کتاب «تفحص» که به خاطراتی درباره یافتن شهیدان دوران دفاع مقدس در مناطق عملیاتی میپردازد، منتشر شد.
در مقدمه کتاب «تفحص» به مراحل یافتن پیکر شهیدان پرداخته شده است. در بخشی از مقدمه کتاب میخوانیم: «نیروهایی که در تفحص شهدا کار میکنند، غالبا هیچگونه آشنایی و تجربهی قبلی در ارتباط با شناسایی اجساد ندارند؛ فقط بچههایی که زمان جنگ، واحد تعاون بودند و امور انتقال شهدا را بر عهده داشتند، به لحاظ کارشان تجربیاتی داشتهاند؛ آن هم در زمینهی شناسایی شهدایی که تازه در منطقه به شهادت رسیده بودند و به قول بچهها «شهدای گوشتی» آن هم شناسایی از روی پلاک و کارت شناسایی. همان تجربیات ارزشمند به تفحص منتقل شد، منتها به مرور کاملتر شد.»
داوودآبادی در بخش «سخن نویسنده» با یادآور شدن چاپ این کتاب در سالهای گذشته در قالب مجموعهای قطورتر نوشته است: «ولی امروز بر حسب ضرورت و نیاز، به همت عزیزانی دلسوز در اختیار شما قرار گرفت.»
کتاب «تفحص» 68 خاطره از یافتن شهیدان در مناطق عملیاتی را در بردارد و در پایان کتاب تصاویری در این باره آورده شده است. شهید بر روی مین منور، نوجوان شهید، عکاس و مین والمری، زیر پایت را نگاه کن، جرعهای به نیت شفا، مظلومیت پنهان، مرا خاک کردند، هیچ اثری از آنها نماند و التماس سید وحید به شهدا، عنوان برخی خاطرات آمده در این کتابند.
در صفحه 85 کتاب در بخشی از خاطراه «افطار با قمقمه شهید» میخوانیم: «پاکت بیل را در خاک فرو بردم و آوردم بالا، خواستم دستگاه را خاموش کنم که بروم پایین، ناگهان دیدم پیکر یک شهید در پاکت بیل پیدا شده. رفتم جلوی بیل. پیکر شهید کاملا داخل پاکت بیل خوابیده بود؛ یعنی بیل که زده بودم بدن او آمده بود داخل پاکت. خاکها را که خالی کردیم، جمجمهاش پیدا شد. پلاک را که دور گردنش بود، درآوردیم، یک قمقمه آب پهلویش بود که سنگین بود. در آن را باز کردیم دیدیم آب زلالی در آن موجود است. شهید را که به مقر بردیم، سید میرطاهری با آب آن قمقمه روزهاش را افطار کرد. آبی زلال. انگار نه انگار که ده سال داخل قمقمه و زیر خاک مانده باشد.»
انتشارات تقدیر، کتاب «تفحص» را با شمارگان دوهزار و 500 نسخه، در قطع رقعی، 160 صفحه و به بهای 60 هزار ریال منتشر کرده است.
نظر شما