بلقیس سلیمانی، داستاننویس و منتقد در نشست «آشنایی با ظرفیتهای مطالعاتی ادبیات دفاع مقدس» گفت: متاسفانه تولیت ادبیات جنگ را نظام به عهده گرفته و به همین دلیل جنگ از جنبه ملی آن خارج و به نوعی مصادره شده است، زیرا یک موضع ایدئولوژیک پشت آن قرار دارد و دولت با مصادره کردن آن، سفارشنویسی را رایج کرده است.
ادبیات جنگ هویت رمان را زیر سوال میبرد!
سلیمانی با اشاره به ویژگیهای جنگ تحمیلی گفت: پرسش نخست این است که ما از جنگ تحمیلی چه بهرهای بردیم؟ جنگی که ویژگیهای خاصی داشت و نخستین ویژگی آن طولانی شدن آن بود. به تعبیر برخی جنگ هشت ساله، طولانیترین جنگ قرن به شمار میآید. از طرفی این طولانی شدن آن ظرفیتها و ویژگیهای خاصی برای کسانی که بعدها درباره آن مینویسند، پدید میآورد.
وی بیان کرد: افرادی که در این جنگ شرکت کردند موقعیتهای متفاوتی را پشت سر گذاشتند. این افراد دو دسته بودند؛ نخست افرادی که از آغاز در جنگ حضور پیدا کردند و سپس افراد دیگری که در زمان صلح وارد آن میشوند، این افراد، آدمهای متفاوتی هستند، به عبارتی فردی که در آغاز جنگ وارد جبهه میشود ظرفیت دلاوری و شهادت دارد، اما فرد دیگری که در پایان جنگ یا در میانه آن وارد میشود آن ظرفیتهای نخستین را ندارد.
این داستاننویس با اشاره به کمبودهای جنگ عنوان کرد: بسیاری از رزمندهها میگویند ما در پایان جنگ کمبود نیرو داشتیم؛ این سخن را کسانی که درباره تاریخ جنگ پژوهش کردند، گفتهاند. از طرفی برخی نامههایی که در دوران جنگ رد و بدل شد، نیز حکایت از این کمبود دارد.
سلیمانی سپس با نگاه ویژه به ادبیات و بهویژه رمان (خاطرهنگاری جنگ) اظهار کرد: رمان و داستان که برخاسته از طبقه متوسط شهری پس از رنسانس است، یک پدیده غربی است که لوازمات و ادبیات خاص خودش را دارد و باید با یک نگاه باز به جامعه دنبال شود. بنابراین نگاه قراردادی و کلیشهای راهی به رمان ندارد. متاسفانه ادبیات جنگ ما لوازم ادبی رماننویسی جنگ را درک نکرد. آنها از حوادث جنگ برای اهداف خود استفاده کردند، فارغ از اینکه به هویت رمان توجه کنند.
وی افزود: مساله بر سر کسانی است که با نگاه ایدئولوژیک در ادبیات جنگ حضور پررنگ دارند. به عبارتی نویسندگان ایدئولوژیک حوزه جنگ که از سر دردمندی و مسئولیت در این حوزه قلم میزنند، دردمندی آنها مانع از درک هویت رمان میشود تا وسایل آن را به درستی ببینند. متاسفانه از طرف دیگر تولیت ادبیات جنگ را نظام به عهده گرفته و اکنون جنگ از جنبه ملی آن خارج شده و به نوعی مصادره شده است، زیرا یک موضع ایدئولوژیک پشت آن است و دولت با مصادره کردن آن، سفارشنویسی را رایج کرده است.
گرایش خاطرهنگاری جنگ از جنبه تاریخی به سمت ادبی
در ادامه این نشست صمدزاده با اشاره به نمایشگاه کتابی که در کنار سالن این نشست برپا شده بود، گفت: اگر سراغ کتابهایی که در کنار در ورودی این سالن دیده شده بروید یک کارت شناسایی در کنار هر کتاب میبینید که شمارگان کل کتاب در کنار آن آورده شده و بیش از 50 عنوان کتاب شمارگانی بیش از 20 هزار نسخه دارند.
وی افزود: برخی از این کتابها در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در یک روز تقریبا دو هزار نسخه فروش داشته و به نوعی میتوان گفت آثار حوزه جنگ مورد اقبال عمومی قرار گرفته است. این نوع خاطرهنگاری جنگ میل به سوی ادبیات و به نوعی برخی از جنبههای رمان را نیز در خود دارد. به عبارتی خاطرهنگاری از جنبه تاریخی به سمت ادبی گرایش پیدا کرده، با این همه، کتابها حاوی خاطرات جنگ مورد اقبال قرار گرفته و قشر بسیاری را در جامعه کتابخوان کرده است.
رئیس کتابخانه تخصصی جنگ حوزه هنری عنوان کرد: کتابخانه ما نزدیک 15 سال است که در حوزه جنگ فعالیت میکند این کتابخانه از سال 79 کار خود را شروع کرده است. فیلسوفی میگوید کتابخانهها موجودات زندهای هستند و بنده نیز کارم را برپایه این اصل پایهگذاری کردم، اما متاسفانه وضعیت کتابخانهها در کشور ما به صورتی است که این موجودات زنده در خواب متولد و درخواب زندگی میکنند و اگر فرصت حیات نداشته باشند در خواب میمیرند.
صمدزاده ادامه داد: اگر در ایران کتابخانهها به نیازهای جامعه توجه داشته باشند خواب از سر این موجودات زنده میپرد؛ یعنی زمانی که به نیازهای مطالعاتی و پژوهشی جامعه درست پرداخته شود، باعث میشود کتابخانهها به چشم بیایند و اگر این پژوهشها از مسیر کتابخانهها بگذارد، ارزش افزوده آن چندین برابر میشود و تنها در یک پژوهش خلاصه نمیشود. این اصلی است که در کتابخانه ما مورد توجه قرار گرفت و تلاش کردیم با نگاه متفاوت وارد کتابخانه حوزه جنگ شویم.
وی بیان کرد: به نظر من کتابخانهها دماسنج فرهنگی هر کشور هستند زیرا این کتابخانهها نشاندهنده بالا و پایین شدن گرایش به مطالعه و پژوهش در جامعه هستند. دیگر اینکه مراجعهکننده بزرگترین سرمایه یک کتابخانه است و بده و بستانی که در این میان بهوجود میآید باعث بهبود کیفیت کتابخانه میشود.
رئیس کتابخانه جنگ حوزه هنری اظهار کرد: دیگر اینکه کتابخانهها در واقع مادربُرد جامعه هستند به عبارتی همه چیز در حوزه فرهنگ، مطالعه و پژوهش باید از پایانه کتابخانه رد شود و اگر این اتفاق نیفتد شاهد اتفاقهای بزرگتر مانند بالارفتن سرانه مطالعه نخواهیم بود.
صمدزاده گفت: ما در سال 79 زمانی که تاسیس کتابخانه جنگ آغاز شد باید تمام منابع مربوط به این حوزه را جمع میکردیم از سال 59 (آغاز جنگ) تا سال 79 تقریبا بیست سال گذشته بود و ما باید گذشته را جمع میکردیم در این میان نمیدانستیم چه تعداد کتاب منتشر شده است و آمار دقیقی در حوزه انتشارات جنگ وجود نداشت. ما در این جستجو کتابخانه ملی، مجلس شورای اسلامی و... را جستجو کردیم و تعدادی از منابع را به دست آوردیم.
وی عنوان کرد: در عین حال به نظر من واژه جنگ جایگاه واژگانی در کتابداری ملی نداشت. در این حوزه هرکس تعریف ذوقی داشت با این حال تعریف درستی در کتابداری برای کتابهای ضدجنگ در سیستم اطلاعرسانی ما وجود نداشت به نظر میرسید در فرایند تولید واژگان که در حوزه ملی انجام شده بود جنگ و ضد جنگ وارد فهرست کتابخانه نشده بود. بنده پیشنهاد میکنم در یک نشست، تعاملی میان فعالان حوزه جنگ و فرهنگستان ادب فارسی صورت گیرد تا استفاده از واژگانی مانند آزادگان، شهیدان، جانبازان و ارزشی وارد حوزه اطلاعرسانی کتابداری شود. واژگانی که مشکلات حقوقی دارند و ما در برخی از موارد کتاب، نشریه و کتابخانه جنگ را باز تالیف کردیم.
در این نشست دکتر ناهید اقبالزاده و دکتر محمد دبیرمقدم (دبیر فرهنگستان زبان و ادب فارسی) نیز سخنانی را بیان کردند در پایان دکتر میرزایی نیز اشعاری را که خود درباره جنگ سروده بود برای حاضران خواند.
نظر شما