چهارشنبه ۱ مهر ۱۳۹۴ - ۱۴:۱۴
داستان‌های نویسنده فقید روی پیشخان کتابفروشی‌ها قرار گرفت

مجموعه داستان «هِی‌هِی- جِبِلی- قُم‌قُم» نوشته رضا دانشور از سوی نشر چشمه منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) مجموعه داستان جدید رضا دانشور شامل داستان‌هایی با عنوان «عصرانه»، «با دوستان داماد به عروسی نرو»، «آبی»، «هی‌هی-جبلی-قم‌قم»، «آیا پلنگ در البرز راه می‌رود»، «بازنشسته‌ها/ساعت 9:30 پیش از ظهر تابستان/باغ ملی-1»، «زندگی گیاهی»، «کرفون»، «من، گنگ خواب دیده» و «آن‌چه فردا بینی و پس فردا بینی و پسان فردا» در بخش نخست این مجموعه است.
 
بخش دوم مجموعه داستان «هی‌هی-جبلی-قم‌قم» با «قصه‌های مهمل تلخک» نام‌گذاری شده است. در این مجموعه داستان‌هایی با نام‌های «هیولا و تلخک»، «تربیت»، «عید سعید»، «قتل در طبیعت بی‌جان»، «احتراز از رودخانه»، «حیوان حرام‌گوشت»، «سفر»، «نگرانی‌های تلخک»، «تشویق کنندگان»، «واریاسیون‌های فراموشی-1»، «واریاسون‌های فراموشی-2»، «دشمن» و «تلخک مجاب می‌شود» چاپ شده است.
 
در بخشی از داستان عصرانه می‌خوانیم: «مجیدرضا در شهرک گوهردشت می‌نشست. محل کارش تهران بود و خانه نامزدش چالوس. مرکبش پیکانی کهنه بود و سرگرمی‌اش، طی رانندگی‌های بی‌پایان، تماشای اعلان‌های بزرگ تبلیغاتی روی در و دیوار.
 
تاریک روشن که از خانه بیرون می‌رفت، آسیدممدلی فرنی فروش، تازه چراغش را روشن می‌کرد و از روی دیگ فرنی، ابر بخار، پیاده‌رو را می‌گرفت. آسید ممدلی به زحمت تکه‌ای ته‌دیگ که هنوز دست نخورده برایش می‌کَند. با این‌که فرنی را به شتابی می‌خورد که کام و دهانش می‌سوخت، عطر و مزه ته‌دیگ‌های قهوه‌ای تا صبح روز بعد، خاطرش را خوش می‌داشت. این کاسه پانزده قرانی فرنی، نه فقط نیروی رانندگی در اتوبان همیشه شلوغ کرج و خیابان‌های ستوه‌آور تهران را تأمین می‌کرد، بلکه چنان ته دلش را می‌گرفت که تا ساعت یک و نیم بعد از ظهر –که میرزا آقای آبدارچی ساندویچش را می‌آورد- سرحال و سرپا بود، و بوی گلاب و طعم ته‌دیگ را در دهانش حس می‌کرد.
 
کار مجید رضا در اداره، ثبت شماره پرونده‌ها بود که هرگز لای‌شان را باز نمی‌کرد. پرونده‌هایی که وارد می‌شد، پرونده‌هایی که در دستور کار قرار می‌گرفت و پرونده‌هایی که بایگانی می‌شد. هر پرونده شماره و تاریخی داشت که مجیدرضا، همراه با نام مأمور رسیدگی، در یکی از سه دفتر قطورش می نوشت. عصرها انگشت‌های دست راست، آرنج، شانه و گردنش درد می‌گرفت و به قدری خسته بود که راه طولانی برگشت به خانه، بدون اعلان‌های تبلیغاتی، عذاب الیم می‌نمود.»
 
رضا دانشور سال 1326 در مشهد به دنیا آمد و از دانشکده ادبیات این شهر فارغ‌التحصیل شد. «نماز میت» را در 19 سالگی نوشت و انتشار آن در سال 1350 بشارت از حضور نویسنده‌ای خلاق و توانا داشت. رضا دانشور نزدیک به 50 سال نوشت، داستان‌های بلند «عاشورا، عاشورا»؛ «کپرنشین‌ها»، «شب روی ایوان»، «خانواده کوچک صبوحی» و نمایشنامه‌های «کجای سال دو هزار منتظرت بمانم»، «خورشید روی یخ»، «شهر لوط»، «عقرب»، «ابوالقاسم فردوسی به روایت مرشد رستم خراسانی»، «سفر دوزخی آقای ارداویراف و شاهزاده و اژدها».

مجموعه داستان‌های کوتاه «محبوبه و آل» و رمان «خسرو خوبان» سال 2001 پس از انتشار در پاریس با مقدمه ژان کلود کری‌یر به زبان فرانسه ترجمه و انتشار یافت، حاصل دوران اقامت دانشور در فرانسه است. رضا دانشور از سال 2003 تا 2006 در ایالت نیویورک امریکا در دانشکده کرنل زبان و ادبیات فارسی تدریس می‌کرد. در این مدت «مسافر هیچ کجا» را نوشت. («ساندویچ مخلوط» را در فرانسه نوشته بود ولی در دوران اقامت در امریکا به انگلیسی ترجمه شد.) مسافر هیچ کجا سال 1390 در تهران نیز منتشر شد.
 

رضا دانشور رستگاری را در کتاب می‌جست. می‌گفت اگر کتاب نبود بی‌گمان روح متلاطمش سرنوشتی جز غرق شدن در هولناک‌ترین ورطه‌ها نمی‌یافت. به اعجاز خواندن و نوشتن از ظلمات به روشنایی راه می‌برد. این نویسنده در شب ششم خرداد ماه 1394 از دنیا رفت.
 
کتاب «هی‌هی-جبلی-قم‌قم»در شمارگان هزار نسخه به قیمت 12 هزار تومان به تازگی از سوی نشر چشمه راهی بازار کتاب شده است.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها