انتظارات اهالی کتاب از ریاست جدید صدا و سیما/ 13
فواد نظیری: صدا و سیما در حکم یک دانشگاه بزرگ است / لزوم از میان رفتن بیاعتمادی دو جانبه اهل قلم و رسانه ملی
فواد نظیری، شاعر و مترجم آثار شاعران شهیر جهان معتقد است: صدا و سیما در حکم یک دانشگاه عظیم و بیحد و مرز است که با برنامهریزیهای سنجیده و دراز مدت میتواند بیش از هر نهاد فرهنگی دیگر بر رفع بحران کتاب و کتابخوانی جامعه ایرانی موثر واقع شود اما هنوز اهل قلم و این سازمان در یک بیاعتمادی دو جانبه به سر میبرند.
ضرورت تدوین برنامههایی دراز مدت و نه مقطعی، لزوم ایجاد ارتباطی پیوسته و پویا میان سه سازمانِ وزارت ارشاد، صدا و سیما و وزارت آموزش و پرورش و نیز داشتن توجهی خاص به برنامههای جوانترین نسل جامعه امروز و تربیت سلیقه آنها، از جمله مهمترین موضوعات این گفتوگوست.
در سالهای گذشته تلاش رادیو و تلویزیون را در معرفی شایسته پدیده «کتاب» و رفع بحران کتابخوانی، چهطور دیدهاید؟
اول بگویم که زمان زیادی را صرف تماشای تلویزیون نکردهام اما ریشه آنچه را سبب بحران کتاب و کتابخوانی در جامعه شده است، تنها مربوط به سالهای اخیر نمیدانم. شاید علت اصلی این باشد که به مقوله کتاب و مطالعه غیر درسی از همان دوران ابتدایی تحصیل کودکان بیتوجهی شده است.
در حال حاضر با وجود اخبار و اطلاعات آماری موجود، آمار درست و سنجیدهای درباره سرانه مطالعه در جامعه ایران نداریم اما شواهد نشان میدهد که حتی در مقایسه با کشورهای جهان سوم مانند هند و کشورهای آمریکای لاتین که شمارگان کتاب در آنها قابل قیاس با شمارگان کتاب در ایران نیست، میزان مطالعه عمومی در ایران با یک بحران چشمگیر روبهروست.
اگر صداوسیما رسالتی در زمینه حل این بحران دارد، باید آگاه باشد که این هدف با برنامهریزیهای دورهای و شتابزده، حتی به این شکل که شبکهای اختصاصی برای کتاب در رادیو یا تلویزیون تاسیس شود، موثر نخواهد بود زیرا مدت بعد بیرنگ خواهد شد.
لازم است چه در برنامههای کودکان و چه بزرگسالان مقوله کتاب به طور جدّیتری مطرح و دنبال شود و تنها به برنامههایی در قوالب موسمی و موضعی اکتفا نشود.
مساله آموزش کتابخوانی باید به سطح مهدکودکها هم کشانده شود. این موضوع به ویژه در دورانی که به نوعی بحران زبان فارسی هم هست، اهمیت بیشتری پیدا میکند زیرا هجوم ماهوارهها و فضاهایی مجازی که در آنها زیبایی زبان و گفتار کمتر محل توجه است، یک بحران زبان و گفتار را در جامعه ما منجر شده است.
تاکید دارم که سیاستها و تمهیدات لازم از برنامههای کودک باید آغاز شود. امروز با عناوین بسیار زیادی در بخش کتابهای کودکان مواجه هستیم اما بسیاری از آنها اتلاف وقت و هزینه هستند و در نهایت به آثاری نسنجیده و کم ارزش ختم شدهاند. از سوی دیگر کارهای بسیار ارزشمندی هستند که هنوز درگیر ممیزیهای بعضاً سلیقهای وزارت ارشاد شدهاند.
بر این اساس ضروری است که وزارت ارشاد، رسانه ملی و وزارت آموزش و پرورش در ارتباطی پیوسته و موثری با یکدیگر قرار گیرند تا بتوانند به تدوین سیاستهایی همگن و بلند مدت دست یابند.
آیا تاکنون کتابهای شما در رادیو یا تلویزیون معرفی شدهاند؟
تلویزیون را اطلاع ندارم اما از رادیو فرهنگ و رادیو کتاب گاهی با من تماس گرفته شد.
آیا همین برنامههای محدودی که به کتاب اختصاص دارند، توانستهاند تصویری واقعی از کلیت جامعه کتابی ایران ارائه کنند؟
آیا ما تصویر واقعی از میزان کتابهایی که مجوز میگیرد و به بازار عرضه میشود داریم؟ این تصویر واقعی به این سادگیها به دست نمیآید. زمانی میتوان در این باره صحبت کرد که اولا فضایی باز برای طرح کتاب وجود داشته باشد و در ثانی گروههایی باشند که روی کتابهای تالیف یا ترجمهشده و میزان مخاطبان آنها کار آماری انجام دهند.
من یقین دارم اگر با برنامههای دقیق این کارها انجام شوند تولیدات کتابی جامعه بدون شک مخاطبان خود را خواهد داشت و جامعه واقعا کتابخوان به این برنامهها توجه نشان خواهد داد.
یکی از مدیرانی که در سالهای گذشته بخشی از مسئولیتهای برنامههای کتابی صداو سیما را برعهده داشت، اشاره کرد که گاهی نخبگان و اهالی کتاب، با وجود دعوتهایی که از آنها به عمل آمد، تمایلی به همکاری با واحدهای فرهنگی صدا و سیما نداشتند، آیا شما در جریان این موضوع بودید؟ آیا از شما به عنوان کارشناس کتاب دعوت شد؟
من تاکنون در تلویزیون حضور نداشتهام و نیز در جریان آن موضوع هم نبودهام. به هر حال کارشناسان و چهرههای برجسته دلایل خود را برای حضور نیافتن و همکاری با این واحدها داشتهاند اما معتقدم که ریشهیابی این حکایات خیلی روشن است. یک بیاعتمادی دو جانبه وجود دارد. اگر امروز مسئولان سیاسی کشور به دنبال آن هستند که این بیاعتمادی را در سطوح فرامرزی از میان بردارند. نباید از بیاعتمادیهایی که در داخل وجود دارد چشم پوشی کرد.
ما نمیتوانیم اثر یک نویسنده یا مترجم حرفهای را آشولاش کنیم، نویسندهای را که اثرش به زبان آلمانی ترجمهشده و خواننده دارد، ناامید کنیم و کتابش را نگه داریم و بعد انتظار داشته باشیم که اهل قلم با رسانه ملی در آشتی باشند.
این حکایت باید بسیار عمیقتر، ریشهایتر و واقعبینانهتر حل و فصل شود. یقین دارم که یک فرهیخته وقتی فضای مناسب را در داخل پیدا کند، هرگز سراغ فضاهای بیرونی نخواهد رفت.
مثلا وزارت ارشاد مجوز انتشار کتابی را میدهد و بعد میبینیم که در نمایشگاه آن کتاب را به عنوان اثری نامطلوب جمع میکنند و مانع از حضور آن میشوند.
اگر قرار است تلویزیون پذیرای دیدگاههای اهالی کتاب باشد لازمه آن در قدم اول برداشتن سدها و مشکلاتی است که بیش از نداشتن یک برنامه تلویزیونی اهالی کتاب را آزرده کرده است.
در حسن نیت مسئولان شکی نیست اما امیدواریم که هر یک به سهم مسئولیت خود بتواند مقدمات حل مشکلات کتاب را در سطوح بالاتر فراهم کند. در غیر این صورت انعکاس و اجرای پیشنهادهای مختلف یک درمان مقطعی و گذرا خواهد بود.
اگر با رویکردی ایجابی به مساله بنگرید، چه پیشنهاداهایی برای ساخت و تولید برنامههای کتابی خواهید داشت؟ گاهی گفته میشود که ساختار برنامههای موجود غالبا کسالتآور بوده و به حضور مکرر کارشناسانی محدود، خلاصه شدهاند.
کسالتآور بودن را به این دلیل میدانم که ما فرهنگ مطالعه را از قدیم هم جدّی نگرفتهایم و طبیعی است که اکنون کسالتبار جلوه کند. این موضوع درباره ادبیات، شعر، فلسفه و... وجود دارد. معلوم است وقتی زمینه فکری این برنامهها وجود ندارد یا به شکلی ضعیف وجود دارد، این برنامهها مخاطبان گستردهای نخواهند داشت.
اما با یک برنامه دراز مدت که از اولین سطوح آموزشی آغاز میکند، میتوان ذهن مخاطب را به گفتوگو و به کتاب عادت داد و ذهن او را پذیرای سخنرانیهای تخصصی و حتی مطوّل کرد. بخش مهمی از فرهنگ کتابخوانی همین است و صرفا بالا رفتن مدت زمان مطالعه، به معنای فرهنگی مطالعه نیست.
برای معرفی مشخصا کتاب شعر، چه ساختار خاصی را برای برنامههای صدا و سیما در نظر دارید؟
شعر امروز یا خیلی محدود معرفی شده یا اساسا بَد و تک قطبی معرفی شده است. فضای طرح شعر امروز باید خیلی گستردهتر از این باشد.
میبینیم که شعر امروز ما در سطوح آموزشی گوناگون جایی ندارد، نه در دانشگاهها و نه در مدارس. البته صدا و سیما به طور بسیار بسیار موثر میتواند با برنامهریزی برای این موضوع کارهای اساسی انجام دهد. ابزارهای ارتباطی بسیار موثر هستند و خود در حکم دانشگاه و دانشکده عمل میکنند. چنانکه میدانیم بسیاری از شاعران و متفکران تاثیرگذار و شهیر ما دانشگاهی نبودهاند.
اما در حال حاضر غالبا شعرها مناسبتی خوانده شده و کمتر به عنوان محصول تفکر معرفی میشوند. اگر کتابی مثلا با موضوع تاریخچه شعر نو معرفی شود و در چند جلسه درباره انگیزهها و جریانهای آن بحث شود، آشکارا کمک بزرگی به جایگاه شعر در جامعه خواهد کرد.
صدا و سیما یک دانشکده عظیم بیحد و مرز است که با برنامه سنجیده و درست میتواند در حکم قویترینِ نهادهای فزهنگی در این زمینهها حرکت کند.
شعر معاصر در دوران قبل از انقلاب و امروز به جدّ مظلوم واقع شده و مرزبندی و غربال شده است.
کارنامه کتابی فواد نظیری
فواد نظیری (متولد1334)، شاعر و مترجم پُر کار آثار شاعران شهیر جهان است. وی در بیش از سی سال فعالیت ادبی خود در زمینه ترجمه و سرایش، نخستين ترجمه او با عنوان «ارمغان جليل خرمنها» (گزيده اي از اشعار شاعران بزرگ جهان) درسال 61 و نخستین کتاب شعر او با عنوان «در پناه تجير آبي عشق» در سال 83 توسط نشر ثالث منتشر شده است. «آوازهایی برای گلهی گنجشکها» ( حرفه هنرمند 1393) و «روزنههای خزانی» ( ثالث 1387) عناوین دیگر مجموعه شعرهای نظیری هستند. فهرست زیر عناوین و سال انتشار ترجمههای وی را گزارش میکند.
«ارمغان جلیل خرمنها» - پابلونرودا و دیگران - 1361
«بانوی اقیانوس و صد غزل عاشقانه» - پابلو نرودا - ثالث، یوشیج 1381
«برادر عقاب، خواهر آسمان» - سیاتل - نقاشیها از سوزان جفرز – شرکت انتشارات فنی ایران 1386
«پنجرههایی به فصل پنجم سال» - ادیسه ئوس الی تیس- ثالث 1378
«تیمون آتنی» - ویلیام شکسپیر – ثالث 1392
«جنگل حلبی» - هلن وارد - تصویرها از واین اندرسن - شرکت انتشارات فنی ایران 1384
«خاندان زمین» - شیم شیمل - شرکت انتشارات فنی ایران 1384
«خوردن عسل کلمات» - گزیدهی اشعار رابرت بلای - مروارید 1386
«داستانهایی از هزار و یک شب» - ترجمه فواد نظیری، لیلا خانپور – ثالث 1384
«در توفان گل سرخ» - اینگهبورگ باخمن - ثالث 1388
«رومئو و ژولیت« - ویلیام شکسپیر- نشر روایت 1375، نشر ثالث 1377
«ساعت دوازده بار نواخت (گزینه اشعار)» - آنتونیو ماچادو: بهروايت فواد نظیری، باسم رسام – موسسه فرهنگی – هنری جهان کتاب 1388
«سمندر» - اوکتاویو پاز- روایت 1373
«سمندر، ورای عشق (برنده نوبل ادبی ۱۹۹۰) ...» - اوکتاویو پاز– ثالث 1393
«سنگهای آسمانی» - پابلو نرودا - ثالث 1377
«شب زنبیل سیاهیست» - گزیده اشعار گابریلا میسترال - مروارید 1383
«غوطهی خاطرات، در چشمهی خیال: گزینه اشعار فدریکو گارسیا لورکا» - ثالث 1390
«فنگشویی (Feng shui): رازهای همسازی» - سونیا هوانگ – ثالث 1384
«کامپا» - کلارا خانس - ترجمه فواد نظیری، فرهاد آزرمی - یوشیج، مرکز بین المللی گفتگوی تمدنها 1381
«مادر زمین» - نانسی لوئن - شرکت انتشارات فنی ایران 1384
«مصر باستان = Ancient egypt: رازهای ابوالهول » - زلدا شریف، فواد نظیری – ثالث 1384
گفتوگوهای پیشین
مسعود مهرابی : صدا و سیما کتابها را گزینشی معرفی میکند/ بعضی برنامههای معرفی کتاب آنتنفروشی هستند
علی اکبر عبدالرشیدی: کتابهای ارسالی به تلویزیون معرفی نمیشوند/ تبلیغ کتاب، ممیزی دارد اما تبلیغ پفکنمکی نه!
عباس فارسیجانی: متولیان کتاب ارتباطی با مدیران صدا وسیما ندارند/ توجهی به پژوهشهای حرفهای و مستمر در برنامه سازی نمی شود
احمد طالبینژاد: برنامههای كتابی تلويزيون با اجرای رضا سرشار، نفی نويسندگان غيرخودی بود.
عباس جهانگیریان: بخشی از نابسامانیهای فرهنگی به گردن تلویزیون است/ بچههای ما نام بازیکنان رئال مادرید را میدانند، نام نویسندگان را نه!
سوسن طاقدیس: حتی انتشارات سروش هم در تلویزیون جایی ندارد!/ اهمیت نقش صدا و سیما برای معرفی آثار ارزشمند در دوره کتابسازی
حمیدرضا احمدی لاری: تلویزیون باید دوباره مرجعیت خود را بازیابد
حجت اله شکیبا: گزارش کتابهایم که به تاریخ ایران میپرداخت به کلی در تلویزیون حذف شد/ چرا تلویزیون از اهالی فرهنگ هراس دارد؟
مدیر نشر نظر: رییس جدید صدا و سیما تبعیض را از میان ببرد/ پیشنهادی برای کتابخوانی در سريالهای تلويزيوني
ایرج کریمی: نمایش قفسه کتابها در سریالهای تلویزیونی تصنعی است/ انعکاس واقعیت به ضرر هیچ رسانهای نیست
مدیر باغ کتاب: حجم بالای برنامه های كتاب محور تلویزیون مهم نيست/ اقتباس ادبی در توليد آثار نمايشی و قالب های اثربخش برای افزايش مطالعه
رضا استادی: آقای سرافراز! اهلقلم را فراموش نکنید
نظر شما