سه‌شنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۲
70سال با کتاب؛ از هدیه مکتب‌دار روستا تا کتابی برای نور

اسفندیار معتمدی،‌ رئیس اتحادیه انجمن‌های علمی‌-‌آموزشی معلمان فیزیک ایران، به مناسبت سال نو در یادداشتی، خاطرات همنشینی‌ 70 ساله‌اش با کتاب را در اختیار مخاطبان ایبنا گذاشته است.

حبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- اسفندیار معتمدی: سال 1317 در روستای لنجان اصفهان به دنیا آمدم. ماجرای نخستین کتابی که هدیه گرفتم، مربوط به 60 سال پیش است. آن سال‌ها در روستا‌ها و شهر‌های کوچک به‌غیر از کتاب‌های مکتب‌خانه‌ای از نوشته دیگر چون روزنامه و مجله خبری نبود. قرآن مجید در همه منازل وجود داشت؛ بیشتر خانواده‌ها دیوان حافظ و گلستان سعدی هم داشتند.
 
وقتی در لنجان اصفهان به دبستان می‌رفتم، از پدرم که به مطالعه علاقه داشت مجموعه کتابی با عنوان «ابواب‌الجنان» هدیه گرفتم؛ کتابی که از پسر روحانی روستا خریده بود. «ابواب‌الجنان» نوشته ‌واعظ قزوینی است، کتابی مربوط به بیش از 400 سال پیش با موضوع اخلاق. «جلا‌ل‌العیون» کتابی از مرحوم مجلسی یا آثار احمد اردبیلی از دیگر کتاب‌های مذهبی بود که پدرم تهیه می‌کرد.   

شب‌های پسر 10 ساله با شاهنامه

پدرم شاهنامه را با آواز می‌خواند. از من ‌خواسته بود تا شب‌ها برایش شاهنامه بخوانم. منتخبی از اشعار شاهنامه را که به دستور ناصر‌الدین شاه تدوین شده بود به من هدیه داد؛ برایم جالب بود. کودک نو‌سواد 10 ساله‌‌ای بودم که به خواندن شاهنامه علاقه‌مند شده بود.

پیش از ساخت مدرسه در روستایمان، مکتب‌دار داشتیم. آقا حسن‌صدری مکتب‌دار روستایمان بود که جناب‌ِآقا، صدایش می‌کردیم. الفبا را از آقا صدری یاد گرفتم. از گلستان سعدی، به ما درس می‌داد.

معمول بود، همه بچه‌های مکتب‌خانه و روستا هر سال نوروز برایش هدیه می‌بردند. او هم یک جلد کتاب به ما هدیه می‌داد. نخستین کتابم را از آقای صدری هدیه گرفتم.

کتاب‌خوانی‌های شبانه/«دکتر، کبریت نداشتیم!»

در دوران دبستان و دبیرستان کتابخانه نداشتیم. سال 1336 که برای تحصیل در رشته فیزیک به دانشسرای تهران آمدم، به کتابخانه دانشسرا که از سوی دکتر عباس فاروقی مدیریت می‌شد، وارد شدم.
 
تأکید داشت دانشجویان پیش از تخصص در یک رشته،‌ کتابخوان شوند؛ بنابراین از کتابدار‌ها خواسته بود تا ساعت 10 شب، در کتابخانه را باز نگه دارند.

یادم می‌آید آن زمان مشکل قطع برق داشتیم. دکتر، چند چراغ توری‌دار در کتابخانه قرار داده بود. روشن کردن این چراغ‌ها طول می‌کشید، بنابراین چند لامپ نفتی و شمع هم تهیه کرده بود تا در فاصله زمانی روشن کردن چراغ‌‌ها، توقفی در مطالعه شبانه دانشجویان ایجاد نشود.

یک شب که برق قطع شده بود، دکتر به کتابخانه آمد و با دیدن فضای تاریک عصبانی شد، به کتابدار گفت: «مگه من چراغ توری‌دار، شمع و لامپ نخریده‌‌ام؟!» کتابدار با خونسردی گفت: « دکتر، کبریتمان تمام شده!»

در دوران دانشجویی، دچار یک ولع عظیم برای مطالعه شده بودم. این ولع به دلیل تشویق استادانی مانند دکتر ناظر‌زاده کرمانی، دکتر سلیم ‌نیساری و دکتر امیر‌حسین آریان‌پور بود.
 
کتاب؛ تنها سرگرمی دوران خدمت

از سال 1339 تا 41 برای خدمت نظام به ارومیه رفتم. مطالعه، تنها سرگرمی آن روزگار من بود. در این دوران بود که با نوشته‌های گاندی و جواهر لعل نهرو آشنا شدم.
 
نهرو، زمانی که از سوی انگلیس به دلیل مبارزات ضد استعماری به زندان محکوم شده بود تصمیم‌ گرفت تا هر هفته برای دختر نوجوانش یک نامه بنویسد. نامه‌های نخست‌وزیر هند، براساس آخرین نظریات علمی در سال 1930 درباره پیدایش جهان، انسان، موجودات زنده، منظومه شمسی، ایجاد قبایل، ادیان و مذاهب مختلف،‌ زبان و خط است.
 
علاقه‌ام به این کتاب موجب شد تا نسخه انگلیسی «نامه‌هایی پدری برای دخترش» را سال 1356 در سفری که به هند داشتم، تهیه کنم. نهرو همچنین در مقالاتی به تشریح پیدایش تمدن‌های مختلف،‌ ایران باستان،‌ پیدایش ادیان و تأثیر آن‌ها در جهان پرداخته است.     

مجموعه مقالات نهرو در یک مجموعه سه جلدی با عنوان «نگاهی به تاریخ جهان» ترجمه محمود تفضلی از سوی انتشارات امیر‌کبیر در آن سال‌ها منتشر شد که گویا تجدیدچاپ هم شده است.

«دانشسرای مقدماتی» تجربه نخستین تألیف

سال 1342 نخستین مقاله‌ام با عنوان «جهان متحرک» در نشریه آموزشی «مهرگان» منتشر شد. در دنیای ما چیزی ثابت نیست، موضوع اصلی این مقاله بود.  
    
در سال 54 به تهران آمدم و بعد از دو سال در سازمان کتاب‌های درسی مشغول شدم. حضور کارشناسان حوزه نشر و نویسندگانی مانند شهید دکتر بهشتی، عبدالحسین مصحفی،‌ غلامرضا افشجدی، دکتر حسن انوری،‌ مؤلف مجموعه هفت جلدی «سخن»‌ و هوشنگ شریف‌زاده مرا برانگیخت تا کتاب‌های بیشتری بخوانم و بیشتر بنویسم.

نخستین تجربه نویسندگی‌ام با «دانشسرای مقدماتی» رقم خورد و تا امروز حدود 80 جلد کتاب نوشته‌ام. 20 جلد کتاب درسی،‌ 12 جلد کتاب تاریخ شامل زندگی‌‌نامه دانشمندان و مجموعه چهار جلدی «تاریخ علم در ایران» و مابقی نیز کتاب‌های علمی است.

«نور و فناوری‌های مبتنی بر آن» کتابی برای سال 2015

در حال حاضر نیز با همکاری دو تن از دوستانم دکتر ابوالحسن بصیره و دکتر آزیتا سیده فدایی از پژوهشگران حوزه فیزیک، مشغول نوشتن کتابی با عنوان «نور و فناوری‌های مبتنی بر آن» هستم.
 
 ایده اصلی این کتاب بعد از برگزاری مراسی برای گرامیداشت سال جهانی نور در بهمن‌ماه سال 93 ایجاد شد. سال 2015 از سوی یونسکو به‌عنوان سال جهانی نور نام‌‌گذاری شده است.

یکی از دلایل نام‌گذاری سال 2015 میلادی به‌عنوان سال جهانی نور، علاوه بر بررسی اهمیت موضوع نور در صنایع، هزارمین سالگرد تألیف کتاب «المناظر» ابن‌هیثم ایرانی در سال 1005 میلادی است.

ابن هیثم یا حسن‌ابن هیثم، دانشمند ایرانی، تحقیقات بسیاری درباره بازتابش نور، شکست نور، نظریه دیدن اجسام و ساختمان چشم انجام داده است. عمده پژوهش‌های علمی اروپاییان از قرن 12 به بعد درباره شناخت چشم، مبتنی بر یافته‌های ابن‌هیثم است.

بخشی از کتاب «نور و فناوری‌های مبتنی بر آن» به زندگی‌نامه ابن‌هیثم و بررسی پیشرفت‌های علمی درباره نور اختصاص دارد.
تشریح تاریخ نورشناسی در جهان و پیشرفت‌های علمی صورت گرفته در حوزه نور، مباحث این کتاب را تشکیل می‌دهند.  
 
درد دل و پیشنهاد‌هایی برای مطالعه نوروزی

تلاش‌های زیادی برای انتشار کتاب‌های متنوع در کشور صورت گرفته است، اما متأسفانه مردم ما زمان ناچیزی برای مطالعه صرف می‌کنند. خانوده‌های ایرانی در روز‌های نوروز می‌توانند از کتاب‌هایی که شورای کتاب کودک معرفی می‌کند منابعی را برای مطالعه انتخاب کنند.   

شورای کتاب کودک، بیش از 30 ساله در حوزه نشر کتاب کودک و نوجوان صاحب تجربه است. کتاب‌های انتشارات مدرسه نیز که کتاب‌هایی با هدف پرورش خلاقیت کودکان منتشر می‌کند، برای اوقات عید مناسب است. کتاب‌هایی با موضوع زندگی‌نامه دانشمندان خلاقی مانند ابوریحان بیرونی، ابن‌سینا، حکیم رازی، عمر خیام، فارابی و شیخ بهایی.

مجموعه هفت جلدی دانشمندان ایرانی بنده از این جمله است. مطالعه کتاب‌هایی از این دست موجب می‌شود تا اندیشه مخاطب برای نوشتن برانگیخته شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها