای سنتی ارائه کردم که تقریبا در حال عملیاتی شدن هستند. طرح نخست همین ایجاد اداره کل هنرهای سنتی در ساختار اداری سازمان میراث فرهنگی است. طرح دوم نیز ایجاد خانه‌هایی با عنوان خانه هنرهای سنتی در تهران و شهرستان‌هاست. امیدوارم با این اجرایی شدن این دو طرح، از بار مظلومیت هنرهای سنتی ما کاسته شود. 

درباره بهمن نامورمطلق
بهمن نامورمطلق متولد 1341 تهران و دارای مدرک ادبیات تطبیقی از دانشگاه بلز پاسکال در کلرمون فرانسه است و اکنون به عنوان عضو هیات علمی و دانشیار گروه فرانسه دانشگاه شهید بهشتی به تدریس اشتغال دارد.

نامورمطلق همچنین معاون صنایع دستی و هنرهای سنتی سازمان میراث فرهنگی، عضو ایرانی مرکز جهانی مطالعات ادبیات تطبیقی پاریس و عضو مرکز تحقیقاتی ادبیات تطبیقی و عمومی در دانشگاه کلرمون فران فرانسه است.

از دیگر کتاب‌های منتشر شده نامورمطلق می‌توان به این موارد اشاره کرد: «نقد تکوینی در هنر و ادبیات»، «درآمدی بر اسطوره‌شناسی»، «کتاب و کتاب‌خوانی در برنامه‌های تلويزيون» و «اسطوره و اسطوره شناسی نزد نورتروپ فرای».
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها