«دختران آفتاب» خواسته است که زن و منزلت و شخصيت و هويت او را بشناساند؛ به خودش، به مَردَش، به جامعهاش، و به تاريخ گذشته و سرنوشت آيندهاش؛ همان گونه که هست و همان گونه که بايد باشد. و همين گونه است که او را از طفيلی مرد بودن میرهاند و نشان میدهد که در عين زن بودن هيچ از مراتب و کمالات انسانی کم ندارد.
همسفران «دختران آفتاب» به سرمنزل تفکری میرسند که انسان را میبيند و اعتبار میبخشد؛ خواه زن باشد خواه مرد. تفکری که حجاب و غبار شبههها، تلالو انوار بیبدیلش را کورسویی خواسته است و چون این غبار، برای همسفران دختران آفتاب فرو مینشیند؛ تلالو آن انوار، آنها را به خانواده و اجتماع میبرد. شرافت مادری را در خانوادهای که پایه و اساس انسانسازی است به آنها یادآوری میکند، نقشهای اجتماعی و لوازم آن چون روابط زن و مرد، پوشش و حجاب، حیا و غیرت را توضیح میدهد.
سرمنزل مقصود «دختران آفتاب» دامان پرمهر و محبت مادری است که سرچشمه همه نيکیهاست. مادری که فاطمه خوبیهاست و زهره روشنايیها. اين کتاب از معدود داستانهايی است که بيش از يک نويسنده دارد و سبب آن هم چند جنبهای بودن محتوای آن است.
در تقریظ رهبر معظم انقلاب که هفته گذشته رونمایی شد، درباره این کتاب آمده است:
پس از نزدیک سه سال توانستم در این روزها-ایام شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها)- این کتاب را بخوانم. در میان کتابهای داستانی که هدفش طرح مسائل فکری است، این بهترین کتاب از نویسندهای ایرانی است. طرح کلی داستان و درون مایههای داستانی آن خوب و شیرین است. حرفها هم قوی و منطقی است. اتفاقاً پیش از این، کتابِ:... را خواندهام. آن قویتر است. ولی با توجه به برخی ملاحظات (عمدتا" بهرهبرداری نکردن از عامل جنسی در کتاب حاضر) در این کتاب، هنر بیشتری به کار رفته است. باید ترویج شود. تنها نقطه ضعف آن ذکر مشخصات استادِ فاطمه است در فصل آخر کتاب. (روزهای نیمه خرداد ۸۷)
چاپ دهم و یازدهم این کتاب هفته پیش منتشر شد. چاپ دوازدهم «دختران آفتاب» با ۴۸۰ صفحه، قطع وزیری، با شمارگان دو هزار و ۵۰۰ نسخه به چاپ رسیده است.
نظر شما