گزارش ایبنا از مراسم چهارمين دوره جايزه دكتر فتحالله مجتبايي
موحد: دانشگاه را از ما بگيرند هيچ چيز نداريم!/ پنهان کاری، آفت علمی ایران است/ اسامي برندگان چهارمين دوره جايزه مجتبايي
ضياء موحد، شاعر و مدرس فلسفه در مراسم اعطای جایزه دکتر فتحالله مجتبایی گفت: دانشگاه نهاد مهمي است. اگر بخواهيم آنچه را دانشگاه به ما عطا كرده بگيريم در خواهيم يافت كه چيزي برايمان باقي نميماند.
در این مراسم ضیاء موحود با تاکید بر اهمیت نهاد دانشگاه عنوان کرد: دانشگاه نهاد مهمي است. اگر بخواهيم آنچه را دانشگاه به ما عطا كرده بگيريم در خواهيم يافت كه چيزي برايمان باقي نميماند.
وی در ادامه درباره رساله برگزیده این دوره جشنواره توضیح داد: من CD سخنراني مؤلف رساله «بلاغت ساختارهای نحوی تاريخ بيهقی» را كه امسال جايزه برتر را از آن خود كرده است ديدهام و نميخواهم حرفهاي او را تكرار كنم. آنچه در اين رساله بيش از هر رساله ديگري درباره تاريخ بيهقي اهميت دارد واژگان آرايي است.
موحد افزود: ما جملهاي ساده را مانند «من كتاب را به خانه بردم» ميتوانيم به اشكال گوناگون بگوييم كه هربار معني متفاوتي داشته باشد. اگر بگوييم «كتاب را به خانه بردم» يعني چيز ديگري غير از كتاب به خانه نبردم يا اگر بگوييم «به خانه كتاب را بردم» يعني كتاب را به خانه بردم نه چيز ديگري. در واقع در رساله «بلاغت ساختارهاي نحوي در تاريخ بيهقي» به اين نكات و تقدم و تأخر كلمات توجه شده كه در نوع خود كمنظير است. قدما ميگفتند آنچه در جمله تقدم و تأخر دارد معني جمله را تغيير ميدهد و مؤلف اين رساله با همين شيوه رساله خود را نوشته است.
شاعر مجموعه شعر «مشتي نور سرد» يادآور شد: در اين رساله مثالهاي زيادي از بيهقي آورده شده كه بسيار زيباست. در واقع ما هميشه در رسالهها از نظم حرف زدهايم و كمتر سراغ نثرها رفتهايم. وقتي بيهقي ميخوانيم گويي با صدايي روبهروييم كه در همه كتاب پيچيده است. تنوع ساختار نحو موضوعي ديگر در تاريخ بيهقي است. در واقع تاريخ بيهقي پادشاه قلدري را مانند امير مسعود وصف ميكند كه به قولي در هر جنگي كه شركت ميكرد شكست نميخورد. نكته ديگر در تاريخ بيهقي محافظه كاري نويسنده است. او در عين حال حرفي را كه نبايد بزند نميزند و حرفي را كه بايد بزند ميگويد و به خواننده ميرساند، چيزي كه ما ايرانيها در آن كار استاد شدهايم و هميشه حرفهايمان را دو پهلو ميزنيم. اگر به ادبيات سياستمدارانمان نيز نگاه كنيم اين دوپهلويي را درخواهيم يافت.
شاعر مجموعه شعر «نردباناندربيابان» گفت: ضمير جمعي كه در اين كتاب به كار برده مي شود هميشه براي رد گم كردن نيست بلكه بعضي مواقع به طور مثال پادشاهان ميخواهند خودشان را بالا ببرد و از ضمير اول شخص جمع استفاده ميكنند. محافظهكاري در بيهقي شيوهاي است كه دكتر سيدقاسم به خوبي به آن اشاره كرده و از عهده تحقيقش برآمده است.
اين پژوهشگر ادبيات كلاسيك و معاصر ادامه داد: مثل اينكه ما در ايران محكوم به تكرار تاريخ هستيم. مسعود همه دور و اطرافيانش را كه از پدريان بودند كشت. او حسنك را نيز كه جزو پدريان بود بالاي دار برد؛ در واقع همان كسي كه باعث به قدرت رسيدن محمود شد. حتي مسعود روزي كه حسنك را بر دار كردند و در قتل او دست داشت و البته ميگفت اين كار امر خليفه است، صبح زود سوار بر اسب ميشود و به شكار ميرود. در عين حال او هر گاه در جنگ ميخواست كاري كند كه ديگران او را از آن كار سربازميزدند ميگفت من چيزهايي ميدانم كه شما نميدانيد. مسعود چندين بار به هند حمله كرد و آخرين بار سلجوقيان به او گفتند كه با اين كارت خراسان بزرگ را از دست ميدهي.
رسالههايي كه دوباره داوري ميشوند
حسين معصومي همداني نيز از ديگر سخنرانان اين مراسم گفت: به گمانم مهمترين و بيشترين اهميت جايزه مجتبايي اين است كه پژوهشهايي كه در دانشگاه داوري شده باز در معرض داوري قرار ميگيرد و طبق قرار و مداري اين آثار چاپ ميشوند و سپس مورد داوري عظيمتري كه از سوي خوانندگان اهل فن يا مخاطبان معمولي و آحاد جامعه است قرار ميگيرند. كساني كه براي اين جايزه پاياننامههاي خود را ارسال ميكنند دانشجوياني هستند كه از پاياننامهشان دفاع كردهاند و اين عده اغلب از ميان آنهايي است كه به كار خود اطمينان دارند اما هنوز آثار سال گذشته كه قرار بود انتشارات هرمس آنها را به چاپ برساند منتشر نشده است.
معصومي توضيح داد: يكي از آفات علمي ناشي از پنهانكاري است. كساني كه در زمينه تحقيقات نظامي و استراتژيك يا شركتهاي بزرگ توليدي كار ميكنند همواره پنهانكاري دارند. در برخي حوزههاي علمي پنهانكاري اصل است. شركتهاي بزرگ وقتي روي محصولي كار ميكنند تا آن را زودتر به بازار عرضه كنند براي خارج كردن حريفان از بازار اطلاعات خود را پنهان ميكنند و برخي ديگر در پي اين هستند كه آنها را افشا كنند.
وي ادامه داد: پاياننامه دور از انظار نوشته ميشود و كساني هم كه پاياننامه را تنظيم ميكنند عضو هيأت علمياند. در واقع تصويب پاياننامه زماني صورت ميگيرد كه معمولاً دير شده است. در واقع آخر تحقيق دانشجويان تازه ميفهمند كه چه كاري ميخواستهاند انجام بدهند. مرحله پاياننامه در ايران يعني قطع رابطه كامل با محيط دانشگاه و در طول اين مدت دانشجو هيچ يك از همكاران و همدرسيهاي خود را نميبيند. كمتر پيش ميآيد كه صاحب رساله گروهي از صاحبنظران و علاقهمندان ديگر را در جريان پيشرفت كار خود قرار دهد.
اين استاد دانشگاه يادآور شد: در رشتههاي ديگر علوم و مهندسي استاد وظيفه دارد دانشجو را به سمينارها بفرستد. علت خريد و فروش نشدن پاياننامه در كشورهاي توسعه يافته اين است كه آنها پيش از اينكه براي متخصصان آن حوزه چندين جلسه سخنراني نكنند، نميتوانند رساله خود را ارايه دهند. در ايران اگر پاياننامهاي هم در بيرون دانشگاه تهيه شود، اصلاً لازم نيست كسي لب باز كند و حرفي بزند. استاد راهنما چند جلسه محدود شاگردش را ميبيند و او هم احساس ميكند كه ديگر به فضاي آكادميك تعلق ندارد.
معصومي اضافه كرد: در ايران همه چيز به انصاف خود دانشجو بستگي دارد. خيلي از پاياننامهها خوانده نميشود يا جلسات پاياننامه به بحث در مورد نقطه و ويرگول يا پانوشتهها محدود است. در كشور ما دانشجو به تنهايي بايد مشكلات پاياننامه خود را حل كند. در خلال خواندن اين 16 پاياننامه به نتيجهاي رسيدم كه نظام آموزشي ما چند مشكل عمده دارد كه يكي از آنها روش تحقيق است.
شباهت روش تحقيق و شيرينيفروشي
اين پژوهشگر توضيح داد: دانشجو فكر ميكند روشي داريم كه بتوان همه مواد تهيه شده را در روش تحقيق ريخت، اين در حالي است كه روش تحقيق درست و جدي نداريم. درسهاي روش تحقيق به يك مشت فوت و فن سوري محدود شده است. اگر هم روش تحقيقي وجود دارد ذكر آن آرشيوي و برآمده از تصوري اشتباه است. به نوعي انگار ما در شيرينيفروشي ميخواهيم كاري انجام دهيم!
معصومي يادآور شد: البته برخي آثار حاصل زحمت نويسنده است كه اين زحمت كاملاً بارز و آشكار است. يكي ديگر از تناقضهايي كه دستكم در گروه ادبيات داريم اين است كه دانشجويان چيز ديگري ميخواهند و استادان چيزهاي ديگري تدريس ميكنند. گويي مجموعهاي از معارف به نام علوم ادبي در ميان است. البته منظورم درسهايي مانند معاني بيان نيست. عطش خواستن در ميان گروهها هست اما اين عطش گويي در آنها درنميگيرد و منعكس نميشود.
اين پژوهشگر ادبيات كلاسيك افزود: يكي ديگر از آفتهاي رسالهنويسي استفاده از منابع ترجمه است. تشتتهايي وجود دارد كه گويي در ابتداي كار دانشجو بايد به همه آنها بپردازد. به گمانم دانشگاه محيط محافظهكارانهاي است كه دانشجويان همه چيز را به اصطلاح داغ داغ نميآموزند اما يك سلسله موارد نيز بين همه تقسيم ميشود. رساله«مطالعه سبکشناختی گفتارنوشتهای نثر عرفانی» از اختلاف زبانشناسي استفاده نكرده است و از علم زبانشناسي بهره برده است. اين نوعي ظرافت در كار را نشان ميدهد كه تا كجا ميتوان وارد دعواهاي نظريهپردازها شد.
وي گفت: ممكن است نويسندهاي 10 اثر داشته باشد و ما در ايران تنها يك اثر درجه دو او را ترجمه كرده باشيم كه دانشجو همان اثر ضعيف را ملاك و معيار قرار ميدهد. اين شيوه برخي را به بيراهه ميكشاند و نتايج بدي به بار ميآورد.
نخستين رساله درباره سعدالدين حمويي
شهرام پازكي نيز درباره رساله عاليه نوري گفت: اين رساله از نخستين رسالههايي است كه درباره سعدالدين حمويي نوشته شده. اينكه تا به حال پاياننامهاي درباره او نوشته نشده به دليل دشواري خواندن آثار اوست. در واقع دليل اينكه او شهرت چنداني ندارد نيز همين دشوارخواني آثارش محسوب ميشود. در دپارتمان فارسي چون ميخواهند موضوعها تكراري نباشد به بررسي برخي مباحث ميپردازند كه اين تفسيرها مستلزم تحقيق است. اما نوآوري چنان ما را از موضوع دور ميكند كه زحمات دانشجو زايل ميشود. به طور مثال اينكه مثنوي معنوي را بر اساس آراء ميشكل فوكو تفسير كنيم موضوعي است كه اگر به گوش خود فوكو هم ميرسيد تعجب ميكرد. تحقيقات رسالهاي بايد بر مبناي متون پژوهشي باشد. به عنوان نمونه كارهايي كه ويليام چيتيك در عرفان و تصوف انجام داده مبتني بر دقت بسيار علمي اوست.
وي اضافه كرد: اينكه چطور ميتوان تذكرهالاوليا را با موازين علمي و تاريخي معتبر تطبيق داد نيز كار اشتباهي است چرا كه خود عطار ميگويد من تاريخ ننوشتهام و اين كتاب صرفاً يك تذكره است. من فلسفه خواندهام و در عرفان و تصوف چندان صاحبنظر نيستم. شايد در مورد فقه و اسلام راحتتر بتوان به نتيجه رسيد. در مورد رساله حمويي نيز همين موضوع صادق است البته مؤلف نيز تقصيري ندارد در واقع اين استادان هستند كه ميخواهند چنين تحليلهايي ارائه شود. آثار حمويي از آن جنس كارهاي قابل فهم و رسا نيست و خانم نوري نسخ را خوانده و تحليل كرده و كارش از اين حيث قابل قدردانی است. در واقع تحقيقات تاريخي در كنار تحقيقات عرفاني اين رساله را به رسالهاي جامع تبديل كرده است.
از برپايي چهارمين دوره جايزه خوشحالم
فتحالله مجتبايي، استاد دانشگاه نيز در سخناني كوتاه گفت: خوشحالم كه توانستهام تا چهار دوره اين جايزه را ببينم. از همه استادان گرانپايهاي كه همه اين 16 رساله را خواندهاند تشكر ميكنم. اين كار كار سنگيني است كه فقط با عشق به فرهنگ و كشورمان انجام ميشود. من چندان نگران كيفيت آثار نيستم چون به اعتقاد من همين مدرك گرايي تا به اينجاي كار باعث شده كه اين تعداد رساله درخشان توليد شود. به گمانم بعد از كميت به كيفيت هم خواهيم رسيد.
علي اصغر محمدخاني، دبير چهارمين دوره جايزه دكتر مجتبايي نيز گفت: امسال 16 پاياننامه به دست ما رسيد كه پنج پاياننامه به مولوي، پنج رساله درباره نقد و نظريههاي ادبي و يك پاياننامه نيز به شعر معاصر ميپرداخت. اين آمار نشان ميدهد كه هنوز دانشجويان با فاصلهاي زياد نسبت به ديگر موضوعها به مولوي علاقهمندند و از ديگر سو كمتر به ادبيات معاصر روي ميآورند.
اسامي برندگان چهارمين دوره جايزه مجتبايي
جايزه برتر اين دوره به رساله «بلاغت ساختار نحوي در تاريخ بيهقي» نوشته ليلا سيدقاسم تعلق گرفت و دو رساله با نامهاي «احوال، آثار و آراء عرفاني سعدالدين حمويي» و «مطالعه سبکشناختی گفتارنوشتهای نثر عرفانی» نوشته عاليه نوري و داوود پورمظفري تشويق شد. جايزه برتر اين دوره مبلغ 20 ميليون ريال و تشويقيهاي اين دوره نيز مبلغ 10 ميليون ريال بود.
جایزه دکتر فتحالله مجتبایی، جایزهای است که به برترین پایاننامه دکتری در رشتههای زبان و ادبیات فارسی، ادیان و عرفان اهدا میشود و اولین دوره اعطای این جایزه در آذرماه سال ۱۳۹۰ برگزار شد. پایاننامه برگزیده پس از بررسی هیأت داوران، متشکل از برجستهترین استادان رشتههای ادیان و عرفان و زبان و ادبیات فارسی، برای دریافت جایزه معرفی و علاوه بر دریافت لوح تقدیر و جایزه نقدی، امکان نشر آن در انتشارات هرمس فراهم میشود.
مراسم چهارمين دوره اعطاي جايزه دكتر فتحالله مجتبايي (بررسي رسالههاي برتر پژوهشهاي ادبيات كلاسيك فارسي و اديان و عرفان) شب گذشته در مؤسسه فرهنگي شهر كتاب برگزار شد.
نظر شما