اغلب کودکان همراه خود حرفهایی به عنوان راز دارند و نمیدانند که این رازها را باید برای چه کسی بیان کنند. لاله جعفری در کتاب «رازهای من» میکوشد تا با بیان رازهای کودکانهاش این دغدغه کودکان را برطرف کند.
نویسنده در ابتدای این کتاب در قالب یادداشتی سعی میکند تا یک راه ارتباطی صمیمانهای با مخاطب خود برقرار سازد. در این راستا وی در جملهای خطاب به مخاطبش نوشته است: «خواندن این یادداشت برای بچههای بالاتر از ده سال ممنوع است!» و ادامه میدهد «تو که قد خودمی! خوب گوش کن، شاید برای تو هم اتفاق افتاده. ببین! من هروقت یک رازی را به کسی گفتهام، دیگر رازم از راز بودن افتاده. یعنی بعد از یکی دو روز، همه رازم را فهمیدهاند. رازی را هم که بیشتر از دو نفر بدانند که دیگر اسمش راز نیست. برای همین دیگر به خودم قول دادهام که رازهایم را به کسی نگویم. اولش کار سختی نبود. اما یکی دو روز که راز توی دلم ماند، یک جوری شدم. دلم باد کرد و هی بزرگ شد، داشت میترکید. درد هم داشت.
رفتم دکتر. دکتر گفت: «اگر میخواهی دلت مثل اولش شود، رازت را به یک نفر که مطمئنی بگو!» برای دکتر که قصه راز گفتنهایم را تعریف کردم، گفت: «ولی من کسی را میشناسم که رازها را به هیچکس نمیگوید.» بعد دهانش را نزدیک گوشم آورد و اسن او را گفت. از آن روز رازهایم را به کسی که دکتر یادم داد، میگویم. این جوری هم دلم باد نمیکند هم رازم راز میماند. تو اسم کسی که رازهایم را میشنود بلدی؟ گوشت را بیاور جلو تا بگویم! اسمش «خدا» است.»
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «ببین خدا! من امروز یعنی سه شنبه کاری کردم که خواهر کوچولویم هنوز دارد گریه میکند. خواهرم یک عروسک دارد که وقتی کف دستش را فشار میدهی، میخندد. خدا جان! خودت که میدانی خواهرم عروسکش را به من نمیدهد. فکر میکند من آن را میخورم و تمام میشود.
صبح داشتم بستنی میخوردم. خواهرم آن را دید و گفت: «اِده...اِده...» من هم گفتم: «باشد، بستنی مال تو، اما عروسک هم مال من! باشد؟» خواهرم سرش را تکان داد، یعنی که باشد و عروسک را داد به من. خواهرم بستنی را خورد. بستنی تمام شد. من با عروسک بازی کردم، اما عروسک تمام نشد. تا بستنی تمام شد، خواهرم عروسک را نشان داد و گفت: «اِده... اِده...» خدا! تو اگر جای من بودی چه کار میکردی؟...»
نویسنده در این کتاب با زبانی کودکانه رازهایش را با خدا درمیان میگذارد. برخی از عنوانهای این قصهها عبارتند از : «شام عروسی، یاکریمها، فال بچه، عروسک، آیینه، آمپول و سوسکها»
لاله جعفري داستان نويس، مترجم و كارگردان در سال 1345 در اصفهان متولد شد. وی اكثر آثار خود مانند «بوي خوشمزه»، «آن روز، هشت صبح»، «قشنگترين جا»، «عمه نارنجی»، «لنگه جوراب قرمز»، «نقلي و گلي»، مجموعه »قصههاي ساندويچی»، «بزکوهی» و «شلپ شلپ» را برای مخاطبان كودك و نوجوان نوشته است. از جوايزي که به وی تعلق گرفته است میتوان به پيام برگزيده يكصدمين سالگرد هانس كريستين آندرسن، مجموعه قصه يازدهمين جشنواره مطبوعات، كتاب سال سلام بچهها، پوپك 1385 ، كانديد كتاب سال ارشاد 1385، 10 جايزه جهانی برای كتاب «نگهبان خورشيد» و كانديد دریافت جایزه كتاب فصل اشاره کرد.
واحد کودک و نوجوان انتشارات امیرکبیر(کتابهای شکوفه) کتاب «رازهای من» را در قالب 27 صفحه مصور رنگی با شمارگان دو هزار نسخه منتشر کرده است. علاقهمندان میتوانند این کتاب را به قیمت چهار هزار و 500 تومان خریداری کنند.
نظر شما