يكصدمين نشست انديشگاه فرهنگي با حضور دكتر غلامحسين ابراهيمي ديناني در انديشگاه فرهنگي کتابخانه ملی برگزار شد.
او افزود: ملاصدرا قرن ها پيش عنوان كرد كه جوهر عالم در حركت است و براي بيان اين سخن به آيات قرآن نيز استناد كرد. اما امروز شتاب در جهان سرعت اش افزون شده است وهمين شتاب موجب فصل بين نسل ها شده است. امروزه با اين شتاب نه تنها پدر حرف پسرش را نمي فهمد بلكه يك جوان 25 ساله نيز ديگر نمي تواند حرف يك جوان 15 ساله را بفهمد.
ديناني با اشاره به اين مطلب كه شتاب فلسفه كمتر از شتاب علم است گفت: از زمان ارسطو تا ملاصدرا فلاسفه همواره با سه سوال بنيادي، آن چيست، آيا هست و چرا هست مواجه بودند اما پس از رنسانس و با وجود كانت اين پرسش ها دگرگون شد و از آن زمان تاكنون اين سه پرسش مطرح است كه چه مي توانم بدانم، چه كار مي توانم انجام بدهم و به چه چيزي مي توانم اميدوار باشم. در واقع از ارسطو تا ملاصدرا سوال ها هستي شناسي بود و كانت اين سو پرسش ها شناخت شناسي است.
او افزود: كانت به صراحت مي گويد كه تا به امروز همه در پي اين بودند كه جهان را بشناسند اما حالا من مي خواهم خود شناخت را بشناسم.
ديناني با بيان اين مطلب كه پرسش اساسي اين است كه چه مي توانيم بدانيم، گفت: بايد بدانيم كه حدود معرفت انسان تا كجاست و در دنياي امروز تجربه حرف اول را مي زند. سوال اينجاست آيا طبيعت را بدون شناخت قوانين آن مي توان شناخت؟ آيا قانون را مي توان لمس كرد.
وي در ادامه افزود: ابن سينا برخلاف استادان امروزي تنها چند شاگرد داشت و اتفاقا همان چند شاگرد انديشه او را درك كردند و بهمنيار يكي از بهترين شاگردان او بود. اما امروزه جهان كميت گرا شده است و كمتر به كيفيت كار دارند. امروز مهم است كه در يك جلسه صدها نفر حضور داشته باشند اما چند نفر از اين تعداد موضوع را مي فهمند. اگر يك نفر يك موضوع را درك كند كافي است.
ديناني در ادامه سخنانش با طبقه بندي مردمان جهان به سه دسته گفت: دسته اي از مردم فرهيخته هستند، دسته ديگر فرهيخته نيستند اما درصدد يادگيري هستند و دسته سوم نيز باد از هر سو كه بيايد به آن سو ميروند.
اين انديشمند ابوعلي سينا را فيلسوف بي نظيري عنوان كرد كه نمونه او هزاران سال ديگر نيز در جهان اسلام متولد نمي شود و گفت: ملاصدرا در سايه درك ابن سينا توانست تفسير دقيقي از اسلام دست يابد. شانس بزرگ ما ايراني ها اين است كه ابن سينا داريم. ايران از نظر فكر قابليت اين را داشت كه ابن سينا داشته باشد اما در كشورهايي چون عربستان هرگز فيلسوف نخواهد داشت و در اين كشور است كه گروه هاي افراطي داعش شكل مي گيرند.
ديناني مشكل جهان امروز را اندازه گيري هر چيز با معيار هندسه عنوان كرد و گفت: يكي از انديشمندان غربي در جايي عنوان مي كند كه هيچ چيزي را نمي توانم بفهمم مگر اين كه با فرمول هاي رياضي بيان شود. براين اساس آيا مي توان معنويت را با فرمول بيان كرد. ابن سينا اين گونه فكر نمي كرد.
او با اشاره به ديداري كه با استادان دانشگاه استانبول داشت گفت: در اين ديدار يكي از اين استادان كه اتفاقا مسلمان خوبي بود گفت، قرآن كريم در مكه نازل شد، در مصر قرائت شد و در تركيه كتابت شد. من به او گفتم كه يك جمله ديگر به آن اضافه كن قرآن در ايران فهميده شد. در هيچ كجاي جهان قرآن به اندازه ايران فهميده نشده است.
مولف كتاب سخن ابن سينا و بيان بهمنيار گفت: معتقدم كه اگر دنياي امروز سخن ابن سينا را مطالعه كند حتما به فهم درستي مي رسد و بسياري از مشكلات آن برطرف خواهد شد. باور كنيد اگر ما ابن سينا نداشتيم با اعراب فرقي نداشتيم.
او افزود: ما ايراني ها ملت با فكر و انديشه اي بوده ايم و مسلماني ما چه شيعه و چه سني با اعراب فرق مي كند. فاصله اسلام ما ايراني ها با اعراب از غرب تا شرق است. اعراب قبل از قبول اسلام فرهنگ نداشتند و آنها از ايراني ها راه و رسم حكومت را فراگرفتند.
ديناني در پايان سخنانش گفت: آيين تشيع كامل ترين آيين است و بايد تلاش كنيم آن را حفظ كنيم و عمق آن را بفهميم. براي فهم آيين تشيع خواندن كتاب سخن ابن سينا و بيان بهمنيار سودمند است.
نظر شما