پنجشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۲:۳۰
دسترسی به اسناد نفت برای پژوهشگران دشوار است/تاریخ ملی شدن نفت را با غرض‌ورزی و سوءنیت ننویسیم

رحیم نیکبخت، نویسنده کتاب «اسناد نهضت ملی شدن صنعت نفت در آذربایجان» می‌گوید: بسیاری از کتاب‌هایی که به انعکاس تاریخ نهضت‌ ملی شدن صنعت نفت پرداخته‌اند از سوی نیروهای ملی‌گرا به نگارش درآمده که در برخی از این کتاب‌ها نقش نیروهای مذهبی و روحانیت نادیده گرفته شده است و بعضا با سوءنیت و غرض‌ورزی همراه بوده است.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- درباره مبارزات نهضت ملی شدن صنعت نفت کتاب‌های بسیاری منتشر شده، اما ثبت و نشر این نهضت در سایر شهرهای ایران کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. بی‌توجهی به این مقوله باعث از بین رفتن برخی اسناد مهم سایر مناطق ایران می‌شود. کما این‌که در کتاب تازه منتشر شده «اسناد نهضت ملی شدن صنعت نفت در آذربایجان» پژوهشگران با این نقیصه روبه‌رو بودند. درباره اهمیت، موانع و روند تحقیق و پژوهش درباره اسناد تاریخ نفت در آذربایجان با رحیم نیکبخت یکی از پژوهشگران تاریخ و نویسنده این کتاب به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه جزئیات این مصاحبه را می‌خوانید.

آقای نیکبخت ساختار کتاب اسناد نهضت ملی شدن صنعت نفت در آذربایجان به چه شکل است؟

این کتاب به لحاظ ساختاری از دو قسمت تشکیل شده است، نخست مدخل پژوهشی که در آن بر اساس روزنامه‌ها، اسناد و خاطرات سیر فعالیت‌های آذربایجان را پس از شهریور 20 (برچیده شدن فرقه دموکرات) تا قبل از کودتای 28 مرداد روایت کردیم در قسمت دوم تمام اسنادی که در لابه‌لای کتاب‌ها، روزنامه‌ها، آرشیوهای شخصی و کتابخانه‌ها موجود بود، استخراج کردیم و به ترتیب تاریخی و موضوعی آنها را کنار هم قرار دادیم. در پایان کتاب نیز برخی مصاحبه‌ها و یادبودها که درباره بعضی شخصیت‌های مهم و تاثیرگذار در عرصه مبارزات ملی شدن نفت مانند زنده‌یاد عالی‌نسب، میلانی آمده شده و تعدای عکس و سند نیز به پایان کتاب گنجانده شده است.    

چه ضرورتی احساس کردید که سراغ جمع‌آوری و تالیف اسناد نهضت نفت در آذربایجان رفتید؟

در تاریخ معاصر ایران از شهریور 1320 تا کودتای 1328 مرداد مقطع بسیار مهمی است که متاسفانه از آن‌جا که نظام دانشگاهی ما بعد از مشروطیت را تاریخ به شمار نمی‌آورند، کمتر به این دوره توجه شده است. در حالی که در این مقطع با دو حادثه مهم مواجه هستیم که در واقع جنبه‌های ملی دارد. نخست بحران آذربایجان و کردستان (غائله پیشه‌وری و حزب دموکرات کردستان) و سپس موضوع ملی شدن صنعت نفت است که یک حرکت ملی و همگانی به شمار می‌آید که به نوعی می‌توان گفت ادامه مشروطیت در این نهضت قابل مشاهده است. این نهضت نیز بستر را برای استبدادستیزی که در دوره مشروطه فراهم شده بود به مرحله استعمارستیزی رهنمون می‌کند. از طرفی با توجه به نقشی که آذربایجان در تاریخ ایران داشته و جایگاه تاثیرگذاری که در خلال منابع و اسناد قابل دسترسی است و همچنین در مطالعات و تحقیقاتی که انجام شد به این برآیند رسیدیم که رویداد نهضت ملی شدن نفت می‌تواند موضوعی برای تحقیق باشد به همین دلیل با همراهی ناهید عابدینی (یکی از پژوهشگران سختکوش تبریز و عضو هیات ملی دانشگاه پیام نور) این پژوهش را بر اساس اسناد و خاطرات شفاهی آغاز کردیم و (در حقیقت دو منبعی که می‌تواند گویای حوادث تاریخ معاصر باشد) این کتاب تالیف و منتشر شد.
 
در مقدمه کتاب به سرویس‌دهی نامناسب ارائه اسناد از سوی شعبه آرشیو ملی استان آذربایجان شرقی اشاره کردید، دلیل این مشکل در ارائه اسناد چه بود؟

درباره اسناد این مقطع ما با دو نوع سند مواجه هستیم: ابتدا اسنادی که نهادهای دولتی و ارگان‌های زیربط مانند استانداری، فرمانداری و شهرداری و... تولید می‌کنند که آنها یک دسته از سند را دربرمی‌گیرند و گروه دیگر اسناد فردی و خانوادگی مبارزان و فعالان عرصه سیاست است. متاسفانه در شعبه شمال غرب اسناد ملی اسناد قابل توجهی درباره نهضت صنعت نفت نتوانسیم به دست بیاوریم و استفاده کنیم. استنباط ما این است که شاید این اسناد هنوز به این آرشیو راه پیدا نکرده و یا این‌که این اسناد هنوز فهرست‌نویسی نشده که در اختیار پژوهشگران قرار بگیرد. ضمن این‌که در آرشیو نهاد ریاست جمهوری هم اسناد قابل توجهی وجود دارد که با تغییر مدیریت‌هایی که در دولت گذشته شاهد آن بودیم، عملا نتوانستیم از این اسناد هم بهره بگیریم. علاوه بر این برخی از شخصیت‌های فعال در نهضت ملی صنعت نفت آذربایجان هم بنا به دلایل مختلفی حاضر نشدند اسنادشان را برای استفاده پژوهشگران منتشر کنند و یا در اختیار آنها قرار دهند. این موارد از کاستی‌های اسناد است که در مقدمه کتاب به آن اشاره شده است. 

در این کتاب از دو روزنامه با دو گرایش متفاوت مانند آذربادگان و مهدآزادی استفاده شده، آیا روزنامه‌های دیگری نیز برای استناد به رویدادهای دوره ملی شدن صنعت نفت در آذربایجان وجود داشت؟

در این دوره در تبریز نشریات مختلفی منتشر می‌شده که متاسفانه ما آرشیو کاملی از این نشریات نتوانستیم پیدا کنیم. این دو روزنامه‌ای که در کتاب انعکاس یافته با توجه به مطالبی که در کتاب گنجانده شده، روزنامه مهدآزادی موافق با سمت و سوی جریان نهضت ملی نفت بود و روزنامه آذربادگان که محمد بیگی آن را منتشر می‌کرد، منتسب به مخالفین ملی شدن صنعت نفت و علاقه‌مند به سیاست‌های دربار و حکومت پهلوی بود. بنابراین با استفاده از مطالب این دو روزنامه می‌توانست یک هم پوشانی داشته باشد و ضمن این‌که ما هر چیزی پیدا کردیم در تلاش بودیم تا منتشر شود و در پژوهش‌های دیگر مورد استفاده قرار گیرد.
 
در کتاب به حزب توده و برخی فعالیت‌های آنها اشاره شده است. با توجه به این‌که آنها در آذربایجان نیز از امکاناتی مانند روزنامه برخوردار بودند، آیا روزنامه‌ای از آنها در دسترس نبود که در این کتاب به آن استناد شود؟

در این مقطع حزب توده و بقایای حزب دموکرات به دنبال فعالیت‌های خودشان هستند و تجمعاتی را تشکیل می‌دهند و همچنین جلسه‌هایی با عنوان صلح‌طلبی در دانشگاه تبریز برگزار می‌کنند. اما روزنامه‌های آنها بیشتر در تهران منتشر می‌شد. اگرچه آنها فعالیت‌هایی در جریان ملی شدن نفت داشتند و سلام‌الله جاوید که از عوامل مرتبط با (ک. گ. ب) و از سران به جا مانده از فرقه دموکرات بود تلاش می‌کند که یک سازماندهی را در میان بقایای اعضای فرقه دموکرات انجام دهد. در خاطرات وی که پس از انقلاب منتشر شده می‌بینیم که حزب توده و به ویژه فرقه دموکرات تلاش می‌کنند بقایای فرقه دموکرات را ساماندهی کنند البته نه به شکل روزنامه‌ای و علنی بلکه به صورت تشکیلاتی و سازمان یافته حزبی.
 
در کتاب شما در برخی گفت‌وگوها به پررنگ شدن فعالیت‌های حزب توده در دانشگاه تبریز اشاره شده است. نقش دانشجویان متمایل به نهضت ملی در این دانشگاه به چه صورت است؟   

بعد از فرقه دموکرات آذربایجان، با توجه به وضعیتی که در این منطقه دیده می‌شود مردم و رجال این شهر از اقدامی که وحدت ملی را مورد خدشه قرار بدهد، به شدت هراسناک هستند. بنابراین تلاش می‌کردند به هیچ وجه اجازه فعالیت به حرکت‌هایی که جنبه مخالفت با وحدت ملی را دارد، ندهند. از طرف دیگر حزب توده در زمان خودش به عنوان یک حزبی که ادعاهای سوسیالیستی را در قالب شعارهای عدالت‌خواهی و عدالت‌طلبی طرح می‌کرده تا نیرو جذب کند. این حزب در دانشگاه‌ها و به ویژه در دانشگاه تبریز تعداد زیادی از دانشجویان را به عضویت خود درمی‌آورد و برخی را نیز به عنوان هوادار حزب جذب می‌کند. به همین دلیل در دانشگاه تبریز دانشجویان هوادار حزب توده و جمعیت هوادار صلح فعالیت‌هایی را انجام می‌دهند. در مقابل نیروهای ملی شدن نهضت صنعت نفت حاضر در دانشگاه نیز بی‌کار ننشستند و برای خودشان تشکیلاتی را دایر و تلاش می‌کردند در مقابل فعالیت‌های حزب توده قدعلم کنند و خواسته‌های رهبران نهضت را اجرایی کنند. برای مثال شعبه حزب ایران در تبریز در میان دانشجویان فعال است و اقداماتی را انجام می‌دهد. در جریان خرید اوراق قرضه دولت دکتر مصدق دانشجویان پیش‌قدم هستند و علاوه بر خودشان مردم را نیز به خرید این اوراق تشویق می‌کردند.

 
                        

در این کتاب به برخی اسامی زنان فعال در حزب توده اشاره می‌شود. آیا این زنان در جریان ملی شدن نفت هم حضور دارند؟

در حزب توده و فرقه دموکرات یکی از مباحثی که مطرح بود تا بتوانند برای حزب و اقدامات خود کسب مشروعیت کنند این بود که تلاش می‌کردند تا زنان را نیز به صحنه مبارزه بکشانند. با توجه به بافت سنتی ایران، زنان جامعه چندان توجهی به حضور در فعالیت‌های سیاسی به شکل حزبی نداشتند. البته در میتینگ‌های این حزب زنان نیز شرکت می‌کردند، اما نه به آن شکل چشمگیر و پررنگی مانند سال 1356 و 57 که در تاریخ انقلاب اسلامی اتفاق افتاد. از طرفی حزب توده و جریان چپ به دلیل جذب نیروهای غیرمذهبی و عدم تقیدات آنها به مسائل مذهبی در تلاش بودند تا در فعالیت‌های حزبی زنان را نیز به صحنه آورند. به طوری که ما در فرقه دموکرات تشکیل کمیته زنان را داشتیم که این قشر فعالیت‌هایی را نیز انجام دادند.

شما به برخی نمایندگان آذربایجان در مجلس شورای ملی نیز اشاره کردید آیا استفاده از برخی نطق‌ها یا نوع نگاه آنها در مذکرات مجلس قابل توجه نبود؟

از آن‌جایی که هدف ما در این تحقیق آغاز یک گام پژوهشی برای محققان بعدی بود به همین دلیل تلاش برای بررسی کردن تمام ابعاد ملی شدن نهضت نفت در آذربایجان مدنظرمان نبود. از طرفی مورد توجه قرار دادن عملکرد نمایندگان آذری در مجلس را برای پژوهش‌های بعدی در نظر داریم که درباره این موضوع تحقیق مستقلی انجام خواهد شد. از طرفی وارد شدن به نقش نمایندگان در این رویداد ناچار بودیم که بخش‌های عمده‌ای از جریان ملی شدن نفت را شرح دهیم که این رویکرد شاید با موضوع کتاب سنخیتی نداشت.

در بخشی از کتاب با توجه به مطلبی که از مهد آزادی نقل شده که خلیل طهماسبی می‌گوید: «من به ترغیب آیت‌الله کاشانی و دکترمصدق به اعدام رزم آراء اقدام کردم و آیت الله کاشانی نیز می‌گوید: من مجتهدم و حق داشتم رزم‌آرا را مهدورالدم کنم و به دستور من این کار را خلیل طهماسبی انجام داده است.» در حالی که در اسناد بازجویی از آیت‌الله کاشانی، وی چنین نقشی را در کشته شدن رزم‌آرا نمی‌پذیرد؟ بهتر نبود در برخی از مطالبی که به روزنامه استناد می‌شود، در پانویس کتاب برخی توضیحات گنجانده شود؟

در واقع قبل از این‌که رزم‌آرا اعدام انقلابی شود هم آیت‌الله کاشانی و هم دکتر مصدق و نیروهای نهضت ملی به این نتیجه رسیده بودند که چنین فردی باید از سر راه اراده عمومی برداشته شود. حتی در این رابطه مذکراتی با فدائیان اسلام نیز انجام شده بود. بنابراین بر اساس این مذکرات و تفاهم‌ها که فدائیان اسلام این عمل را انجام می‌دهند و در مطبوعات همان دوره می‌بینیم که خلیل طهماسبی مورد تشویق و ترغیب کاشانی قرار می‌گیرد و تصاویری از کاشانی منتشر می‌شود که در حال نوازش طهماسبی است. با این همه به دلیل مسائلی که مطرح بوده و رزم‌آرا نیز به عنوان سد راه ملی شدن صنعت نفت یه شمار می‌آمده فدائیان اسلام این سد را برمی‌دارند و این اتفاق در زمان خودش مورد تائید کاشانی، مصدق و جبهه ملی بوده است.
 
با توجه به اسنادی که به آن دسترسی پیدا کردید در بازار تبریز گرایش و فعالیت برای نهضت ملی شدن نفت به چه شکل بود؟

در واقع می‌توان گفت یکی از پایه‌های حمایت از این نهضت اگر ما سه عامل روحانیت، فرهنگیان (اعم از دانشجویان، اهل مطبوعات و کسانی که با فرهنگ سروکار دارند) و بازار را در نظر بگیریم، بازار تبریز یکی از نیروهای عمده حمایت از ملی شدن صنعت نفت است و تا لحظه آخر در کنار روحانیت و شخصیت‌های مبارز این جریان حضور دارند.
 
مواضع حاج مهدی سراج انصاری به عنوان یک نیروی فرهنگی – مذهبی در جریان نفت چگونه است؟

این شخصیت در زمره شخصیت‌های مذهبی فرهنگی است که پس از شهریور 1320 به عرصه می‌آید و برخلاف فدائیان اسلام و کاشانی به فعالیت‌های فرهنگی و مطبوعاتی مشغول می‌شود و به انتشار روزنامه می‌پردازد. نخستین حرکت شاخص وی نیز پاسخگویی علمی به شبهات کسروی است. چنین فردی در دوره مبارزات نهضت ملی شدن صنعت نفت فعالیت‌های گسترده‌ای دارد و از منظر یک فرد فرهنگی در تکاپوی حفظ شعائر دینی، تبلیغ و ترویج آن است. در زمان رضاشاه محدودیت‌های شدیدی علیه نیروهای مذهبی و فعالیت‌های آنها صورت گرفت که بعد از شهریور 20 خود‌به‌خود این محدودیت‌ها برداشته شد، اما در همین دوره دو گروه ضدمذهبی دیگر وارد عرصه شدند یکی از این گروه‌ها، حزب توده بود که جریان مارکسیستی و کمونیستی را تبلیغ می‌کرد و دیگری جریان دیگر کسروی بود که سعی می‌کرد خرافاتی که عوام‌الناس دچار آن شدند را به عنوان مظاهر دینی و مذهبی مطرح کند و با این بهانه‌ها به اصل دین و ائمه معصومین اهانت می‌کرد. در این میان نیروهای مذهبی هم باید با ایدئولوژی نیروهای کمونیستی مقابله می‌کردند و هم ادعاهای کسروی را پاسخ می‌دادند. سراج انصاری جزو فعالان مذهبی در عرصه مطبوعات بود که تلاش می‌کرد به اتهامات این دو رقیبی که علیه اسلام و تشیع فعالیت می‌کنند، پاسخ دهد. در این کتاب به اهانت‌هایی که به کاشانی از سوی مطبوعات زمان مبارزه برای نهضت ملی شدن نفت منتشر شده به وسیله سراج انصاری در مقاله‌‌ای که برای روزنامه مهدآزادی می‌نویسد، اشاره شده است. وی در این مقاله مطرح می‌کند که این اهانت و جسارتی که به کاشانی صورت گرفته متوجه روحانیت و مرجعیت است و انتقاد خودش را از این رفتارها اعلام می‌کند.
 
به نظر شما جریان ملی شدن صنعت نفت در کتاب‌های تاریخی تا چه اندازه با یک نگاه بی‌طرفانه نوشته شده است؟

در پاسخ این پرسش باید گفت متاسفانه نیروهای مذهبی به دلایل مختلف تلاش زیادی برای ثبت و ضبط تاریخ ملی شدن نهضت صنعت نفت و قبل از آن نهضت مشروطه و سایر حرکت‌هایی که در آن فعالیت شده، اقدام موثر و شایسته‌ای انجام ندادند. از طرفی بسیاری از کتاب‌هایی که به انعکاس تاریخ این نهضت‌ها و به ویژه جریان ملی شدن صنعت نفت پرداخته‌اند از سوی نیروهای ملی‌گرا به نگارش درآمده که در برخی از این کتاب‌ها نقش نیروهای مذهبی و روحانیت نادیده گرفته شده است و بعضا با سوءنیت و غرض‌ورزی همراه بوده است. این عوامل باعث شد که ما در بررسی این جریان‌ها کتاب و منبع بی‌طرفی نداشته باشیم. از طرفی در این سوی قضیه نیز تلاش‌هایی صورت گرفته و کتاب‌هایی نوشته شده که در آن جایگاه و اهمیتی برای نیروهای ملی‌گرا قائل نشده‌ا‌ند. در این کتاب تلاش شده به دور از قضاوت‌های امروزی وارد جریان نهضت ملی شدن نفت شویم و فعالیت‌هایی را که صورت گرفته را گزارش دهیم و عرق مذهبی و مسائل دینی که علما و مردم آذربایجان را به صحنه کشانده را بازگو کنیم. مردم این شهر با توجه به آنچه اشاره شد به تبعیت از روحانیت و مرجعیت در صحنه‌های مختلف حضور داشتند و از دولت دکتر مصدق نیز حمایت کردند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها