پریسا امیرقاسمخانی، گزارشگر و عکاس اجتماعی که مجموعه داستانی با نام «باجا هم حق دارد» از او به تازگی منتشر شده، معتقد است که گزارشهای اجتماعی که قالب داستانی پیدا میکنند، میتوانند کارکردهای مناسبی در بهبود وضعیت اجتماعی داشته باشند آنچنان که گاهی یک گزارش داستانی به نجات زندگی و تغییر سرنوشت انسانهایی منجر شده است.
امیرقاسم خانی درباره این کتاب توضیح داد: تحصیلاتم در رشته علوم اجتماعی، موجب شد به اتفاقات اطرافم با دید اجتماعی حساستری نگاه کنم و در بخش اجتماعی روزنامههای متعدد نیز درباره معضلات اجتماعی که روزانه با آنها مواجه بودم، بنویسم. البته در ابتدا با نگاهی ایدهآل، گمان میکردم که هر گزارش اجتماعی من میتواند دنیا را تغییر دهد ولی بعدا دریافتم که اینطور نیست هر چند هر نوشتهای روزی اثر خود را خواهد گذاشت.
این روزنامه نگار با اشاره به یکی از تجربیاتش از اثرگذار بودن مطلبی در یک نشریه گفت: چندی پیش در همشهری محله منطقه 11 مطلبی درباره یکی از کارتنخوابهای منطقه کشتارگاه به نام «سرهنگ» نوشته بودم. پس از 6 ماه، سرهنگ، در حالی که اوضاع زندگیاش رو به راه شده بود و دست از اعتیاد کشیده بود، به همشهری محله آمد و بابت آن گزارش تشکر کرد زیرا دوستانش با خواندن گزارش درصدد پیدا کردن او برآمدند و از این طریق، باعث رهایی او از آن وضعیت فلاکتبار و بازگشتش به زندگی شدند. تجربههایی شبیه این نشان میدهد که گزارشهای اجتماعی کارکرد خود را در بهبود وضعیت اجتماع دارند. گزارشگر اجتماعی با نشان دادن واقعیت، راه اصلاح پدیدههای جامعه را نشان میدهد.
وی در ادامه با اشاره به اهمیت نوشتن برخی گزارش های اجتماعی در قالب و ساختارهای داستانی توضیح داد: کسانی که معضلات اجتماعی را مطرح میکنند، معمولا به سیاهنمایی متهم میشوند. در حالی که اگر این گزارش ها به قالبی داستانی درآیند، مجموعهای از زیباییها و زشتیها را در قالب هنر به نمایش می گذارند و می توانند اثرگذارتر باشند.
این روزنامه نگار در ادامه یادآور شد: «باجا هم حق دارد» سومین کتاب منتشر شده از من است که در چاپ بعدی تغییراتی در آن ایجاد خواهد شد. من معتقدم که این قبیل نوشته های داستانی باید با عکس منتشر شوند. در چاپ بعدی نیز، این کتاب با ترکیبی از عکسهای مرتبط با خود شخصیت ها به چاپ می رسند.
در بخشی از یکی از گزارش های داستانی این کتاب با نام «باجا هم حق دارد» که در سال 84 با عنوان «ذهن خلاق و سرکش زن عشایر» در روزنامه اعتماد هم منتشر شده، می خوانیم:
«میگویند دستبافتِ زن عشایر است. من دستهای یک زن را خوب میشناسم. دستهای ظریف ولی گاهی چنان قوی که کوه را هم میتواند جابهجا کند. در نمایشگاه قالیچههای شیری گالری پاسارگاد ، تصویر او در ذهنم نقش میبندد. تصویر دختر عشایر که بالای کوه ایستاده، با پیراهن بلند پرچین و رنگارنگ، موهای مشکی و رها که سربندی توری آن را پوشانده، سبزی دشت زیر پایش، آبی آسمان بالای سرش، بعد چشمهسارها، جنگلهای بلوط و ارزن. آن دورها از لابهلای ابرها، چادرهای ایل پیداست. صدای باد و پرندگان به گوش میرسد؛ دختر چشمهایش را میبندد. نفس عمیقی میکشد. بوی شبدر وحشی میآید و علفهای سر راه. وجودش از خنکی مطبوعی لبریز است. دستهایش را بالا میگیرد. همان دستهایی که با آنها رج آخر قالی را بافته، همان دستهایی که با آنها شیر گاو ها را دوشیده، چادر بر پا کرده، پشم ریسیده، نان پخته و... او متعلق به آن سرزمین است. به سرزمین عشایر. قالیچههای شیری نیز متعلق به اوست.»
پریسا امیرقاسم خانی، نویسنده و عکاس اجتماعی است. تاکنون کتابهای «تا شقایق هست» و «پروین اعتصامی» از او منتشر شده است.
مجموعه داستان دیگری با نام «رهایی» در چهار بخش با عنوانهای «علفهای هرز»، «شقایقها»، «داستانهای پرندهفروش» و «عشق» و همچنین مجموعه شعر و داستانی با عنوان «جاده» به قلم امیرقاسم خانی به زودی منتشر می شود.
«باجا هم حق دارد» نوشته پریسا امیرقاسم خانی، به قیمت هفت هزار تومان از سوی نشر وندیداد منتشر شده است.
نظر شما