علی اصغر شیرزادی درباره محمدعلی سپانلو گفت: یک داستاننویس پنهان همواره در ذهن خلاق و پویای سپانلو وجود داشت که در همه شعرهایش به ویژه در دو منظومه «پیادهروها» و «خانم زمان» چهرهای بارز نشان میدهد. او نه تنها چیزی از شاملو کم نداشت که حتی به لحاظ ملی از او بالاتر بود.
وی ادامه داد: ضمناً یک مجموعه داستان کوتاه با عنوان «مردان» از محمدعلی سپانلو حدود چهل و چند سال پیش منتشر شد که در همان دوران هم مورد توجه خاص و عام قرار گرفت. سپانلو در معنای گسترده و در مفهوم تمام عیار بالاتر از تعاریف میگنجد چون جامعالاطراف است و در زمینههای پژوهش و ترجمه و در کندوکاو بسیار خاص خودش با دیدگاهی ژرف نگر روی تاریخ معاصر تسلطی بسیار بارز و میشود گفت کم نظیر داشت. در زمینه شعرش در این مجال کوتاه میتوان گفت که نه تنها به باور شخص من بلکه به باور بسیاری از کسانی که در زمینه ادبیات معاصر ایران پژوهشهایی دارند نه تنها از زندهیاد احمد شاملو چیزی کم نداشت بلکه بیشتر داشت.
این داستاننویس اضافه کرد: این به مفهوم خدایی ناکرده درجه بندی و ردهبندی اول و دوم نیست بلکه به معنای این است که ما دستکم چیزی حدود 30 سال است که با هم دوستی داشتیم. سپانلو همواره بدون حب و بغض به طور کلی و برکنار از هرگونه گروهگرایی و به اصطلاح تعلق خاطر به ایجاد یک باند خاص و پسند و سلیقهای ویژه در ادبیات کار میکرد و این اواخر هم حتی به رغم چند سال بیماری فرساینده و از پا درآورنده، همچنان فعال بود.
نویسنده مجموعه داستان «غریبه و اقاقیا» گفت: سپانلو شماری از درخشانترین رمانها و نمایشنامههای جهان را از زبان فرانسه ترجمه کرد. او هم به زبان و ادبیات فرانسه تسلط کافی و وافی داشت و هم به زبان انگلیسی آشنایی داشت و هم اینکه به طور کلی جهان و ادبیات جهان را میشناخت. علاوه بر این او همواره همانطور که گفتم یک داستاننویس پنهان در جان خلاق و ضمیرش بود. به همین دلیل با داستاننویسها هم رابطه خوبی داشت و نقد و نظرها و نکته سنجیهایش همواره راهگشا بود.
شیرزادی یادآور شد: برای شاهد این سخن میتوان به دو کتاب از آغاز ادبیات یک صد ساله ادبیات داستانی ایران اشاره کرد که او با تلاش و زحمت دقیق این دو کتاب را فراهم کرد. این دو کتاب در دو جلد است که جلد اول به نام «بازآفرینی واقعیت» است و جلد دوم «در جستوجوی واقعیت» که بهترین و شاخصترین آثار نویسندگان چند نسل را از جمالزاده و هدایت تا امروز در برگرفته و برای هر داستان کوتاه یادداشتی نوشته که برتر از هر نقدی است. به هر تقدیر من به عنوان نکته آخر میتوانم بگویم که بسیار دریغ و درد که این شاعر و نویسنده و پژوهشگر ایرانی هم در گذشت. گو اینکه نام و یاد و خاطره او با پشتوانه سترگی که از خودش در عرصه ادبیات معاصر ایران به جا گذاشته همواره جاودانه خواهد ماند.
نظر شما