چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۷
میرعابدینی: مرگ در داستان‌های تاج‌مهر به امری دم‌دستی و روزمره تبدیل می‌شود

حسن میرعابدینی در نشست نقد و بررسی کتاب «غریبه‌ای زیر درخت نارنج» نوشته کرم‌رضا تاج‌مهر گفت: نویسنده به مساله مرگ اهمیت زیادی داده و این مفهوم در داستان‌های این مجموعه به امری دم‌دستی و روزمره تبدیل می‌شود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) نشست نقد و بررسی مجموعه داستان «غریبه‌ای زیر درخت نارنج» نوشته کرم‌رضا تاج‌مهر، عصر دیروز، سه‌‌شنبه 23 تیر با حضور حسن میرعابدینی، محمدرضا گودرزی و نویسنده این مجموعه در فرهنگسرای گلستان برگزار شد.

«غریبه‌ای زیر درخت نارنج» و غلامحسین ساعدی
میرعابدینی در این نشست گفت: چنین داستان‌هایی هوای تازه‌ای را وارد فضای داستان‌نویسی ما می‌کند. داستان نخست این مجموعه یعنی «زن‌ها تا سینه مردها تا کمر» اقلیم تازه‌ای را به ما معرفی می‌کند که فضای داستان‌های غلامحسین ساعدی را به یاد ما می‌آورد.
 
این منتقد ادامه داد: نویسنده توانسته در این مجموعه موقعیت مرگستانی قابل توجهی را بسازد؛ موقعیتی که آدم‌هایش به مرگ می‌اندیشند و تفریح کودکانش بازی با گورهاست و خانه‌ها و آلونک‌ها ساخته شده از تابوت‌های از کار افتاده است. این موقعیت‌های مرگستانی در چند داستان دیگر هم دیده می‌شود. به زبانی دیگر گورستان جای قابل ملاحظه‌ای در داستان‌های تاج‌مهر دارد به نوعی که خواننده به این نتیجه می‌رسد که گویی در زندگی آدم‌های این داستان‌ها روزمرگی و مرگ خیلی به یکدیگر نزدیک‌اند و مرگ آسان‌یاب است و به اصطلاح به امری دم‌دستی تبدیل شده است.
 
اهمیت مرگ در داستان‌های تاج‌مهر
نویسنده کتاب «صد سال داستان‌نویسی در ایران» اضافه کرد: در داستان «شهاب باران» که بر اساس یک تقابل شکل می‌گیرد زن و مردی که روی بام و گویی به ملکوت نزدیک‌ترند سقوط شهاب‌ها را می‌بینند. در این داستان هم مرگ دیده می‌شود و شخصیت زنی روایت می‌شود که زندگی‌اش طولی نخواهد کشید. کنار هم نهادن عطش زندگی در کنار مرگ به نوعی مرگ را نازل‌تر جلوه می‌دهد و آن را به امری روزمره تبدیل می‌کند.
 
وی توضیح داد: داستان «وقتی دکتر لبخند می‌زند» شبیه به داستان «شهاب باران» است و در این داستان هم مساله مردی مطرح می‌شود که با تغییر رفتار فرزندش متوجه می‌شود که وضع جسمی مناسبی ندارد. مساله مرگ و زندگی دوباره در این داستان مطرح می‌شود. در داستان «واهمه‌های خاکستری» مرگ بسیار به روزمرگی نزدیک است و خانواده‌ای که از آسیب زلزله می‌خواهند در امان باشند در حیاط خانه می‌مانند. در واقع با این روش مرگ به امری روزمره تبدیل می‌شود.
 
این منتقد ادبیات‌داستانی یادآور شد: علاوه بر مرگ موضوع دیگری که در داستان‌های این مجموعه بیشتر به چشم می‌خورد تنهایی شخصیت‌های داستان است. در «دکمه‌های سرآستین» با تنهایی برخورد می‌کنیم. در واقع در همه داستان‌ها بر خلاف آرامشی که به نظر می‌رسد، زیر این سطح آرام تنشی وجود دارد. تنشی را حس می‌کنیم که ما را در انتظار نزول بلا می‌گذارد. شاید در همین‌جا باشد که بتوان شباهت‌هایی بین داستان‌های غلامحسین ساعدی و داستان‌های این مجموعه یافت.
 
میرعابدینی گفت: در داستان «نقش پرنده» ما با یک مضمون دیگری از کارهای کتاب برمی‌خوریم. این داستان از داستان‌های بلند کتاب است و تعلیق خوبی دارد و خیلی چیزها در داستان مشخص نمی‌شود. مثلاً مشخص نمی‌شود که دلیل قتل «جاوید» -شخصیت داستان- چیست. آیا متعصبان مذهبی او را کشته‌اند یا لب رودخانه‌ای‌ها! مشخص نشدن این وضع داستان را خواندنی‌تر کرده است. این داستان نیز در گورستان می‌گذرد. داستان، داستان دو مردی است که می‌خواهند جنازه‌ای را شبانه دفن کنند اما گوری برای او پیدا نمی‌شود.
 
وی ادامه داد: داستان‌های این کتاب داستان‌های شخصیت‌های مطرود و دور افتاده‌ای‌اند که حتی هنگام مرگ نیز جایی برای دفنشان وجود ندارد. در داستان «زن‌ها تا سینه مردها تا کمر» پدر که خود گورکنی است عاقبت گوری برای آرامش گرفتن ندارد و پسر او را با وضع نابهنجاری دفن می‌کنند. در داستان «بچه‌گربه‌ها» تنهایی نقش بسزایی دارد. تنهایی به قدری به شخصیت‌ها فشار می‌آورد که آن‌ها در مرزی از واقعیت و خیال گرفتار می‌شوند. داستان «نردبان پنج پله» از داستان‌های وهمی این کتاب است. داستان زن و مردی که به تدریج نسبت به یکدیگر غریبه و غریبه‌تر می‌شوند.
 
این منتقد اضافه کرد: در داستان «غریبه‌ای زیر درخت نارنج» زن و مردی متوجه سایه‌ای در فیلم عروسی‌شان می‌شوند. به گمانم وهم در داستان «نردبان پنج پله» ملموس‌تر است. در داستان «نردبان پنج پله» مقداری اندیشه و فکر بر روال داستان پیشی گرفته است و روایت، چنان که باید از کار در نیامده است.
 
نویسنده کتاب «صد سال داستان‌نویسی در ایران» افزود: داستان‌های این مجموعه مدرن‌اند. در هفت داستان این مجموعه روایت با گفت‌وگوی میان شخصیت‌ها شکل می‌گیرد. معمولاً داستان‌ها دو شخصیت دارند و از دید زن و شوهری روایت می‌شوند. به گمانم تاج‌مهر گفت‌وگو پرداز خوبی است. گفت‌وگوهای او طبیعی است و بدون این‌که کلمات را بشکند نحو زبان گفتار را بازتاب داده است. به ویژه که گفت‌وگوها در پیش‌برد ماجرا و شناساندن شخصیت‌ها مؤثرند. من پیشینه کاری آقای تاج‌مهر را نمی‌دانم اما به گمانم از نمایشنامه‌نویسی به داستان‌نویسی روی آورده‌اند. چرا که به نظر می‌رسد داستان‌ها به شکل نمایشی نوشته شده‌اند و گفت‌وگو نیز در آن‌ها نقش عمده‌ای دارند.
 
وی یادآور شد: در داستان مدرن نویسنده اطلاعات زیادی به خواننده خودش نمی‌دهد، اما در برخی از داستان‌های این مجموعه این شیوه رعایت نمی‌شود. بحث اطلاع دادن در داستان مدرن ظریف است. نویسنده داستان مدرن بسیاری از مسایل را مطرح نمی‌کند و به شکل ضمنی مطرح می‌شود. نویسنده فضاهایی خالی را برای خواننده باقی می‌گذارد و به هوش او احترام می‌گذارد.
 
محمدرضا گودرزی نیز در این نشست گفت: مجموعه داستان «غریبه‌ای زیر درخت نارنج» یازده داستان کوتاه دارد. پنج داستان این مجموعه واقعه روانشناختی اجتماعی دارد. دو داستان مدرن است و یک داستان نیز شگفت است و دو داستان فانتزی است.
 
نشست نقد و بررسی مجموعه داستان «غریبه‌ای زیر درخت نارنج» عصر دیروز با حضور نویسنده‌اش در فرهنگسرای گلستان برگزار شد. در ابتدای این نشست نویسنده داستان «بچه گربه‌ها» را برای مخاطبان خواند. این مجموعه داستان اسفند ماه سال گذشته (1393) برنده جایزه مهرگان ادب شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها