سه‌شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۸:۴۰
جنتی: محال بود حبیبی بدون مطالعه و نوشته قبلی كلامی را بيان كند/ حداد: فرهنگستان ها مديون بينش و كوشش حبیبی هستند

علي جنتي، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن بيان خاطرات آشنايي و همراهي خود با دكتر حسن حبيبي، در بيان شخصيت وي گفت: با اين كه سابقه حوزوي دارم و استادان اخلاق زيادي ديده‌ام، ولي منش اين مرد با ديگران تفاوت داشت. روح دكتر حبيبي به قدري پاك و زلال بود كه حتي حاضر نبود، فكر گناه كند. دكتر غلامعلي حداد عادل نيز در وصف تفكر بنيانگذار فرهنگستان زبان و ادب فارسي گفت: دكتر حسن حبيبي به خوبي توانسته بود ميان مسلمان بودن و ايراني بودن، آشتي و سازگاري ايجاد كند. اسلام عقيده او بود و ايران علاقه‌اش. و ميان اين عقيده و علاقه نه تنها تضادي نمي‌ديد‌، بلكه اين دو را مكمل‌ هم مي‌دانست.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا) مراسم بزرگداشت دكتر حسن حبيبي ديروز 27 بهمن، در انجمن آثار و مفاخر ملي با حضور دكتر علي جنتي، وزير ارشاد، دكتر غلامعلي حداد عادل، مهدي محقق، سيد محمود دعائي، سيد حسن شهرستاني، فتح الله مجتبايي، نوش‌آفرين انصاري، علي‌اشرف صادقي، زهره زر‌شناس، لطيف كاشيگر و خانواده دكتر حبيبي برگزار شد.
 
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي با بيان چند خاطره از دكتر حبيبي گفت: از سال 1354 كه به خارج از كشور رفتم و با جمعي از دوستان تا آستانه پيروزي انقلاب در لبنان و سوريه حضور داشتم، آوازه ايشان را از افراد مختلفي شنيده بودم. دكتر حبيبي در پاريس رياست بنيادي فرهنگي را كه در اصل براي كارهاي سياسي پايه‌گذاري شده بود، بر عهده داشتند. در آن سال‌ها، من نامه‌هاي ايشان را كه خصوصا براي مرحوم محمد منتظري مي‌نوشتند، مي‌ديدم. اين نامه‌ها همواره با عبارت «بنده خدا، حسن حبيبي» امضا مي‌شد. از همان زمان بود كه احساس كردم با شخصيتي فرهيخته، متواضع و صاحب فضائل اخلاقي روبه رو هستم.
 
جنتی افزود: سال 56 بود كه به اتفاق جناب آقاي دعائي و جمعي از روحانيون مبارز خارج از كشور و دانشجويان مسلمان مقيم اروپا قرار شد براي دفاع از زندانيان سياسي داخل كشور در پاريس اعتصاب غذا كنيم. در همان مدت من با دكتر حبيبي آشنايي بيشتري پيدا كردم. ايشان كمك بسياري به ما كردند تا بتوانيم اعتصاب مؤثري داشته باشيم. مرحوم دكتر حبيبي ساعت‌ها در محل كليساي «سن‌مري» در كنار ما مي‌نشستند و نكاتي را كه باید مورد توجه قرار دهيم، تذكر مي‌دادند. ايشان بسياري از بيانه‌ها را براي ما به زبان فرانسه ترجمه مي‌كردند. البته بعد از حدود يك سال يا يك سال و نيم، دكتر حبيبي از اين بنياد  استعفا کردند.

این عضو کابینه دولت یازدهم در ادامه گفت: در طول تمام اين سي و چند سال ما پيوسته با يكديگر در ارتباط بوديم. در سال 76 بود كه به اتفاق جمعي از دوستاني به فكر پايه‌گذاري يك حزب سياسي بوديم. ما از ايشان درخواست كرديم تا رهبري اين حزب را بپذيرند. با وجود تقاضاي دوستان مختلف‌، موفق نشديم موافقت ايشان را جلب كنيم. دكتر حبيبي مي‌گفتند: من حاضر به رهبري اين حزب نيستم ولي حاضرم  به شما كمك كنم. ايشان با صبر و حوصله حداقل در 10 جلسه سه‌ساعته تجربه‌هاي سياسي خود را براي ما گفتند.
 
وزیر ارشاد افزود: دكتر حبيبي به كار عمقي اعتقاد زيادي داشت و كارهاي سطحي را قبول نداشت و نمي‌پذيرفت. محال بود كه ايشان براي سخنراني در مكان‌هاي مختلف بدون مطالعه و نوشته قبلي، كلامي را بيان كند.
 
وي در ادامه گفت: ما چندين بار از ايشان خواستيم تا خاطرات خود را بنويسند. ولي دكتر حبيبي مي‌گفتند وقتي آدمي پا به سن مي‌گذارد، حافظه‌اش كم مي‌شود و من معلوم نيست كه بتوانم آنچه را در 10 يا 20 سال گذشته، رخ داده است، به درستي بيان كنم. ايشان از اين كار امتناع جدي داشتند.

وزیر فرهنگ دولت تدبیر و امید در پايان گفت:‌ با اين كه سابقه حوزوي دارم و استادان اخلاق زيادي ديده‌ام، ولي منش اين مرد با ديگران تفاوت داشت. روح دكتر حبيبي به قدري پاك و زلال بود كه حتي حاضر نبود، فكر گناه كند. ايشان براي ما تعريف كردند كه در دوران معاونت اولي، يك بار با اتومبيل از كنار خياباني رد مي‌شدم و خانمي را با آرايش و پوشش نامناسب ديدم. پيش خود فكري منفي درباره ايشان كردم. بعد از چند دقيقه كه از آنجا عبور كردم، با خود گفتم چرا بايد چنين فكري نسبت به اين خانم در ذهنم خطور كند؟ شايد او انسان پاكي باشد كه فقط لباس نامناسبي بر تن دارد. دكتر حبيبي حتي مراقب ذهنيت‌هاي خود نيز بود. ايشان از هر نظر الگو بود.

دكتر حبيبي بنده خدا بود، بنده خوب خدا
دكتر غلامعلي حداد عادل، رئيس فرهنگستان زبان و ادب فارسي، سخنراني خود را با اين پرسش آغاز كرد: امروز پيش خود مي‌انديشيدم، چرا تا زماني كه دكتر حبيبي زنده بود، چنين مجلسي به نام او برپا نكرديم؟ شايد يك علت؛ بي‌ميلي دكتر حبيبي به برپايي مجلسي به خاطر او. اين احتمال از احتمالات ديگر قوي‌تري است.
 
این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام، با خواندن متني كه از پيش براي اين مراسم آماده كرده بود، گفت: بزرگا، مردا كه حبيبي بود. حبيبي اهل تهران بود و در جنوب اين شهر در محله‌اي نزديك به بازارچه نايب‌السطلنه در حوالي خيابان‌هاي آب‌منگل و اديب‌الممالك به دنيا آمده بود. خانواده‌اي مذهبي و محترم داشت و از پدر و مادر باتقوا و فهيم خود بهره‌ها برد. در سال‌هاي نوجواني شاهد نهضت ملي شدن نفت و شور و غوغاي سال‌هاي قبل از كودتاي 28 مرداد بود و در دوران دانشجويي در دانشگاه تهران، از جمله دانشجويان فعال سياسي در مقابل رژيم شاه بود. در سال‌هاي اقامت و تحصيل در فرانسه از نهضت امام خميني حمايت مي‌كرد و با زبان و قلم، دانشجويان را به مبارزه با حكومت شاه و پيروي از امام بر‌مي‌انگيخت.
 
حداد عادل افزود: او يكي از استوانه‌هاي مبارزات دانشجويان ايران در اروپا به ويژه در فرانسه بود. در سال‌هاي 56 و 57 كه كار نهضت اسلامي بالا گرفت و به مسير منتهي به انقلاب افتاد، دكتر حبيبي با تمام وجود به خدمت نهضت و انقلاب درآمد. او همراه با امام به ايران آمد و كاري را بر عهده گرفت كه در تخصص او بود و ديگران از عهده آن برنمي‌آمدند و آن تدوين پيش‌نويس قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران بود. او در شوراي انقلاب وظايف مهمي داشت و سخنگوي آن شورا بود. عضويت شوراي انقلاب، نمايندگي مجلس، وزارت فرهنگ و علوم و دادگستري، عضويت در شوراي نگهبان، عضويت در مجمع تشخيص مصلحت نظام، رياست فرهنگستان زبان و ادبيات فارسي (دو دوره) و رياست بنياد ايران‌شناسي از جمله مسئوليت‌هايي بود كه او در اين 34 سال بر عهده گرفت و در همه آنها موفق بود.
 
وی افزود: دكتر حبيبي را قبل از انقلاب نديده بودم. برخي كتاب‌ها و ترجمه‌هاي او را در همان سال‌ها ديده بودم. بعد از بازگشت امام به ايران، او را از نزديك ديدم و هرچه به او نزديك‌تر شدم او را خوب‌تر و بزرگتر و پاك‌تر از آنچه مي‌پنداشتم، دريافتم.
 
حداد عادل ادامه داد: حبيبي مسلماني مومن و خوش‌اعتقاد بود. زندگي در متن دنياي غرب و آشنايي با مكاتب فكري جديد، در مسلماني او خلل و اعوجاجي ايجاد نكرده بود. او اسلام را در ترازوي عقلانيت و معرفت سنجيده و پذيرفته بود و شيعه‌اي دوستدار پيامبر و اهل بيت او (عليهم‌السلام) بود. حبيبي مردي اخلاقي بود و با ديگران بر پايه اصول و ضوابط اسلامي و انساني عمل مي‌كرد. از جمله كساني بود كه ديگران از دست و زبانش آسوده بودند و در كنار او و در كار با او احساس ايمني مي‌كردند. در استفاده از بيت‌المال فوق‌العاده دقيق و حساس بود. متفكر و خوش‌فكر و درستكار بود.
 
وی افزود: دكتر حسن حبيبي به خوبي توانسته بود ميان مسلمان بودن و ايراني بودن، آشتي و سازگاري ايجاد كند. اسلام عقيده او بود و ايران علاقه‌اش. و ميان اين عقيده و علاقه نه تنها تضادي نمي‌ديد‌، بلكه اين دو را مكمل‌ هم مي‌دانست. حبيبي به همه مظاهر فرهنگ و تمدن ايران‌زمين عشق مي‌ورزيد و نگاهباني از همه اركان اين فرهنگ و تمدن را وظيفه خود مي‌دانست.
 
حداد عادل گفت: ايمان اسلامي و آگاهي‌هاي تاريخي وي، به او در ايران‌شناسي بصيرت بخشيده بود و تجربه زندگي در غرب افق ديد او را وسعت داده بود. او عاشق زبان و ادب فارسي بود. او با تسلطي كه به زبان عربي داشت، از متون معتبر ادبي به خوبي استفاده مي‌كرد. نثري پخته و استوار داشت و ترجمه‌هايش دقيق و درست بود. گاهي شعر نيز مي‌سرود. به شعري كه درباره زبان فارسي و ايران سروده بود، فوق‌العاده علاقه داشت و آن را در هر محفلي كه سخن از ايران در ميان بود، با حرارت و شوق و شوق مي‌خواند.
 
این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: او نخستين رئيس فرهنگستان زبان و ادب فارسي در جمهوري اسلامي ايران بود. من در 22 سال اخير از نزديك شاهد كار و تلاش او در فرهنگستان بوده‌ام و به جرأت مي‌توانم بگويم كه فرهنگستان‌ها و خصوصا فرهنگستان زبان و ادب فارسي مديون بينش و كوشش دكتر حبيبي هستند. هر اتفاق و حركتي كه به توسعه و تقويت زبان فارسي كمك مي‌كرد، او را خوشحال مي‌كرد و هرچه سبب تضعيف اين زبان مي‌شد، او را مي‌آزرد.
 
حداد عادل افزود: بعد از چند سال كه پايه‌هاي فرهنگستان زبان و ادب فارسي را استوار كرد، به سراغ بنياد ايران‌شناسي رفت. حبيبي نسبت به ايران غيرت و تعصب داشت و به ايراني بودن خود افتخار مي‌كرد. او معتقد بود كه ايران بايد كانون اصلي ايران‌شناسي در جهان باشد و ايرانيان بايد در ايران‌شناسي سرآمد شوند. ايران‌شناسي در سده‌هاي گذشته عمدتا رشته اروپاييان محسوب مي‌شد و حبيبي علاقه‌مند بود، ايران‌شناسي را به عنوان يك رشته علمي و دانشگاهي در ايران نهادينه كند.
 
وی گفت: حبيبي هرچه ذوق و سليقه و تجربه و سرمايه مادي و فكري داشت، به پاي بنياد ايران‌شناسي ريخت. در معماري سعي كرد ساختماني بسازد كه معرف معماري اسلامي ايراني باشد. امروزه اگر يك نفر غير ايراني از ما بپرسد كه شما در سي و چند سالي كه از انقلاب اسلامي‌تان گذشته، كدام ساختمان را در تهران مطابق معماري بومي و اصيل خود ساخته‌ايد، متاسفانه و در عين حال خوشبختانه، ما فقط مي‌توانيم بنياد ايران‌شناسي دكتر حبيبي را به او معرفي كنيم.
 
حداد عادل ادامه داد: او فقط به معماري ايراني - اسلامي عشق نمي‌ورزيد. بلكه هر چه به ديروز و امروز اين سرزمين تعلق داشت، در نظر او عزيز بود. در سال‌هاي دهه 60 خبردار شده بود كه در ساختماني قديمي كه صاحبش قصد تخريب آن را دارد، درها و پنجره‌هاي چوبي قديمي و زيبايي وجود دارد كه حيف است از بين برود. همت كرده بود و آن مجموعه را خريده بود و در جايي محفوظ نگاه داشته باشد. وقتي نقشه بنياد ايران‌شناسي زير نظر او طراحي مي‌شد، او براي آن درها و پنجره‌ها جاهاي مناسبي در نظر گرفت و همه آنها را بيرون آورد و در ساختمان نصب كرد و بر زيبايي و اصالت آن بنا افزود.
 
وی در ادامه گفت: دكتر حبيبي همه آنچه را در 34 سال گذشته از آثار و محصولات فرهنگي ايران كه به او هديه داده بودند و آنچه را خود خريده بود، در موزه اميركبير گرد آورد و در بنياد ايران‌شناسي به ملت ايران اهدا كرد. اهتمام او در بازگرداندن صفحات و تصاوير شاهنامه طهماسبي به ايران كاري كارستان بود.
 
حداد عادل اظهار کرد: حبيبي حقوقدان و اسلام‌شناس بود و در همه اين عرصه‌ها صاحب تأليف و ترجمه بود. حبيبي به همان اندازه كه در عرصه فرهنگ و تمدن به ايران علاقه داشت، در عرصه سياست نيز طرفدار مصالح و منافع ملي كشور بود. در دوران طولاني معاونت اول رياست جمهوري، با شخصيت متين و باوقار خود مقامات خارجي را تحت تأثير قرار مي‌داد. او سياستمداري بود كه خارجيان پس از ملاقات  با او نسبت به ملت ايران كه چنين فرزنداني را در دامن خود پرورده، احساس احترام مي‌كردند.
 
وی افزود: صفاي باطن حبيبي را مي‌توانستي در آينه اخلاق او تماشا كني. هرگز اهل خودستايي و خودنمايي نبود. هيچگاه به قصد تعريف از خود نمي‌گفت كه من چنين كرده‌ام و چنان كرده‌ام. چندين بار از او خواستم كه اجازه دهد خاطراتش از انقلاب و امام شنيده و ضبط شود، و او نپذيرفت. هرچه كرده بود براي خدا كرده بود. او بنده خدا بود، بنده خوب خدا.
 
حداد عادل ادامه داد: در چهار سال اخير كه با بيماري‌هاي سخت دست و پنجه نرم مي‌كرد، هيچ‌گاه سخني از نارضايتي بر زبان نمي‌آورد. اهل تسليم و رضا بود و همواره آماده مرگ بود و درباره مرگ سخن مي‌گفت. كم‌حرف و گزيده‌گو بود و خو‌ش‌سخن و خوش‌محضر و خوش‌مخبر و خوش‌منظر بود. ظريف بود و طنز را مي‌فهميد و قدر طنز را مي‌دانست و سعه صدر داشت. همين طنزفهمي و سعه صدر سبب شد تا كيومرث صابري سال‌هاي سال او را موضوع و مضمون كاريكاتورهاي روي جلد مجله «گل‌‌‌آقا» كند و او خم به ابرو نمي‌آورد. بلكه مي‌خنديد و از شادي مردم شاد مي‌شد.


وی افزود: دكتر حبيبي يك انقلابي راستين و سياستمداري خدمتگزار و عاشق ملك و ملت بود. با امام خميني بيعت كرده بود و او را ولي فقيه خود مي‌شناخت و از او اطاعت مي‌كرد. پس از امام نيز، نسبت به آيت‌الله خامنه‌اي همان رفتاري را داشت كه نسبت به امام داشت. آيت‌الله خامنه‌اي به شخص او علاقه داشتند و به شخصيت او احترام مي‌گذاشتند.

حداد عادل گفت: سه ماه پيش از مرگ، روي صندلي چرخدار به ديدار آقا رفته بود. از مذاكرات او با ايشان اطلاعي ندارم اما شنيدم كه به صراحت گفته بود: اين آخرين ديدار من با رهبري است و راست گفته بود.
 
اين گزارش تكميل مي‌شود.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها