علیرضا سمیعآذر در مراسم رونمایی این کتاب مطرح کرد
تبیین مفهوم معاصریت در هنر کشورمان برای نخستینبار در «هنر معاصر ايران»/ تحلیل هنر هنرمندان ایرانی خارج از کشور در اثر کشمیرشکن
علیرضا سمیعآذر، محقق و مترجم هنر در مراسم رونمایی از کتاب «هنر معاصر ايران: ريشهها، ديدگاههای نوين» نوشته حميد کشميرشکن گفت که نویسنده در این کتاب برای نخستین بار از مفهوم معاصریت در هنر ایران و همچنین هنر هنرمندان در تبعید بحث کرده است، چنین مباحثی در هیچ کتاب دیگری مطرح نشده بود.
مفهوم معاصریت در هنر ایرانی تنها در این کتاب مطرح شده
علیرضا سمیع آذر، محقق و مترجم حوزه هنرهای تجسمی در این مراسم گفت: چهار بحث مهم و چهار تحلیل مناسب و علمی در کتاب «هنر معاصر ایران» مطرح شده است. نخستین بحث «تحلیل مکتب سقاخانه» یا همان جریان مدرنیسم متمایل به عناصر ملی است که در دهه 40 شکل گرفت.
وی افزود: بحث دوم درباره «نقاشی دوران انقلاب» است که به صورتی علمی و بدون جهتگیری خاص به آن پرداخته شده و بحث سوم نیز «مفهوم معاصریت در هنر ایران» است. این بحث کاملا جدید است و من تاکنون ندیدهام که در کتاب یا پژوهش دیگری به آن پرداخته شده باشد. بحث چهارم این کتاب نیز که بسیار مهم و در عین حال مانند بحث سوم جدید است «هنر هنرمندان در تبعید» نام دارد.
سمیع آذر ادامه داد: موضوع مدرنیت در هنر ایرانی نقطه شروع این کتاب است. با تلاشهای کمال الملک که سهم بزرگی در دگردیسی تصویری ایرانیان داشت، هنر مدرن به ایران وارد و توسط هنرمندان نسل بعد دنبال شد.
برخوردهای هنرمندان ایرانی با مدرنیسم
این مترجم و پژوهشگر در ادامه با اشاره به برخورد ملیگرایانه نقاشان ایرانی با مفهوم مدرنیسم گفت: از همان نخستین سالهای ورود مدرنیسم هنری به ایران، هنرمندان با نوعی احساس به میراث ملی خود به آن میپرداختند. کمتر نقاش ایرانی را پیدا میکنید که به دنبال تقلید محض از هنر غربی باشد و همه در پی این بودند که یک نسخه ایرانی از هنر مدرن ارائه بدهند و البته این مساله با روح و طبیعت مدرنیسم منافات داشت.
سمیع آذر با اشاره به چگونگی تصرف هنرمندان ایرانی در مدرنیسم هنری گفت: برخی هنرمندان ایرانی در برخورد با مدرنیسم سعی کردند موضوعات و سوژههای ایرانی را وارد آن بکنند و برخی دیگر نیز سعی در تصرف در ساختار هنری داشتند تا یک مدرنیسم ایرانی ارائه دهند. این اتفاقات در دهه 40 شروع شد و در ادامه سنتگرایی بود. در این کتاب با تحلیل درستی به این مسائل ارائه شده است.
«سقاخانه» تنها مکتب هنری خاورمیانه در صدسال اخیر است
مدیر سابق موزه هنرهای معاصر تهران همچنین به چگونگی شروع مکتب سقاخانه نیز اشاره کرد و گفت: در ادامه تلاشهای بهرهگیری از میراث ملی، برخی هنرمندان تلاش کردند عناصر ایرانی و حتی برخی نمادهای شیعی را در آثار خود به کار گیرند. یکی از منتقدان هنری مهم در آن دوران، یعنی زندهیاد کریم امامی به کار این هنرمندان لقب «مکتب سقاخانه» را اطلاق کرد که در ادامه روی آنها باقی ماند. سقاخانه تنها مکتب هنری ایرانی در 100 سال اخیر است. حتی میتوان سقاخانه را تنها مکتب هنری خاورمیانه در قرن اخیر دانست.
سمیع آذر در ادامه به یکی دیگر از ویژگیهای کتاب «هنر معاصر ایران» اشاره کرد و گفت: نویسنده در این کتاب به تحولات هنر ایران در دوران پس از پیروزی انقلاب نیز پرداخته و سعی میکند در میان این دوره هنری سه گرایش هنری را نشان دهد؛ بومی گرایی، ملی گرایی و توجه به گرایشهای ضدغربی که این مورد آخر به طبیعت رسمی هنری در ایران تبدیل شد. بسیاری از هنرمندان ایرانی در این دوران متوجه شدند که جهان روشنفکری ما یک ماهیت ضدغربی دارد، بنابراین آنها نیز به این سمت گرایش پیدا کردند.
نویسنده کتاب «تاریخ هنر معاصر جهان: اوج و افول مدرنیسم» در بخش دیگری از سخنان خود به بحث این کتاب درباره هنر ایران در دوران موسوم به اصلاحات اشاره کرد و گفت: یکی دیگر از ویژگیهای مهم این کتاب که تاکنون در پژوهشهای دیگر به آن به هیچ عنوان پرداخته نشده بود، بحث درباره هنر در دوران دولتهای هفتم و هشتم یعنی دولت «اصلاحات» است. کار ویژه نویسنده در کتاب این است که بحث مفهوم «معاصریت در هنر» را با شرح جریانهای هنر در دوران اصلاحات شروع میکند.
سمیع آذر همچنین با تشکر از ناشر کتاب یعنی موسسه پژوهشی چاپ و نشر نظر، گفت: نشر نظر با انتشار این کتاب نیز مانند دیگر کارهای خود کار فرهنگی بزرگی انجام داده است. از پیش مشخص است که انتشار چنین کتابی حتی هزینههای خود را نیز برنمیگرداند. به عقیده من نشر نظر در طول مدت فعالیت خود کتابخانه مجهزی از هنر ایرانی به دانشجویان، پژوهشگران و علاقهمندان ارائه کرده است.
مشکل کمبود منابع داشتم
حمید کشمیرشکن، نویسنده کتاب نیز در سخنرانی خود در این مراسم گفت: یک مشکل بزرگ که پژوهشگران هنر معاصر ایران با آن روبهرو هستند، بحث کمبود منابع و همچنین نمونههای قبلی آثار هنری است. کاوش درباره هنر غربی این حُسن را دارد که نمونههای آثار و البته منابع و اسناد معتبر، به فراوانی در دسترس است اما درباره هنر معاصر ایران به هیچ عنوان این چنین نیست.
وی افزود: این مشکلات برای کتابی که با قصد تامین منابع آکادمیک نوشته میشود، بسیار افزون است. البته باید به تلاشهای رویین پاکباز، کریم امامی و جواد مجابی اشاره کنم که سعی کردند حداقل اسناد قابل اتکایی درباره هنر ایران را ارائه کنند.
کشمیرشکن در ادامه به مهمترین هدف خود برای نگارش کتاب «هنر معاصر ایران: ریشهها، دیدگاههای نوین» اشاره کرد و گفت: مهمترین نکتهای که سعی کردم در این کتاب به آن اشاره کنم این است که هنر معاصر ایران انعکاس جوانب مهمی از آیینه فرهنگ ایرانی است. بررسی زمینههای تاریخی فرهنگ ایرانی و تاثیر آن بر هنر، خط مشی اصلی این کتاب بوده است.
این نویسنده و منتقد هنری همچنین با اشاره به این نکته که قصدش صرفا روایتگری تاریخ نبوده است گفت: میتوان اسم کتاب را «تاریخ تحلیلی هنر ایران در 100 سال گذشته» نامگذاری کرد. مباحث این کتاب دقیقا از جایی شروع میشود که پژوهشگران دیگر چه ایرانشناسان و شرقشناسان و چه مولفان ایرانی کتابهایی خود درباره هنر ایران را با آن تمام کردهاند. یعنی بحث درباره هنر در اواخر دوران قاجاریه. چون درباره هنر ایران از اواخر قاجاریه تاکنون یک خلا عجیب وجود داشت که من سعی کردم با این کتاب آن را پر کنم.
«هنر معاصر ايران: ريشهها، ديدگاههای نوين» از سوی موسسه فرهنگی چاپ و نشر نظر با شمارگان هزار و 500 نسخه، 408 صفحه و بهای 180 هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما