مدیر روابط عمومی انتشارات روزنه افزود: ممیزها در اثری عبارت «صورت مریم پر از کک و مک بود» را توصیفی اروتیک دانستهاند! این افراد نظر می دادند که اگر کتاب ها با نظیر این عبارات چاپ بشوند، مردم فاسد میشوند! خوشبختانه مردم بهتر از ما و این به اصطلاح کارشناسان کتاب را میفهمند و می دانند که ادبیات سترون، محصول چه دوره ای است. دوره قبل با ممیزی دور از عقل کتابها همراه بود و مردم اعتمادشان را به کتاب تالیفی نویسنده ایرانی از دست دادند و کسانی که مسئولیت داشتند باید پاسخگو باشند که چه بلایی سر ادبیات این ممکلت آوردند که نویسندهاش وقتی میخواهد خانهای را بنویسد و آدمهایی که در این خانه زندگی میکنند مدام باید تکههای خانه و آدمها را حذف کند تا حدی که از خانه فقط نشیمن بماند و شخصیتهایی که انگار باهم غریبهاند.
نویسنده رمان «ابنالوقت» ادامه داد: ممیزی در هشت سال دولت قبل نه تنها سبب شده است شمارگان کتاب به شدت پایین بیاید بلکه یک دوره طولانی لازم است تا ادبیات این مملکت بازسازی شود. کاری که ممیزی تنگ نظرانه با ادبیات ما، در هشت سال دولت گذشته کرد، نابود کردن تمامی دستاوردهای ادبی ایران بود.
وی در پاسخ به این پرسش که «آیا میتوان کاهش تیراژ آثار ادبی را متاثر از اعمال ممیزی دانست؟»، توضیح داد: بله. بارها گفتهام. مردم میآیند نمایشگاه کتاب و جلو غرفه ناشر میایستند و اولین حرفی که میزنند این است: «این کتاب چقدر ممیزی شده؟!» یا باید به مخاطب به دروغ گفت «نه» یا باید گفت: «بله، یکی دو نفر با سلیقه شخصی خودشان تشخیص دادهاند فلان بخش کتاب منتشر نشود» آنوقت همان مخاطب ادبیات با تنفر میگوید: «چه کسی به یکی دو نفر اجازه داده تا به جای قشر کتابخوان جامعه تصمیم بگیرند؟!»
انصاری با بیان اینکه آثاری که در ایران منتشر میشوند از بیماری مهلکی زجر میکشند، گفت: بیماری از ممیزی نابجای کتاب به وجود آمده و به نویسنده و به مخاطب هم سرایت کرده است، طوری که امروزه از کسی که کتاب را ممیزی میکند تا کسی که کتاب مینویسد یا میخواند، همه بیمار شدهایم و مهم تر از همه خود کتابها دیگر توان مقابله با این بیماری را ندارند.
وی در پاسخ به این پرسش که «آیا در دولت گذشته کتابی جا مانده در اداره کتاب داشتید؟»، افزود: بله. من کتابی درباره زندگی و آثار غلامحسین ساعدی نوشتهام که در دولت قبلی دو بار غیرمجاز شد. دیگر اعتمادی به کسانی که کتاب مرا غیرمجاز اعلام کردند ندارم برای همین هنوز تصمیم نگرفتهام کتاب را دوباره به ارشاد بفرستم و دلیل این تاخیر هم این موضوع بود که تا همین اواخر هنوز مسئولان دوره قبل در اداره کتاب بر سر کار بودند و من به شخصه اعتمادی به آنها نداشتم.
نظر شما