محسن جعفری مذهب، نویسنده و پژوهشگر تاریخ در یادداشتی که در اختیار ایبنا قرار داده است به موضوع اهمیت و ضرورت امانتداری در تاریخ شفاهی اشاره کرده است.
من اهل تاریخ معاصر ایران و تاریخ شفاهی نیستم اما با آنان ارتباطی دارم. بتازگی شنیدهایم مصاحبههایی كه برای سازمانهایی خاص تولید شده كه بهمرور و با شرایطی منتشر شود اما توسط كسانی دیگر و بدون اجازه مصاحبه شوندگان مورد استفاده سیاسی قرار گرفته و با بریده شدن نكات لازم، مورد بهره برداری قرار گرفته است.
این یادداشت نه در دفاع از مصاحبه كننده است (كه خود از پس این برمیاید)، و نه در دفاع از مصاحبه شوندگان (كه برخی دستشان از این دنیا كوتاه است و برخی دستشان به جایی بند نیست و اخلاق هم كه گم شده)، و نه در دفاع از موضوع سوء استفاده از این مصاحبههاست. داستان دزدیدن اعتماد است. همه مصاحبه شوندگان (هم در بحث تاریخ شفاهی و هم در بحث مطبوعات و خبرگزاریها) به مصاحبه كننده و خبرنگار اعتماد میكنند و برخی شروط را برای انتشار حرفهای خود میگذارند و امید دارند به آن شرایط عمل شود.
در مراكز تهیه تاریخ شفاهی، در ابتدا فرمی به مصاحبه شونده پیشنهاد میشود تا شروط خود را برای استفاده یا انتشار مصاحبه بنویسند: زمان انتشار، كیفیت انتشار، كمیت انتشار، استفاده كنندگان و … . و سپس امضا و اثر انگشت او را نیز میگیرند كه مبادا منكر پذیرش آن شروط شود و نسخهای را نیز به مصاحبه شونده میدهند.
مؤسسه تاریخ اجتماعی دانشگاه آمستردام با استفاده از این حسن اعتماد بود كه توانست از سال 1970 اسناد جنبشهای كارگری و چپ را در اروپا گردآوری كند. خاطرات و اسناد بسیاری از مخالفان سیاسی كشورهای جهان كه در اروپای شرقی و غربی (سابق) اقامت داشتند اكنون در انتظار انتشار است. زمانی كه در 9 خرداد 1386 تورج اتابكی را برای گزارشی از این موسسه به پژوهشكده اسناد دعوت كردم، خاطراتی از نحوه استفاده از این اسناد گفت و از جمله اینكه هنوز چمدانهایی هست كه باز نشده اند، زیرا صاحبانش شرط گذاشتهاند كه مثلأ تا سی سال پس از مرگشان باز نشود. اینگونه بود كه آن مؤسسه توانست پس از فروپاشی كمونیسم در شوروی و اروپای شرقی، اسناد جنبش كمونیستی و كارگری و كمینترن را به آمستردام انتقال دهد.
آری باعتماد جهان میتوان گرفت...
نظر شما