کامران پارسینژاد در نشست «نگاهی به نقش نادر ابراهیمی در ادبیات انقلاب» با توجه به حیطه گسترده کاری زندهیاد نادر ابراهیمی در عرصههای هنر و نگارش، نقد و بررسی آثار وی را در یک جلسه ناکافی دانست و پیشنهاد کرد متولیان فرهنگی همایشی برای شناخت این نویسنده و آثار و فعالیتهایش برگزار کنند.
در ابتدای این برنامه علیالله سلیمی شناختنامهای از زندهیاد نادر ابراهیمی ارائه کرد. وی نادر ابراهیمی را نویسندهای نامید که همراه با مردم مشاهداتش را به ثبت رساند. خانهای برای شب، آرش در قلمرو تردید، افسانه باران، در سرزمین کوچک من، تضادهای درونی، غزلداستانهای سال بعد، فردا شکل امروز نیست، شماری از آثاری بود که سلیمی به آنها اشاره کرد.
نادر از آثارش جدا نیست
سپس کامران پارسینژاد، به سابقه آشنایی خود با زندهیاد ابراهیمی پرداخت و گفت: با وجود گرایشهای عاطفی که به وی داشتم، نقدهایی بر آثارش مطرح میکردم و او از نقد منطقی من استقبال میکرد. من سال 1342، یعنی همان سالی متولد شدم که ابراهیمی نخستین اثرش را خلق کرد. در عرصه نقد و پژوهش ادبی فعالیت داشتم و دفترچهای از اصطلاحاتی که او در نقدهایش به کار میبست تهیه کردم. این کار شاید در ابتدا کپیبرداری به نظر میرسید اما به یقین بعدها در نوع نگارش آثارم تاثیر بسزایی گذاشت. ابراهیمی از آثارش دور نیست و پیوندی انداموار میان او و آثارش وجود دارد.
وی افزود: وقتی آثار زندهیاد ابراهیمی را میخوانیم، متفاوت بودن وی را احساس میکنیم. ورود انسانی از 13 سالگی به عرصه سیاست، نشان دهنده نکتهسنج بودن و داشتن حرفی برای گفتن است. انسانهای متفاوت به کارهای به ظاهر ساده اما دشوار تن میدهند. او نزدیک به 600 طرح پژوهشی نوشته بود که همواره از ما میخواست بر روی آن طرحها کار کنیم.
پارسینژاد از کتاب «عارفانه و صوفیانهها» به عنوان بهترین اثر وی یاد کرد و از چاپ نشدن مجددآن ابراز تاسف کرد. فرزانه منصوری نیز مژده داد که این اثر به زودی از سوی انتشارات روزبهان منتشر میشود.
این نویسنده و منتقد با توجه به حیطه گسترده کاری زندهیاد نادر ابراهیمی در عرصههای هنر و نگارش، نقد و بررسی آثار وی را در یک جلسه ناکافی دانست و پیشنهاد کرد متولیان فرهنگی همایشی برای شناخت این نویسنده و آثار و فعالیتهایش برگزار کنند.
تنها نویسنده ساختارگرای ایران
وی در ادامه با محوریت کتاب «سه دیدار» به بررسی تاثیر وی بر ادبیات انقلاب اسلامی پرداخت و گفت: نادر ابراهیمی را تنها نویسنده ساختارگرا در ایران میدانم. ساختارگرایی در ادبیات به معنای اشراف به نثر ادبی و دانش زبانشناسی است. متن ساختاریگرایانه کتابهای وی، هیچ شباهتی به متنهای ادبی غربی که به دلیل ساختارگرایی، بی روح میشوند ندارد. آثار وی در عین ساختارگرا بودن سرشار از احساس و عاطفهاند.
پارسینژاد مشکل ادبیات داستانی ایران را دانش اندک نویسندگان در حوزههای روانشانسی، جامعهشناسی، تاریخ و... دانست و گفت: بیشتر داستاننویسان نویسندگی را تسلط بر شیوههای نگارشی میدانند. توجه به این گونه مسایل از بارزترین شاخصههای آثار نادر ابراهیمی است. اشتباهی در نوع نثر و چینش جملههای نادر ابراهیمی وجود نداشت.
وی افزود: بارها شنیدهام که نادر ابراهیمی کتاب سه دیدار را سفارشی نوشته است. در حالی که فردی که در 16 سالگی نخستین اثرش منتشر میشود، نمیتواند به واقعه 15 خرداد سال 1342 بیتفاوت باشد. البته اصلا سفارشی نویسی نمیتواند محکوم باشد. در غرب هم انگ سفارشینویسی را بد نمیدانند. تمام افرادی که نوبل گرفتهاند، اثری سفارشی هم خلق کردهاند. در سه دیدار حضور نادر ابراهیمی را در اثر میبینم و نگاه سفارشینویسی را در آثارش نمیبینیم. کتاب او کلیشهای نیست. در بخش مرید و مراد، خود را رو در رو با یک شخصیت سیاسی دیده است. چنین اثری نمیتواند سفارشی باشد. در نقدها هم بیشتر بر همین بخش تمرکز شده است.
این نویسنده و منتقد ادبی با بیان اینکه اگر نویسنده را از سه دیدار بگیریم، این اثر دیگر جذاب نیست گفت: برخی میگویند نویسنده نباید خود را در متن اثر نشان دهد. معتقدم همه جا این سخن درست نیست و گاهی نگارنده هم باید خود را در اثر نمایان کند. نقد ادبی اگر انعطاف نداشته باشد، نمیتواند به حقیقت برسد. نمیتوان با یک ابزار مشخص همه آثار ادبی را نقد کرد. گاهی برخی ضعفها، حسن اثر میشوند. نگاه زندهیاد ابراهیمی، در آثارش آرمانگرایه نیست، واقعگرایانه است. برای همین شعار در آثارش نیست. به نظر میرسید که نوع نگاه وی به گروههای چپ نزدیک بود.
وی نگارش کتاب سه دیدار را با توجه به دغدغه همیشگی زندهیاد ابراهیمی به مسایل سیاسی، اجتنابناپذیر دانست و اظهار کرد: نادر، سفرهای زیادی برای نوشتن این کتاب داشت تا توانست به شناخت خوبی دست یابد. نثر او در سه دیدار قدری متفاوت است. ابراهیمی معتقد بود که موضوع، خودش نثر را پدید میآورد. وی حتی کلمات مصطلح را هم دستکاری کرد و کلمات تازهای ساخت. در بخشهایی که به دوران کودکی امام(ره) مربوط میشود، بیشتر قالب داستانی را میبینیم. احساس میکنم مرید، خودِ نادر ابراهیمی است. کاش حالا که سوره مهر متولی چاپ این کتاب شده بود، به ابعاد شخصیتی امام هم پرداخته میشد.
نادر زندهیاد است!
در بخش دیگری از این برنامه فرزانه منصوری، همسر زندهیاد ابراهیمی در سخنانی از خبرنگاران خواست که از نادر ابراهیمی به عنوان «مرحوم» که به زعم او ما را یاد انسان مرده میاندازد یاد نکنند و از این نویسنده به عنوان زندهیاد نام ببرند؛ چراکه نویسندگان با آثارشان همواره نزد ما زنده هستند.
وی افزود: علاوه بر کتاب سه دیدار، نادر سه کتاب دیگر دارد برای کودک و نوجوان که قصههای صدر انقلاب است و به نقش انقلابی کودکان میپردازد. پدر چرا توی خانه مانده؟، جای او خالی و سحرگاهان همافران اعدام خواهند شد نام کتابهای اوست برای کودک و نوجوان. در تمامی آثار نادر ابراهیمی میبینیم که مبارزه علیه ظلم و مسایل روز اجتماعی و بالا بردن فرهنگ عام وجود دارد. اثری به قلم او نیست که در آن مبارزه، عشق به وطن و مردم دیده نشود.
شجاعت برای «سه دیدار»
منصوری با اشاره به سخنان پارسینژاد که ابراهیمی از آثارش دور نیست، اظهار کرد: نادر هر آن چه نوشته را زندگی کرده است. نادر با مردم زندگی میکرد و برای آنها اشک میریخت. درباره صوفیانهها وعارفانهها هم بگویم که این کتاب قرار بود 17 جلد شود که فقط دو جلد آن منتشر شد. مانند پارسینژاد معتقدم کسی که داستان نمیخواند نمیتواند درست زندگی کند. همواره مخاطبان نادر با من در ارتباطند. آنها میگویند کتابهای نادر در تغییر خط مشی زندگی ما موثر بود. احساس و عاطفه و لطیفنویسی حتی وقتی زندگینامه مینوشت هم جاری بود. نزدیک به 50 سال از خلق کتاب «تضادهای درونی» میگذرد اما وقتی امروز این کتاب را میخوانیم، گویی برای امروز نوشته شده است. موضوع این قصه، وحدت است. وی در این داستان لطیفههای قومیتی را نیرنگی از سوی بیگانگان دانست تا مردم ما را از هم جدا کنند. متاسفانه امروزه در شبکههای اجتماعی همواره قومیتها را مورد هجمه قرار میدهیم.
ویراستار آثار نادر ابراهیمی با بیان اینکه کتاب «سه دیدار اثری سفارشی است، گفت: آقای زم، زمانی که ریاست حوزه هنری را بر عهده داشت، در پیشنهادی از نادر ابراهیمی خواست که درباره شخصیت امام خمینی(ره) بنویسد. اما نادر هم در فکر خلق چنین رمانی بود. برخی گمان کردند که نادر مبلغ بسیاری برای نوشتن این کتاب گرفت اما اینطور نبود. او همان درصدی که برای دیگر کتابهایش گرفت از این کتاب هم دریافت کرد. نادر از سال 1342 در پی شناخت مبارزی به نام خمینی بود. زندگی او را پیگیری کرد و در ماههای پیش از انقلاب خبرهای روزنامه را برای او میبریدم که او بتواند کتابی درباره انقلاب اسلامی ایران بنویسد. به یقین، این کتاب با محوریت امام خمینی(ره) بود. بنابراین نادر این کتاب را با خواست خودش نوشت. اما نادر از سوی برخی روشنفکران برای نوشتن این رمان طرد شد. حال می فهمیم که کار او چقدر شجاعانه بوده است.
نظر شما