ارسولا ولفل، نویسنده آلمانی کتابهای کودک و نوجوان، یکی از نویسندگان موفق در این حوزه به حساب میآید. نویسندهای که تاکنون موفق به دریافت چندین جایزه معتبر جهانی شدهاست.
تولید این نوع کتابها که طرفداران فراوانی درکشورهای اروپایی دارند، اغلب توسط نویسندگان نامآشنا نوشته میشوند. نامهایی که بتوانند اعتماد خواننده را در هر شرایطی به اثر جلب کنند.
کوتاهی داستان، وحدت زمان و مکان، کشش مناسب داستانی، وجود شخصیتهایی با آرزوهای بزرگ که اغلب میخواهند کارهای عجیب و غریب انجام دهند و به دیگران کمک کنند و بالاخره سرگرمی سازی و پرکردن مفید وقتهای اضافه را میتوان از ویژگیها و هدفهای مهم داستانهای اتوبوسی شمرد.
در کتاب«تند پا و بادپا»، شخصیت نخست داستان یعنی تیم میخواهد در روز تولدش که روزی جادوئی است تبدیل به پسری قد بلند و باریک شود تا همکلاسیها دیگرمسخرهاش نکنند. هدیه تیم در روز تولدش یک کوله پشتی و یک جفت کفش محکم و نو است. او و پدرش قرار است جهانگرد شوند، در دهکدههای دور بگردند و کفشهای مردم را تعمیر کنند...
ولفل در این کتاب موفق شده، فضاهایی ایجاد کند که همه موارد یاد شده را به کار گیرد. فضاهایی که همگی دست به دست هم دادهاند تا مخاطب نوجوان خود را ا ماجراهایی شیرین و خواندنی همراه کنند.
داستانهای تند پا و بادپا، به هم پیوسته اند؛ اما قابلیت خوانده شدن به شکل مستقل را هم دارند، چنان که حتی با خواندن یکی از آنها هم میتوان از حال و هوا و نیت شخصیتها آگاه شد و به اهداف اصلی کتاب پی برد.
ناپیوستگی و نامگذاری مستقل داستانها کمک می کند که خواننده مسحور کتاب نشود. با این تمهید خواننده درتعلیقی ماندگار نمی ماند و با خواندن هر قصه در هر فرصت کوتاه، لذت و سرگرمی تازه ای را تجربه می کند.
از سویی شخصیت نخست این مجموعه به مرور و در داستانهای مختلف آن کامل می شود، به عنوان مثال او در داستان«جشن خانوادگی» تمرین استقلال میکند؛ در داستان«سلطان خپل» تصمیم میگیرد گامی از آنچه هست فراتر بگذارد؛ در داستان«مرد نادان» هوس سفری دور و دراز به سرش می زند و...
یکی از مواردی که این کتاب را با دیگر کتاب هایی از این دست متمایز کرده، وجود رگه ای موثر از طنز است. داستانهای این کتاب رگه هایی از شوخی و طنز نیز افزوده است.آنچه گاه می تواند لبخندی هم بر لب مخاطب بنشاند:«باید برای خرید دوباره بیرون می رفت. برای همین، مادر تکه کاغذی به او داد که رویش نوشته بود: یک شیشه سس، شش عدد تخممرغ، یک کیلو کدو و دو عدد لیمو. تیم گفت: من دیگر بزرگ شدهام مامان! مدرسه میروم. به یادداشت احتیاج ندارم. فقط کافی است که حرف اول هرچیز را یاد بگیرم.خب چی نوشتی؟ لیمو، کدو، تخم مرغ و سس می شود: ل، ک، ت، س. یعنی «لکتس». بعد یادداشت را روی میز گذاشت و به طرف فروشگاه رفت. ولی از بس به فکر روز تولدش بود، فراموش کرد چه باید بخرد. فقط بعضی از حرفها یادش مانده بود. تیم با دقت به جنسهای فروشگاه نگاه کرد اما اسم خوراکیها به خاطرش نیامد. آخرش لواشک، کشمش، تخم مرغ و سیگار خرید و به خانه برگشت...»
کتاب تند پا و بادپا با شمارگان 3000 نسخه و قیمت 1200 تومان از سوی انتشارات افق روانه بازار کتاب شده است.
نظر شما