نمایشنامه «دیدهبانان» نوشته پیر روبر لوکلرک با ترجمه محمدرضا خاکی، نمایشنامهای در دو پرده، هفت شخصیت با محوریت جنگ است. لوکلرک در این نمایشنامه با زبانی طنز از کشتار و میلیتاریسم افراطی پردهبرداری میکند. لوکلرک در این اثر هیچ قضاوتی درباره جنگ یا مسائل دیگر نمیکند، کار او در این اثر نشان دادن واقعیتهاست که هر هنرمندی باید آن را رعایت کند. کار هنرمند قضاوت کردن نیست.
پیش از هر چیز لازم به ذکر است که اهمیتی که جنگ در ادبیات و تئاتر کسب کرده است، امروزه آشکارا در روند اجتماعی و معنوی اروپا مشاهده میشود. در حالی که بیشتر نویسندگان در مورد جنگ موضع گیری خاصی میکنند و به آرامی از آن فاصله میگیرند، روبر لوکلرک راه دیگری را در پیش میگیرد. او با پیش کشیدن چند شخصیت سادهلوح در قالب طنز از وحشیگریها، کشتار و میلیتاریسم افراطی پرده بر میدارد. در «دیده بانان» هر قهرمانی به مثابه یک دیوانه است و حکومت جهانی استعارهای است از یک دارالمجانین.
روایت داستانی این نمایشنامه با کنش و واکنشهایی بین دو دیدهبان مرزی کشورهای همسایه «روم» و «مور» به وجود میآید. اسکابر و وادولور، نام این دو دیدهبان است که یکی سادهلوح و کم تجربه و دیگری شخصیت زیرکی دارد. مکالمات این دو با صحبتهایی درباره مرزهای جغرافیایی، اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و ... تبعیض شغلی، همچنین مسائلی از کانون خانواده تا عشق و جنگ و سیاست و جامعه بیعدالت آغاز و پیگیری میشود. دیدهبانان گاهی وطن پرستانه جبهه میگیرند و به دفاع از دولت میپردازند و گاهی عاقلانه نقدهایی به سیاست وارد میکنند.
اما در ادامه داستان به دلیل برخی مسائل کوچک و پیشپا افتاده مانند صید غیرقانونی ماهیهای خال خالی کشور همسایه و زیرپا گذاشتن خطوط مرزی، کشمکشی بین دو کشور رخ داده که به جنگ ختم میشود؛ به عبارتی مسائلی کوچک تبدیل به بهانهای برای شروع یک بحران عظیم میشود.
نمایشنامه «دیدهبانان» یک کمدی ــ تراژدی است. فردریش دورنمات، نمایشنامه و رماننویس شهیر سوئیسی اعتقاد دارد که بر نمایشنامهای «کمدی» است که موضوع آن کمدی، اما درونمایهای تراژیک دارد. به باور دورنمات، کمدی تنها زمانی تاثیرگذار است که شخصیتهای نمایشنامه برخلاف موضوع از درونمایه تراژیک برخوردار بوده و سرنوشت آنها غمبار و نگران کننده باشد. موضوع کمدی موضوعی خاتمه یافته و بدون نشان دادن راه حل، متناقض و با تاثیراتی گروتسک است. از این منظر نمایشنامه «دیده بانان» بیانگر جهانی خاتمه یافته است؛ جهانی تراژیک با بیانی کمدی.
لوکلرک در این نمایشنامه یک کمدی موقعیت ناب میآفریند. در داستان واقعا خلاقانه این نمایشنامه هر کاراکتری به مثابه یک حکومت عمل کرده و هر شیای تبدیل به ابزاری برای استعمار دیگری میشود. مترجم این نمایشنامه دکتر محمدرضا خاکی خود در مقدمه اثر نوشته است که: «در این نمایشنامه جنگ که یکی از واقعیتهای غمانگیز زندگی بشر امروزی است به تصویر کشیده میشود. نویسنده در این اثر درباره هیچ مسئلهای قضاوت نمیکند و اصولا کار هنرمند نیز قضاوت کردن نیست، بلکه نشان دادن واقعیتهاست. در این میان مسئله اصلی صلح است. صلحی که هر فردی باید در جهت آن حرکت کند.»
نمایشنامه «دیده بانان» غلبه عقل افراد ساده و عامی بر تبلیغات کاپیتالیسم است. بر این اساس شاید بتوان این اثر را دنبالهای بر رمان «شوایک، سرباز دلیر» نوشته یاروسلاو هاشک دانست. در شوایک نیز شخصیت ساده لوحی چون دنکیشوت در جهانی جنگ زده روزگار میگذراند. برتولت برشت، نمایشنامهنویس شهیر آلمانی و مبتکر فن «فاصله گذاری در تئاتر» از همین رمان نمایشنامهای اقتباس کرد؛ اما لوکلرک (در مقایسه با رمان شوایک) با تعدد بخشیدن به شخصیتها ایجاد دیالکتیک میکند و جهان سیاسی را به نقد میکشد. جهانی که برداشتن فندک یک سرباز، نماد استثمار یک ملت است و آغازگر کشمکشی بین دولتها. پرسوناژهای لوکلرک اهمیت خاصی دارند مخصوصا دو دیدهبان مرزی یعنی اسکابر و وادولور که اکثر دیالوگهای اثر بین این دو فرد است. این اشخاص با طنزهای خاص کلامی خود همه چیزها و مناسبات را تائید میکنند، اما با شک و تردید ظریفی به نفی همه چیز پرداخته و موقعیتی جالبی برای شکل بخشیدن به شخصیت انقلابی و متعهد به وطن خود و در عین حال متزلزل و ناراضی از وطن، ایجاد میکنند. این دوگانگی بسیار طنزآمیز است و بیان هر دیالوگ به شخصیتها سمت و سویی متفاوتی میدهد.
راقم این سطور به دلیل جذابیتهای بسیار نمایشنامه «دیدهبانان» مخاطبان را به مطالعه این اثر دعوت میکند.
نمایشنامه «دیدهبانان» نوشته پییر روبر لوکلرک و ترجمه محمدرضا خاکی با شمارگان هزار و 100 نسخه، 106 صفحه و بهای 6 هزار و 500 تومان از سوی انتشارات مروارید روانه کتابفروشیها شده است.
نظر شما