میهمان جشنواره سینما حقیقت در گفتوگو با ایبنا
ورهرام: غالب محقّقان فیلم مستند، با ماهیت تصویر آشنا نیستند / بودجه ناچیز فیلمها، تحقیقات کتابخانهای را نحیف کرده است
فرهاد ورهرام، مستندساز نام آشنای ایرانی با تاکید بر جایگاه مسلم و انکار ناپذیر تحقیق و پژوهش در سینمای مستند از ناچیز بودن بودجهای که به طور معمول برای این بخش اختصاص مییابد، گلایه کرد و درباره کلیت آثار به نمایش درآمده در جشنواره فیلم مستند، گفت: ایدههای فیلمهای مستند داخلی نه از راه پژوهشهایی مستمر و عمیق بلکه غالبا از مطبوعات و سایتهای اینترنتی پیدا شدهاند.
شاید یکی از مهمترین دلایلی که سبب شده این جشنواره هنوز تصویری گذرا و شتابزده در اذهان مستندسازان داشته باشد، این است که مسئولان آن کمتر دست به کار مدون ساختن تجریبات مهم خود در این دورهها شدهاند. انتشار متن سخنرانیها و چاپ چند شماره مجله سینما حقیقت هنوز تداعیکننده سیاستها و تفکرات جدّی و مستمر ننیست.
گزارش حاضر گفت وگویی با فرهاد ورهرام، چهره برجسته و پیشکسوت سینمای مستند ایران است و بهانه این گفتوگو اهمیتی است که سینمای مستند (حداقل در ظاهر امر) بیش از سینمای داستانی به موضوع تحقیق و پژوهشهای کتابخانهای و میدانی میدهد. جایگاه انکارناپذیر پژوهش برای فیلم مستند تا آنجاست که گاهی گفته میشود، تحقیقات شایسته حتی بخش مهمی از زیباییشناسی فیلم را برعهده میگیرند.
اهمیت ساختار و شاکله سینمایی پژوهشهای انجام شده برای فیلم مستند، جایگاه پژوهشهای کتابخانهای در کنار تحقیقات میدانی و همچنین ارجاعاتی که تجریبات تازه فیلمسازان به منابع و مکتوبات حوزه نظری سینما دارند، از مهمترین موضوعاتی است که ورهرام در این گفتوگو مطرح میکند.
فیلمهای این دوره و دورههای پیشین جشنواره سینما حقیقت، چقدر برای شما تداعیکننده تحقیقات کتابخانهای بودهاند؟
در ابتدا باید یادآور شد که سینمای مستند ما هیچگاه بودجهای جدّی برای تحقیقات فیلم نداشته است. مبلغ ناچیزی از کل برآورد یک فیلم برای تحقیقات هزینه میشود که اغلب به میلیون تومان هم نمیرسد. به همین دلیل غالبا عمده ایدههای فیلمها نه از راه تحقیق و پژوهش بلکه از مطبوعات و سایتهای اینترنتی پیدا میشوند.
واضح است که این بودجه پاسخگوی تحقیقاتی متمرکز و موثر نخواهد بود. این در حالی است که در دنیا حداقل 30 تا 35 درصد از کل بودجه ساخت یک مستند به بخش تحقیق و پژوهش فیلم اختصاص دارد.
نکته دوم این است که تحقیق برای فیلم با تحقیق برای تحقیق متفاوت است. محققی که برای فیلم کار میکند باید ذهنیتی تصویری از مدیوم سینما و فیلم مستند داشته باشد، که البته عده کثیری از این پژوهشگران مستند در این دسته قرار نمیگیرند و در نتیجه تحقیقات ارائهشده یا از زبان استادان دانشگاهی و متخصصان یا عینا با زبان و نثر متون مکتوب وارد فیلم میشوند و غالبا فیلمساز تصور میکند که این گفتارها نیازی به بازنویسی ندارند.
به ثمر رسیدن تحقیق در فیلم مستند فرایند گستردهای است و این گستردگی را به خوبی میتوان از تیتراژ مستندهای برجسته خارجی، شاهد بود. همواره در فضای حرفه ای فیلم مستند، گروه عظیمی پژوهشگران حضور داشتهاند. در صورتی که تیتراژ غالب مستندهای ما در تشکرهایی مثلا از «نیروی انتظامی» و «مردم خوب ایران» خلاصه شده است.
از سوی دیگر سالهاست که در ایران از اهمیت تحقیق برای فیلم مستند سخن میرود اما من معتقدم که این سوال و این تاکید از بنیان اشتباه است چرا که این ضرورت انکارناپذیر برای فیلم مستند بر هیچ نگاهی پوشیده نیست. بنابراین ضعف اصلی کار به کاستیهایی باز می گردد که در بودجه فیلمها وجود دارند و ضعف دیگر نبود محققی است که با ماهیت تصویر و فیلم آشنایی کافی داشته باشد.
در بسیاری از نقاط دنیا پیگیری و برنامهریزی بخش تحقیق، توسط تهیهکننده فیلم و بدون حضور کارگردان، صورت میگیرد و اغلب پس از به نتیجه رسیدن و نهاییشدن تحقیقات، به انتخاب کارگردان فکر میشود اما در ایران اغلب تهیهکنندگان فیلم مستند دخالت و نقشی در فرایند تحقیق ندارند.
با توجه به اینکه یکی از اهداف این جشنواره ارائه و نمایش تجربیات تازه در سینماست، در این هشت دوره برگزاری این جشنواره، خود شما چقدر با فیلمهایی مواجهه بودهاید که به نوعی نظریات مدّون سینمایی را مطالعه و دنبال میکردهاند؟
اگرچه رسالت اصلی این جشنوارهها باید تعیین خط مشی سینمای آینده باشند ولی باید بگویم در ایران تا کنون چنین اتفاقی را شاهد نبودهام. همواره یکی از اشکالات جشنوارههای ایران این است که فقط برگزار میشود و تنها مزیت آنها این است که فیلمها فرصت نمایش عموم مییابند.
ممکن است برخی فیلمسازان جوان با تماشا و مطالعه آثاری از مکاتب جدید فیلمسازی و تاثیرگرفتن از آنها اثری را ارائه کنند که برای سینمای ایران تازگی دارد، اما همواره در همین سطح باقی مانده و نتوانستهاند مکتبی مشخص را ادامه دهند.
لازم به ذکر است که فیلمسازان خاص و تاثیرگذار دنیا، همواره امکان این را داشتهاند که روی بک محور مشخص حرکت و تا به ثمر رسیدن تجربیات خود آن را دنبال کنند، اما برای فیلمسازان ایرانی ادامه یک مسیر پیوسته وجود ندارد و اغلب ناچارند، متناسب با شرایط و امکانات خود فضا و موضوع کار خود را تغییر دهند.
کتابهای سینمایی متعدد منتشر شده است که بسیاری درترجمه اشکال دارند، بسیاری هم با دقتی شایسته ترجمه شدهاند و میدانیم که درون همه این کتابها به فیلمهای بسیاری به عنوان مصادیق مباحث، ارجاع داده شده است اما آیا خواننده کتاب، آن فیلمها را دیده است؟ بدون دیدن آن فیلمها کتابهای سینمایی چه ارزشی خواهند داشت؟ معتقدم ما بیشتر با جنجال سینمای دنیا آشنا هستیم تا واقعیت سینمای دنیا.
درباره این نمایشگاه کتاب کوچکی که برای نخستین بار در جشنواره برپا شده است، چه نظری دارید؟
برای خود من خیلی خوشایند و مفید بود و چندین کتاب خریداری کردم. همین که کتاب در جشنواره حضور دارد خیلی درست و زیبا است، ضمن آنکه شاهد بودم استقبال بسیار خوبی هم از آن کتابها شده است.
چقدر تجارب ارزشمد سینمای مستند ایران در کتابها منعکس شده است؟
در ایران سنت ثبت تجارب، حتی در حد خاطرهنویسی وجود ندارد، سنت ما به گفته محمد قاعد (روزنامه نگار، نویسنده و مترجم ایرانی) شفاهی است.
من به بخش پژوهش جشنواره سینما حقیقت و برگزارکنندگان این پنلها و جلسات تخصصی پیشنها کردم که جلساتی تشکیل شوند و تجارب مستندسازان برجسته کشور در موضوعاتی مشخص مانند «تولید» مطرح و به نقد و گفت وگو گذاشته شود. «تولید» در ایران دچار نواقص و کاستیهای زیادی است و به اعتقاد من هیچگاه در ایران «مدیریت تولید» وجود نداشته است و میبینیم که تقریبا هیچ کتاب و منبع مطالعاتی هم برای این موضوع در ایران وجود ندارد. این در حالی است که خط مشی سینمای مستند جهان را مدیران تولید و نه جشنوارهها رقم میزنند.
به همین دلیل اصرار داشتم که مقدماتی برای مطالعه و بازگویی روند تولید در چند فیلم برجسته فراهم شود و این جلسات تاثیر بسیار ملموستر و موثرتری از کارگاههای مختلفی که در حاشیه این جشنواره برگزار میشوند، خواهند داشت.
درباره فرهاد ورهرام
فرهاد ورهرام متولد 1328، عکاس، کارگردان، محقق و تهیهکننده پیشکسوت عرصه فیلم مستند، به خصوص در حوزه مردمنگاری است و تاکنون کارگردانی، تهیه کنندگی یا فیلمبرداری بیش از 16 مستند ارزشمند را در کارنامه خود دارد. «نخل»، «بازار در اردهال»، «آبگینه»، «تاراز»، «قتل شتر»، «عروسی مقدس»، «یاد و یادگار» (کارگردانی مشترک با مصطفی رزاقکریمی)، «آسمان»،«خلوت جنگل»، «از آلپ تا دماوند» و «سیاهان جنوب» از جمله آثار مستند وی هستند.
ورهرام همچنین در سال 1391 کتاب «ایل راه تاراز: یادداشتهای دو سال کوچ همراه چند خانوار از ایل بختیاری» را توسط انتشارارت فرهنگسرای میردشتی منتشر کرده است.
نظر شما