پنجشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۶
چراغ ایرانشناسی در لهستان کم فروغ شده‌است

مطلعات ایرانشناسی به ویژه پس از تحریم‌هایی که صورت گرفت و کاهش ارتباط ایران با سایر کشورهای خارجی، کاهش یافته‌است؛ چنین روندی در مطالعات ایران‌شناسی در لهستان نیز اتفاق افتاده‌است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) نشست «روابط فرهنگی و ایرانشناسی در کشور لهستان» امروز پنجشنبه 24 اردیبهشت ماه با حضور محسن جعفری‌مذهب، عضو هیات علمی مرکز اسناد و کتابخانه ملی ایران و علیرضا دولتشاهی، رئیس انجمن دوستی ایران و لهستان در سرای اهل قلم بیست‌ و هشتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران برگزار شد.

دولتشاهی در ابتدای این مراسم با بیان اینکه ایرانشناسی در لهستان قدمت طولانی دارد، گفت: ما سال گذشته آغاز روابط دیپلماتیک با لهستان را گرامی داشتیم و اکنون 540 سال از روابط دیپلماتیک می‌گذرد.

وی ادامه داد: قدیمی‌ترین سندی که از روابط ایران و لهستان موجود است به نامه‌ای برمی‌گردد که یکی از خاندان‌های ایرانی به پادشاه لهستان برای ایجاد نیروی نظامی نوشت.

وی زبان لهستانی را نخستین زبانی دانست که ترجمه گلستان سعدی را وارد اروپا کرده و افزود: در سال 603 نخستین ترجمه گلستان سعدی به زبان لهستانی منتشر شد و در واقع اوج تغزل در زبان فارسی به زبان لهستانی ترجمه و وارد اروپا شد. بعدها در سال 1630 ترجمه لاتینی از این اثر ارائه شد بنابراین فعالان در عرصه ایرانشناسی لهستانی‌ها را سرآغازی برای این ماجرا می‌دانند. زبان لهستانی به عنوان پل معبری بوده که ادبیات فارسی را در اروپا وارد کرده است.

رئیس انجمن دوستی ایران و لهستان در بخش دیگری از سخنانش به نقش لهستان در تدوین زبان و ادبیات فارسی اشاره کرد و گفت: پیش از آنکه دستور زبان فارسی به شکل جدیدی تدوین شود، دستورهای تجویزی برای زبان فارسی وجود داشت. حبیب اصفهانی کتابی را در استانبول با عنوان «دستور سخن» منتشر کرد که در آن زبان را به 10 جزء تقسیم می‌کند و در واقع در آن دستور زبان فارسی از عربی گرفته شده است.

وی در بخش دیگری از این مراسم با بیان اینکه امپراطوری عثمانی در زمان حکومتش 800 هزار کیلومتر مربع قلمرو داشته افزود: این در حالی است که لهستان یک میلیون متر مربع قلمرو حکومتی داشته است و بعد از قرون وسطی یکی از بزرگترین واحدهای مستقل سیاسی بوده است.

وی با تاکید بر اینکه ایرانشناسی در لهستان قربانی مسائل سیاسی شده افزود: پس از تحریم‌هایی که صورت گرفت و نیز کاهش ارتباط ما با سایر کشورهای خارجی، ایرانشناسی نیز از رونق افتاده است. دانشجویانی که در لهستان ایرانشناسی می‌خوانند واحدی برای زبان فارسی ندارند و بعد از فارغ‌التحصیلی هم شغلی ندارند.

دولتشاهی افزود: البته با حضور نیروهای لهستان در پیمان ناتو برخی از ایرانشناسان لهستانی به عنوان مترجم در جنگ افغانستان حضور یافتند که بعدها با خروج نیروهای لهستانی آنها هم بیکار شدند.

وی در ادامه به تلاش‌های ماخالسکی در حوزه مطالعات ایرانشناسی اشاره کرد و گفت: با تلاش‌های او، زبان فارسی در دانشگاه ورشو از زیر سایه زبان عربی و ترکی درآمد. او شاهنامه فردوسی را به زبان لهستانی ترجمه کرد که متاسفانه این ترجمه منتشر نشده است.

وی یادآور شد: من از دولت جمهوری اسلامی ایران درخواست می‌کنم که این ترجمه از شاهنامه را منتشر کند و نگذارند که دچار سرنوشت‌ برخی از ترجمه‌های بی سرانجام از غزلیات حافظ شود.

دولتشاهی همچنین گفت: در سال 2007 ترجمه 32 غزل مولانا توسط موژینسکی منتشر شد و دولت ترکیه گفت که برای نشر آثار مولانا 50 هزار دلار خرج خواهد کرد، بنابراین ما تنها نباید مولانا را ایرانی بدانیم بلکه باید برای نشر آثارش هم هزینه کنیم.

انتقاد از کم توجهی به ایجاد و نگهداری کرسی‌های زبان فارسی در اروپا
جعفری‌مذهب نیز در بخش دیگری از این نشست گفت: ارامنه‌ای که در ایران زندگی می‌کردند زبان فارسی می‌دانستند و کسانی بودند که توانستند بین مسلمانان و مسیحیان ارتباط برقرار کنند. نخستین سفیر لهستان در ایران نیز ارمنی بود است.

وی با اشاره به مراسم بزرگداشت صد و چهلمین سال گرامیداشت انجمن دوستی ایران و لهستان افزود: امسال یکی از برنامه‌های این انجمن بزرگداشت شاعر اروپایی آدام میتسکویچ است که به دلیل اینکه لهستان زمانی منطقه بزرگی را در برمی‌گرفته مردم کشورهای لیتوانی، بلاروس و لهستان او را شاعر خود می‌دانند. این برنامه قرار است در ماه آذر سال جاری برگزار شود و ما نیز به نوعی در این مراسم شرکت می‌کنیم.

وی در پایان این مراسم با انتقاد از کم توجهی به ایجاد و نگهداری کرسی‌های زبان فارسی در اروپا گفت: متاسفانه کرسی‌های زبان فارسی در دانشگاه‌های اروپایی در حال از بین رفتن است در حالی که عرب‌ها و ترک‌ها با صرف پول کرسی‌های خود را نگه داشتند و در این باره کار می‌کنند.

جعفری‌مذهب تاکید کرد: متاسفانه اکنون ایرانشناسی در حال شکست خوردن از عرب‌ها و ترک‌هاست و امروز حتی کردشناسی، تاجیک‌شناسی و ... اهمیت بیشتری از ایرانشناسی یافته است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها