بهنام کامرانی، هنرمند و مدرس دانشگاه در نشست نقد و بررسی کتابهای حوزه هنر در ایران ضمن اشاره به ناچیز بودن بودجههای پژوهشی در زمینه هنر، گفت که یکی از مهمترین کمبودها در مکتوبات حوزه هنر، عدم وجود کتابهای تالیفی درباره هنر معاصر و هنر مدرن ایران است. محمدحسن حامدی، مدیر نشر پیکره نیز در این نشست به دلیل مشکلات بسیار در حوزه انتشار کتابهای هنری، فعالیت در این کار را ایثار و ازخود گذشتگی معرفی کرد.
سهم اندک پژوهش از بودجههای دانشگاهی
بهنام کامرانی، هنرمند، منتقد هنری و عضو هیات علمی دانشگاه هنر در این نشست گفت: مهمترین بخش در طبقه بندی و دستهبندی کتابهای حوزه هنر، بخش کتابهای دانشگاهی و پژوهشی است که خوشبختانه در سالهای اخیر انتشار این کتابها، نسبت به دهههای گذشته، بسیار بیشتر شده است. با این اوصاف مخاطب این کتابها معمولا کم است و ناشران مجبورند با شمارگان پایین به نشر آنها اقدام کنند.
وی افزود: یک دلیل مهم برای پایین بودن شمارگان این کتابها، سهم اندک بخش پژوهش از بودجههای نظام دانشگاهی است. فراموش نکنیم که سهم کتاب در سبد هزینههای خانوار نیز چیزی نزدیک به صفر است.
بیتوجی به نگارش کتاب در موضوع هنر مدرن ایران
این مدرس دانشگاه در ادامه به یک کمبود جدی در حوزه مکتوبات هنری اشاره کرد: یک کمبود جدی در مکتوبات هنری در ایران، نبودن کتابهای تالیفی درباره هنر معاصر و هنر مدرن ایرانی است. من نمیدانم چرا در دهه اخیر، نسبت به تالیف و انتشار این کتابها به شدت بیتوجهی شده است؟ حتی مخاطبان این کتابها در خارج از کشور بسیار بیشتر از داخل است. اهالی هنر در دیگر کشورها به ویژه کشورهای اروپایی بسیار علاقهمند به این هستند که از جریانهای معاصر هنری در ایران آگاهی پیدا کنند.
کامرانی همچنین با انتقاد از فارغالتحصیلان رشتههای فلسفه و پژوهش هنر گفت: بخش دانشگاهی باید به زمینه نقد هنر و نظریه پردازی توجه بیشتری کند. اکنون بیش از یک دهه است که رشتههای فلسفه هنر و پژوهش هنر در مقطع دکتری و کارشناسی ارشد تاسیس شده و دانشجویان زیادی در این دو رشته فارغ التحصیل شدهاند، اما اینها کمتر به سمت تولید متن رفته و اکثرا معلم و مدرس شدهاند.
کامرانی در ادامه با اشاره به رواج برخی حوزههای جدید مطالعاتی در حوزه هنر گفت: در این چند سال اخیر کتابهای مناسبی در برخی حوزههای جدید مطالعاتی در بخش هنر، مانند اقتصاد هنر، منتشر شده که جای امیدواری بسیاری دارد.
این هنرمند همچنین درباره کتابهای پرتیراژ هنر در ایران گفت: معمولا کتابهای پرتیراژ در حوزه هنر کتابهای عامهپسند آموزشی هستند. به عنوان مثال در دهههای گذشته انتشارات بهار، کتابهای آموزشی را منتشر میکرد که فروش زیادی داشت. بسیاری از مخاطبان این کتابهای نشر بهار، بدون استاد و تنها با استفاده از این کتابها و تمرین از روی آثار درج شده در آنها، توانستند نقاشی رنگ روغن بیاموزند.
وی افزود: شاخه دیگر کتابهای هنری که امروزه منتشر میشوند و البته مخاطبان خاص خود را نیز دارند، آلبومهای هنری و یا کتابهای مجموعه آثار هستند. این کتابها نیز ضعف جدی دارند و باید در روند انتشار آنها یک بازنگری جدی صورت گیرد.
اهمیت مخاطبشناسی مکتوبات هنری
کامرانی در بخش دیگری از سخنان خود به اهمیت بحث مخاطبشناسی در زمینه تولید و انتشار کتابهای هنری نیز اشاره کرد و گفت: مطالعه آسیبشناختی مکتوبات هنری در ایران بدون توجه به مساله مخاطبشناسی، یک مطالعه انتزاعی و بیفایده است. چند سال پیش نشریهای با نام «هنر فردا» منتشر میشد که یکی از اعضای تحریریه آن من بودم. پس از انتشار هرکدام از شمارههای این نشریه من از تعدادی از مخاطبان میپرسیدم که تا چه میزان از مطالب نشریه را خواندهاند، که پاسخ بیشتر آنها دیدن عکسها و در نهایت مطالعه مصاحبهها بود. یعنی هیچکدام از این مخاطبان مطالب و مباحث تئوریک و نقد هنر این نشریه را مطالعه نکرده بودند و این مساله یک بحران جدی است.
وی همچنین اضافه کرد: فعالیت در حوزه هنر یک کار روشنفکرانه است، اما بسیاری از هنرمندان ما حتی یک صفحه هم نمیتوانند درباره آثار خود بنویسند. این در صورتی است که در طول تاریخ هنر در غرب، هنرمندان اصلی همیشه به کار خود آگاه بوده و درباره آثار خود بسیار مینوشتند. همچنین مهمترین نظریه پردازان هنری در تاریخ هنر غرب خودِ هنرمندان بودهاند.
انتشار کتابهای هنری یک ایثار است
محدحسن حامدی، پژوهشگر هنرهای تجسمی و سردبیر نشریه تندیس، در این نشست گفت: نشر کتابهای هنری در ایران و مشخصا کتابهای حوزه نقاشی، یکی از جریانهای دشوار در حوزه نشر است و ناشران کمتری دل به اینکار میدهند. با توسعه فضای مجازی بخش عمدهای از اطلاعات از طریق اینترنت به مخاطبان و علاقهمندان هنرهای تجسمی میرسد و این مساله باعث شده تا حجم عمدهای از انتشارات در حوزه هنر اعم از کتاب و مطبوعات کاغذی تعطیل شوند.
وی افزود: من نزدیک به یک دهه است که در حوزه انتشار کتاب و نشریه هنری مشغول به فعالیت هستم و بر اساس همین تجربه میگویم که انتشار کتابهای هنری در شرایط امروز یک ایثار از سوی ناشر است، چرا که عملا اقبال چندانی به خود جلب نمیکنند.
حامدی در ادامه تنها حوزه کتابهای پرفروش در حوزه هنر را کتابهای عامه پسند آموزشی معرفی کرد و گفت: تنها حوزه پرفروش در کتابهای هنری، کتابهای آموزشی عامه پسند است، اما دیگر کتابها معمولا بازگشت سرمایهشان مشمول مرور زمان میشوند که این مساله نیازمند یک بازنگری جدی است. پیشتر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بخشی از شمارگان این کتابها را خریداری میکرد، اما این کار نیز که کمک مهمی به ناشر بود، در اواسط دولت قبل منتفی شد.
غفلت تاریخ از برخی هنرمندان
سردبیر نشریه «تندیس» در بخش دیگری از سخنان خود به برخی اشکالات و ضعفهای کتابهای تاریخ هنر اشاره کرد و گفت: مورخان هنر معمولا به چهرههای تثبیت شده هنر پرداختهاند، اما همیشه دستاوردهای هنری توسط چهرههای مشهور شکل نگرفته است. بر این اساس یک اشکال عمده منابع تاریخ هنر، عدم توجه به هنرمندان کمتر شناخته شده در دوران فعالیتشان است.
مدیر نشر پیکره همچنین اضافه کرد: با این اوصاف در چند سال اخیر دانشجویان رشتههای پژوهش و فلسفه هنر به هنرمندان و چهرههای کمتر شناخته شده در دورانهای مختلف تاریخ، توجه بیشتری کردهاند و این مساله باعث شده تا ناشران مجبور به انتشار کتابهایی در این حوزه شوند.
حامدی در پایان گفت: متاسفانه بیشتر هنرمندان ایرانی زمانی را که قرار است بر سر مطالعه بگذارند، به کار بیشتر در زمینه تولید اثر هنری در رشته خود میپردازند. این یک بحران جدی است. این هنرمندان برای بهتر شدن کیفیت آثارشان باید بدانند که در کجای تاریخ هنر قرار ایستادهاند و فهمیدن این مساله تنها و تنها از طریق مطالعه حاصل میشود.
ضعف شدید در تولید متون هنری
جواد حسنجانی، منتقد و روزنامهنگار نیز در این نشست گفت: «تاریخ هنر» و «تئوری هنر» دو رشته عمده و مهم در کل گروههای هنری در جهان است و همه ساله کتابهای مهمی در هر دو رشته تالیف و منشتر میشود. با این اوصاف ما در زمینه تولید متن در هرکدام از این دو رشته به شدت ضعیف هستیم.
وی افزود: یک غول عجیب و غریبی در نظام آکادمیک ایران با عنوان «پژوهش هنر» ایجاد شده که به دلیل عدم تعیین سرفصلهای مشخص برای آن، هیچ انتظاری نمیتوان از آن داشت.
حسنجانی همچنین اضافه کرد: تئوری هنر همواره از الگوها، ساختارها و طبقه بندی در انواع هنرها صحبت میکند، در مقابل تاریخ هنر نیز به اتفاقها و جریانهای تاریخی اختصاص دارد. تلاقی و درگیری این دو مقوله یعنی تئوری و تاریخ در هنر بسیار جذاب است. در دهه اخیر طیفی از پژوهشگران دانشگاهی در ایران تمام هم و غم خود را بر مباحث تئوریک قرار داده و مدام از خلا تئوری صحبت میکنند. به باور این طیف بسیاری از مشکلات هنر ایران به دلیل کمبود منابع مطالعاتی تئوریک است.
این روزنامهنگار در ادامه به فعالان تهیه و تدوین کتابهای تاریخ هنر در ایران نیز اشاره کرد و گفت: تنی چند از پژوهشگران و مترجمان نیز تمام تلاش خود را در زمینه تولید منابع تاریخی در هنر، قرار دادهاند. رویین پاکباز و زندهیاد پرویز مرزبان در این زمینه بسیار کار کرده و منابع مشهوری را منتشر کردهاند.
حسنجانی همچنین ناشران مهم و فعال در زمینه انتشار منابع هنری را به این شرح معرفی کرد: در دهه اخیر در ایران ناشرانی چون نظر، پیکره، سوره مهر و نی، در زمینه تولید متون هنری در هر دو حوزه تاریخ و تئوری تلاش بسیاری به خرج دادهاند
نظر شما