پنجشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۴ - ۱۵:۳۵
شيرزادی: بعضی‌ها که خوب نقد می‌کنند نمی‌توانند یک داستان درخشان بنویسند

در نشست نقد و بررسی رمان «چال» که در نشر پیدایش برگزار شد، علی اصغر شیرزادی، نویسنده و منتقد گفت: بعضی کسانی که نکته سنج هستند و خوب نقد می کنند ممکن است از عهده نوشتن یک داستان خوب برنیایند

به گزارش خبرگزاری كتاب ایران(ایبنا)- نشست نقد و بررسی کتاب «چال» عصر چهارشنبه (15 مهرماه) با حضور علی‌اصغر شیرزادی، علی شروقی، یونس تراكمه، اسدالله امرایی، شیوا ارسطویی، محمد تقوی، آذردخت بهرامی، علی اصغر سیدآبادی و نویسنده كتاب، علی دهقان و جمعی از نویسندگان و کارشناسان حوزه کتاب در دفتر انتشارات پیدایش برگزار شد.

در این نشست که بیشتر حال و هوای گپ و گفت میان منتقدان را به خود گرفت، منتقدان نظر خود را درباره ساختار و محتوای رمان عنوان کردند. درپایان علی اصغر شیرزادی، گفت که پرسش مهمی که در زمینه این نقدها مطرح می‌شود این است که کسانی که خودشان خیلی خوب نقد می‌کنند چرا قادر به نوشتن یک داستان درخشان نیستند؟
 
وی  با بیان اینکه این کتاب می‌توانست نام بهتری داشته باشد در نقد این کتاب گفت: در جاهایی از کتاب مبالغه شده به خصوص در هیولا نشان دادن برخی اشخاص. همچنین در جاهایی خلا‌ء‌هایی وجود دارد که باید پر می‌شد. یکی دیگر از نکاتی که باید به آن توجه کرد و در کار بهترین نویسندگان دنیا رعایت می‌شود این است که جست‌وجوی اطلاعات درون داستان را نباید به بیرون از کتاب ارجاع داد.
 
شیرزادی نوشتن پایان‌بندی کتاب را قدری شتابزده دانست و اظهار کرد: توحش، جهل ، ویرانی و گسیختگی مناسبات انسانی در رمان چال به خوبی ارایه شده است. همچنین یکی دیگر از ویژگی‌های کتاب این است که موقعیت بر شخصیت غلبه دارد و آدم‌ها اسیر موقعیتند. ما در این کتاب در تمام مدت با وحشت‌های بی‌پایان روبه‌روییم و در نهایت با وحشت نهایی ، وحشت‌های بی‌پایان از میان می‌رود.
 
همچنین این نشست علی شروقی، روزنامه‌نگار و نویسنده و از کارشناسان حوزه کتاب اظهار کرد: در سال‌های اخیر بیشتر کارهای داستانی که از نویسندگان این نسل است در فضاهایی نزدیک به محیط نویسنده می گذرد. اما اخیرا کارهایی می‌بینیم که شخصیت‌های متفاوت از طبقه روشنفکر در آن‌ها حضور دارند و بعضا از طبقه کارگر انتخاب می‌شوند.
 
وی با بیان اینکه رمان چال گرایش به تمثیلی شدن دارد در نقد کتاب گفت: شخصیت‌ها تیپ آشنا از این قشر را به ما نشان می‌دهد و چیزهایی را برای ما توصیف می‌کند که از قبل آمادگی داریم بشنویم. در حالی‌که در ادبیات باید با چیزی مواجه شویم که از قبل منتظر شنیدنش نبوده‌ایم.
 
در این میان علی اصغر شیرزادی در پاسخ به شروقی گفت: اشاره‌ای در مورد آشنا زدایی گفتید درست است و شخصیت‌ها كم و بیش طبق الگوهای آشنا ساخته شده‌اند. درست مثل تابلوهایی که سر خیابان است و ما اینقدر آنها را می‌بینیم که نادیده‌شان می‌گیریم.
 
یونس تراکمه نیز در این نشست با انتقاد از نوع روایت کتاب چال گفت: هنرمند می‌تواند در کارش خلاقیت به خرج دهد و از بازی‌های بیهوده زبانی بهره نبرد، مگر این‌كه با توجه به منطق متن، توجیه لازم را داشته باشد. من دلیل ساختاری برای این نحو روایت پیدا نکردم و نمی‌دانم اگر داستان سرراست روایت می‌شد چه عنصری را از دست می‌داد و حالا چه چیزی به دست آورده است. بنابراین از نظر من کتاب نقص روایتی دارد.
 
محمد تقوی، منتقد نیز با انتقاد از این که در این کتاب، اطلاعاتی که از راوی داده می‌شود اندک است و گاهی حتی راوی در داستان گم می‌شود گفت: در این کتاب نویسنده می‌خواهد جهان را به واسطه تشبیهاتش بسازد و به همین دلیل بعضی جاها داستان‌ها گم و از دسترس خارج می‌شوند. همچنین كامل نشدن شخصیت راوی باعث شده نتوانیم طرح داستان را به خوبی تشخیص دهیم و این باعث می‌شود جنبه‌ قابل لمس داستان کمرنگ شود.
 
وی در عین حال با بیان این‌که این داستان حاوی ارزش‌هایی نیز بوده اظهار داشت: در این داستان تکیه بر شخصیت شناسی و رابطه علّی كم‌رنگ است و بیشتر بحث داستان روی اتفاق‌ها می‌چرخد. البته من از بسیاری جهات از این کتاب لذت بردم و به نویسنده تبریک می‌گویم.
 
اسدالله امرایی نیز در این نشست گفت: من فکر می‌کنم چون راوی در این داستان غیر قابل اعتماد است، این شاعرانگی و نوع استفاده از کلام به او نمی‌خورد. با در نظر گرفتن این نکته، بخشی از مطالبی که برای خواننده گنگ است شفاف می‌شود.
 
تراکمه نیز در تکمیل سخن امرایی گفت: این نوع شاعرانگی دایره لغات مشخصی می‌خواهد اما راوی ما چقدر سواد دارد و کتاب خوانده است. البته من فکر می‌کنم نمی‌شود برای هنرمند دستورالعمل صادر کرد اما خود کتاب باید خودش را توجیه کند.
 
شیرزادی در واکنش به این نقد گفت: خیلی بد است که انسان حس تحسینش را از دست بدهد. فراموش نکنیم نویسنده کتاب جوان است. نباید توقع گرفتن نمره 20 از او داشت.
 
علی‌اصغر سید‌آبادی نیز در این باره اظهار کرد: در این کتاب راوی یک نوجوان است و زبان داستان نیز نوجوانانه است اما ساختارش دقیق‌تر از آن چیزی است که به شخصیت یک نوجوان بخورد. اگر من به جای نویسنده بودم نوعی آشفتگی را وارد این ادبیات می‌کردم .
 
وی با بیان این‌که موضوع و محتوای این کتاب را به عنوان ارزش آن نباید نادیده گرفت ادامه داد: نویسنده این کتاب خلاف كلیشه‌های عشق‌های آبكی میان دختر و پسر و تلخ نویسی از مد افتاده حرکت کرده و به شخصیت‌هایی توجه دارد که مدت‌هاست در داستان‌های ما غایب هستند.
 
آذردخت بهرامی، فیلمنامه‌نویس و داستان‌نویس نیز در این نشست گفت: معتقدم راوی كتاب چال نمی‌تواند این قدر شاعر باشد و شما این شاعرانگی را به او تزریق کردیده‌اید.
 
شیوا ارسطویی، شاعر و نویسنده نیز با بیان این‌که کتاب ساختار خوبی دارد، گفت: نارسایی نثر این رمان به متن و ارتباط گرفتن مخاطب با داستان لطمه می‌زند و مثل انیمیشن جلوی ما معلق می‌زند. در واقع من فکر می‌کنم مشکل در نارسایی نثر است و نه روایت.
 
علی دهقان نویسنده این کتاب نیز در این نشست گفت: من پرهیز داشتم که داستان ادعای تئوریک داشته باشد. من هرگز در حوزه داستان نوجوان کار نكرده‌ام و نمی‌كنم اما جایی زندگی کردم که دور و برم چنین افرادی را دیده‌ام. همچنین می‌خواستم زمان قصه به نوعی معلق باشد تا مساله ایجاد نکند.
 
شروقی نیز در اظهار نظری با تاکید بر اهمیت تنوع موضوع در ادبیات اظهار کرد: به هر حال هر داستانی چه ضد ساختار باشد و چه قالبش از قبل شکل گرفته باشد در ابتدا قراردادی با مخاطب دارد.
 
 

 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها